📖 #در_دست_انتشار:
📙 سرمایهداری به تنهایی: آیندهی نظام حاکم بر جهان
اثر برانکو میلانوویچ
بریدهای از کتاب:
بسیاری از نویسندگان برجستهی تاریخ مانند افلاطون، ارسطو و منتسکیو، این اندیشه را مطرح کردهاند که نظام سیاسی یا اقتصادی
در هر جامعهای با ارزشها و رفتارهای حاکم بر آن جامعه هماهنگ است. این اندیشه قطعاً امروز
در مورد نظام سرمایهداری صادق است. سرمایهداری به طرز چشمگیری توانسته اهداف خود را برای مردم جا بیندازد و آنها را تشویق یا متقاعد کند اهدافش را بپذیرند و به این ترتیب میان لوازم توسعه خود و اندیشهها، امیال و ارزشهای مردم جهان هماهنگی بینظیری ایجاد کرده است. سرمایهداری
در این زمینه بسیار موفقتر از رقبای خود عمل کرده است و شرایطی را که به قول فیلسوف سیاسی جان رالز برای پایداری هر سیستمی ضروری است، به طور کامل برای خود محقّق کرده است. منظور از آن شرایط، این است که افراد جامعه تمام ارزشهایی را که برای بقای نظام اجتماعی لازم است،
در زندگی روزمره از خود نشان دهند و به این ترتیب خواسته یا ناخواستهی آن ارزشهای بزرگتر را باقی نگه دارند.
نظام سرمایهداری که به این ترتیب بر جهان تسلط یافته است، دو شق متفاوت دارد: سرمایهداری لیبرال شایستهسالار که طی دویست سال گذشته تدریجاً
در غرب ایجاد شده است و سرمایهگذاری دولتی، سیاسی و اقتدارگرا، که نمونهی بارز آن
در چین است و
در عینحال میتوان گفت
در سایر نقاط آسیا (سنگاپور، ویتنام، برمه) و بخشهایی از اروپا و آفریقا (روسیه و کشورهای قفقاز، آسیای مرکزی، اتیوپی، الجزایر، رواندا) نیز وجود دارد.
در اغلب موارد
در تاریخ با ظهور و رواج هر نظام سیاسی یا دینی، به زودی پیروان آن دچار نفاق شدهاند. از جمله، بعد از غلبه و حاکمیت مسیحیت
در سراسر دریای مدیترانه و خاور نزدیک، اختلافات اعتقادی بسیار شدیدی
در میان پیروان آن رخ داد (و بارزترین جلوهی آن افتراق بین اندیشهی ارتدکس و اندیشه آریانیسم بود) و نخستین شکاف بزرگ
در میان کلیساهای غربی و شرقی نیز به همین شیوه به وقوع پیوست. سرنوشت اسلام نیز همین بود که تقریباً بلافاصله پس از فتوحات حیرتآور سپاه خلیفهی دوم، پیروان به دو شاخهی بزرگ سنّی و شیعی تقسیم شدند. کمونیسم نیز که رقیب مهم سرمایهداری
در سدهی بیستم بود، مدت زیادی یکپارچه باقی نماند و پس از کمی به دو شاخه کمونیسم شورویایی و کمونیسم چینی تقسیم شد. سرمایهداری جهانی نیز پس از کسب غلبه بر جهان به همین مسیر افتاد و ما با دو گونه سرمایهداری روبرو شدیم که نه تنها تفاوتهای سیاسی، بلکه تفاوتهای اقتصادی نیز باهم دارند و میتوان گفت تا حدی حوزههای اجتماعی آنها نیز از یکدیگر منفک است. من فکر میکنم
در رقابت میان سرمایهداری لیبرال و سیاسی، هر اتّفاقی رخ بدهد، بعید است که یکی از آنها بتواند بر دیگری غلبه کند و بر کل جهان حاکم بشود....
بریدهای از کتاب
سرمایهداری به تنهایی: آیندهی نظام حاکم بر جهان
نویسنده: برانکو میلانوویچ
مترجم: حمید هاشمی کهندانی
انتشارات کتابستان برخط
چاپ اول 1401
به زودی از برخط بوک
📚برخطبوک
👇🆔 @BarkhatBook