عصر بود و شعر بود و خیالمدرمیان رویاےتـــــو ... عشق بود و واژه ها هم پر زنان دنبال تـــــو در میان واژه اے خفته بود دوستت دارم هاے من و به یاد عصر هاے بعد از مدرسه روے صد گلبرگ نوشتم #دوستت_دارم_تـــووووو_را
عصر بود و شعر بود و خیالمدرمیان رویاےتـــــو ... عشق بود و واژه ها هم پر زنان دنبال تـــــو در میان واژه اے خفته بود دوستت دارم هاے من و به یاد عصر هاے بعد از مدرسه روے صد گلبرگ نوشتم #دوستت_دارم_تـــووووو_را
#عصر_جمعه می توانـد روز خوبی باشد ... فقط کافی ست #تو باشی و با نوازشهای دستانت حواسم را پرتِ تمام #دوستت_دارمهایی کنی ... که در آغوش تو عاشقانه خلاصه می شود ...
صدايت" را كه نمى شنوم سراغ آمدنت را از دلم،، مى گيرم،،، هر چه برگهاى "دلم" را ورق مى زنم مى بينم آنقدر #دوستت دارم,,,، كه ديگر.. #عاشق تر از اين نمى شوم،،