▨ نام شعر: شتر (نگاه کن به شتر آری)
▨ شاعر: سیمین بهبهانی
▨ با صدای: سیمین بهبهانی
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
______
و نگاه کن به شتر، آری، که چهگونه ساخته شد، باری
نه ز آب و گل؛ که سرشتندش ز سراب و حوصله پنداری
و سراب را همه میدانی که چگونه دیدهفریب آمد
و سراب هیچ نمیداند که چگونه حوصله میآری
و چگونه حوصله میآری به عطش، به شن، به نمکزاران
و حضور گستره را دیدن به نگاهی از سرِ بیزاری
و نگاه کن که نگاه اینجا ز شیار شوره نشان دارد
چو خطوطِ خشک پس از اشکی که به گونههات شود جاری
و به اشک بین که تهی کردت ز هر آنچه مایهی آگاهی
و تو این تهیشده را باید ز کدام هیچ بینباری
و در این تهیشده میبینی هَیَمانِ اُشترِ عَطشان را
که جنون برآمده با صبرش نرود سبک به گرانباری
و جنون دو نیشهی رخشان شد، به صفِ خشونتِ دندانها
که ز صبر کینه به بار آید که ز کینه، زخم شود کاری
و نگاه کن که به کینتوزی رگ ساربان زده با دندان
ز سراب حوصله تنگ آمد، و نگاه کن به شتر، آری
▨
سیمین بهبهانی، نیمای غزل ِایران
─────♬ ─────
شعر با صدای شاعر |
@schahrouzk