▪️سرزمین نگونبخت؛ «مکبث» شکسپیر
راس:
دریغا، سرزمینِ نگونبخت که از به یاد آوردنِ خود نیز بیمناک است. کجا میتوانیم آن را سرزمینِ مادری بنامیم که گورستانِ ما ست؛ آنجا که جز از–همه–جا–بیخبران را خنده بر لب نمیتوان دید؛ آنجا که آه و نالهها و فریادهایِ آسمان–شکاف را گوشِ شنوایي نیست. آنجا که اندوهِ جانکاه چیزي ست همهجایاب. و چون ناقوسِ عزا به نوا درآید کمتر میپرسند که از برایِ کی ست، و عمرِ نیکمردان کوتاهتر از عمرِ گلي ست که به کلاه میزنند، و میمیرند پیش از آنکه بیماری گریبانگیرِشان شود.
مکداف:
چه خوب گفتی و چه درست!
ملکم:
تازهترین مصیبت کدام است؟
راس:
مصیبتها چنان دم به دم میرسند که از مصیبتِ ساعتي پیش دم نمیتوان زد.
[صفحهٔ ۹۶]
*رسمالخط اصلی
کتاب و داریوش آشوری در این برش حفظ شده است.
مکبث | ویلیام شکسپیر | داریوش آشوری | نشر آکه | ۱۶۶ص. رقعی | 40.000 تومان
#بریده_کتاب جهت خرید این کتاب اینجا کلیک کنید
📚کتابهای بیشتر در برخطبوک
👇https://t.me/joinchat/AAAAAERYNFyh2PWKyItH0Q