Dialogues teach the greatest lessons

-اسم کتابت رو گذاشتی "تو شارون منی"، این یعنی چی؟
+پلوتو همیشه شارون رو کنار خودش نگه میداره‌.
اون قمریه که بدون توجه به اینکه پلوتو توی منظومه شمسی هست یا نه، تا ابد باهاش میمونه.
پس این یعنی قرار نیست برای همه آدم خاصی باشیم، فقط باید شارون خودمون رو پیدا کنیم.

بله آقای ابتهاج، منم نخواهم ایستاد رو به روی او، جز برای بوسه دادن.

ببین دایان، خانواده‌ی بد مثل یه منجلابه؛ توام حق داشتی وقتی فرصتش و پیدا کردی ازش بیای بیرون.

آیدا! این که مرا به سوی تو می‌کشد عشق نیست، شکوه توست؛ و آنچه مرا به انتخاب تو برمی‌انگیزد، نیاز تن من نیست، یگانگی ارواح و اندیشه‌های ماست.

از توضیح دادن استعاره ها متنفرم!
مردم یا متوجه حرف هایم می‌شوند یا نه؛ من مسئول فهم دیگران نیستم.

درسته جناب ویکتور هوگو، مردن مسئله مهمی نیست؛ زندگی‌نکردن وحشتناک است.

اره لیوای حق با توئه، چه بدنت سالم باشه چه نه، مرده مردست.

حق با تو بود ال، تنها موندن بهتر از بودن با آدم اشتباهه

منم همینطور داستایفسکی عزیزم، منم به جز کتاب خواندن دیگر هیچ پناهی نداشتم.

حقیقت مثل یه شعره؛ بیشتر مردم بشدت از شعر متنفرن.

عشق، بزرگ‌ترین نعمته آقای داستایوفسکی اما وقتی از دست بره زخمی به جا می‌ذاره که خوب نمیشه، شاید زنده بمونی اما دیگه هرگز همون آدم سابق نمیشی.

خاطرات، چه شیرین و چه تلخ همیشه منبع عذاب هستند.

می‌دونی جک منم حالم بهم میخوره از این خوشبینی های آبکی.

هروقت گفتم دیگه تموم شد دروغ گفتم؛ باز یکم امید ته دلم مونده بود