⏹اعتراض یک امر فرهنگی
❓چرا در ایران اعتراض خیابانی یک امر منفی تلقی می شود؟ چرا در ایران اعتراض خیابانی به مسائل مختلف سیاسی اقتصادی، منجر به خشونت می شود؟ اساساً اعتراض در چه سطحی از جامعه وجود دارد؟
💡شاید در وهله ی اول نوع مواجهۀ ما با مقولۀ اعتراض از جنس مسائل سیاسی و یا اقتصادی صنفی باشد منتها از آنجا که « اعتراض» یک پدیدۀ اجتماعی است و یا بهتر بگویم یک کنش اجتماعی است، می توان وجه دیگری نیز برای آن متصور بود، وجهی که بررسی آن پاسخ سؤالات فوق خواهد بود. وجه فرهنگی، همان قطعۀ فراموش شدۀ مقولۀ اعتراض.
⏹نوع برخورد با "اعتراض" از سوی مردم و حاکمیت متفاوت است. مردم اعتراض را حق خود می دانند و انتظار دارند پیام مطالبه گرانۀ آنان به گوش مسئولان برسد. اما نوع مواجهۀ حاکمیت با اعتراض عمدتاً سیاسی امنیتی است. در واقع بیان اعتراضی مردم از جنس صنفی اقتصادی و بعضاً سیاسی است، اما آنچه که توسط حاکمیت دریافت می شود صرفاً سیاسی و امنیتی است. اینجاست که امکان کنش متقابل بین مردم و حاکمیت ایجاد نمی گردد
⏪وقتی مردم به سمت اعتراض روی می آورند انتظار دارند خواسته هایشان صاف و ساده و بدون پیچیدگی به گوش مسئولان برسد، در مقابل حاکمیت گوش شنوایش ساختارمند است، یعنی مدعی است قوانینی برای رساندن حرف مردم به گوش مسئولین وجود دارد و مردم باید ذیل این ساختار خواسته هایشان را مطرح کنند. یعنی اینجا هم اختلاف در روش بیان و دریافت پیام، باعث به هم خوردن جریان کنش متقابل می گردد. یعنی حاکمیت، اعتراض مردمی را که خارج از ساختارهای ادعایی اوست، آنارشی تلقی کرده و ساختارگرایانه با آن مقابله می کند و برای جمع و جور کردن آشتفتگی حاصل از آن حتی به خشونت هم دست می زند. در مقابل وقتی مردم ساختارهای ادعایی حاکمیت را بسیار پیچیده و طولانی می بیند دچار یأس اجتماعی شده و اقدام به ساختار شکنی می کند و این ساختارشکنی را در هر زمان و در هر مکان ادامه می دهد. یعنی برای اینکه خود را از تبعات سیاسی امنیتی اعتراض های خیابانی نجات دهد، اعتراض را به سمت مقابله با ساختارهای فرهنگی می کشاند.
📣 در واقع اعتراض، صرفاً حضور عده ای در خیابان و شعار دادن علیه کسی نیست بلکه مقابله و مخالفت مردم با ساختارهای فرهنگی و غیر فرهنگی جامعه، خود نوعی اعتراض است. و بعضاَ این اعتراض خود را در بیخیالی و بی توجهی عمومی خود را نشان می دهد. مثلاً یک موضوعی برای حاکمیت بسیار مهم است، در مقابل مردم معترض با بی توجهی به آن، اعتراض خود را نشان می دهند.
✅اگر بخواهیم آن وجه اصلی رویکرد فرهنگی اعتراض را مطرح کنیم می توان به "کنش متقابل بودن" آن اشاره کرد. یعنی اعتراض یک طرفینی دارد که باید در یک کنش متقابل همدیگر را بازسازی کنند. یعنی مردم با بیان خواسته ها چه ساختارمند و چه غیر ساختارمند، کنش را ایجاد کنند و در مقابل حاکمیت هم با توجه به خواسته های مردمی نسبت به رفع مشکلات و رفع پیچیدگی های ساختاری اعتراض و انتقاد، به بازسازی فرهنگ اعتراض دست یازد و معنای اعتراض را از خشونت، به بیان متین و حق مدار تبدیل کند.
اما اصلی ترین رویکرد ایجابی برای ایجاد فرهنگ اعتراض، مقولۀ آموزش است. واقعاً عمدۀ مردم، هم نسبت به حقوق خود آشنا نیستند و هم راههای ساختاری اعتراض و انتقاد را نمی دانند.
❌آن زمانی مشکلات ناشی از اعتراض کم خواهد شد که فرهنگ حق مدارانه در جامعه گسترش یابد و آن محقق نخواهد شد مگر با آموزش حقوق مردم به خود مردم.
❌
محمد رضا سبزی
#اعتراض
#جامعه_شناسی
https://t.center/bayan_sabzi