برگی از تقویم تاریخ

Channel
Logo of the Telegram channel برگی از تقویم تاریخ
@bargi_az_tarikhPromote
3.44K
subscribers
‍ ‍ ‍ برگی از تقویم تاریخ

۲۲ آبان زادروز عبداله کوثری

(زاده ۲۲ آبان ۱۳۲۵ همدان) شاعر و مترجم

او ادبیات آمریکای لاتین را از انگلیسی به فارسی ترجمه می‌کند. وی دارای مدرک کارشناسی رشته اقتصاد از دانشگاه شهید بهشتی است و در چند دوره از جایزه هوشنگ گلشیری به عنوان داور حضور داشته است.
وی سروده‌‌هایش را در سبک‌نو در هفته‌نامه خوشه به سردبیری احمد شاملو و در ماهنامه نگین به سردبیری دکتر محمود عنایت منتشر می‌کرد. همچنین در شب‌های شعر خوشه، در کنار شاعرانی چون شاملو، اخوان ثالث، مصدق، نصرت رحمانی، م. آزاد و دیگران شعرهای خود را می‌خواند. پس از پایان آموزش دانشگاهی رهسپار لندن شد و پس از بازگشت گام در راه برگردان کارهای داستانی نویسندگان آمریکای لاتین نهاد. او بیش از ۵۰ کتاب در دو رشته ادبیات و اقتصاد برگردان کرده است.
وی در برگردان‌هایش به اندیشه‌های نویسندگان وفادار می‌ماند و می‌کوشد که با زبانی درخور، آنها را ترجمه کند.

کتاب‌شناسی:
دفتر شعر از پنجره به شهر هرم‌ها، انتشارات دنیا ۱۳۵۲
ترجمه‌ها:
نبرد کارلوس فوینتس، ماهی ۱۳۹۴
کلنل پسیان استفانی کرونین، ماهی ۱۳۹۴
کینکاس بوربا  ماشادو د آسیس، نی ۱۳۹۳
درجستجوی فردی آریل دورفمن، لوح فکر  ۱۳۹۲
کنستانسیا کارلوس فوئنتس، ماهی ۱۳۹۲
زندانی لاس لوماس کارلوس فوئنتس، ماهی  ۱۳۹۱
گزیده شعرهای جورج سفریس، مروارید ۱۳۹۰
پوست انداختن کارلوس فوئنتس، انتشارات آگاه 
خودم با دیگران کارلوس فوئنتس، انتشارات قطره 
گرینگوی پیر کارلوس فوئنتس، انتشارات طرح‌نو 
آئورا کارلوس فوئنتس، انتشارات تندر
خوان رامون خیمنس هاواردتی یانگ کهکشان 
استاد شیشه‌ای میکل سروانتس، انتشارات تجربه 
الکساندر نبسوک جرالد پیروگ، انتشارات کهکشان 
الکساندر پوشکین جی تاماس شا، انتشارات کهکشان 
مرگ در آند ماریو بارگاس یوسا، انتشارات آگاه 
گفتگو در کاتدرال ماریو بارگاس یوسا، نشر لوح فکر 
جنگ آخرالزمان ماریو بارگاس یوسا، انتشارات آگاه 
چرا ادبیات؟ ماریو بارگاس یوسا، نشر لوح‌فکر 
سور بز ماریو بارگاس یوسا، نشرعلم ۱۳۸۱ 
عیش مدام: فلوبر ومادام بواری ماریو بارگاس یوسا نشرنیلوفر ۱۳۸۶
داستان‌های کوتاه آمریکای لاتین [دوجلد] نشرنی ۱۳۸۰
ریشه‌های رومانتیسم آیزایا برلین، نشرماهی ۱۳۸۵
خاطرات پس از مرگ براس کوباس  ماشادودآسیس ۱۳۸۵
روانکاو ماشادودآسیس ۱۳۸۵
اورستیا (تریلوژی) آیسخولوس، نشر تجربه ۱۳۷۶
حكومت نظامی خوسه دونوسو، نشرنی ۱۳۹۵

جوایز:
۱۳۸۶ - جایزه روزی روزگاری، درسال ۱۳۷۹. جایزه کتاب سال برای ترجمه جنگ آخر زمان اثر ماریو بارگاس یوسا و در سال ۱۳۸۳ همین جایزه برای ترجمه خاطرات پس از مرگ براس کوباس و روانکاو اثر ماشادود آسیس، لوح تقدیر.
۱۳۸۹ جایزه بهترین مطلب ترجمه‌ای چاپ شده در «نگاه نو» در سال ۸۹ - به انتخاب خوانندگان این مجله - به خاطر برگردان مصاحبه‌ای با «ماریو وارگاس یوسا» برنده جایزه ادبی نوبل در سال ۲۰۱۰ که با عنوان «سرخوشی و کمال» در شماره ۸۷ «نگاه نو» چاپ شده بود.

🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ


#عبداله_کوثری، ز
برگی از تقویم تاریخ

۲۲ آبان زادروز نیلوفر محبی

(زاده ۲۲ آبان ۱۳۶۶ تهران) آهنگساز، نوازنده ویلون و بازیگر

او فارغ‌التحصیل هنرستان موسیقی دختران و دارای مدرک کارشناسی موسیقی از دانشگاه علمی کاربردی است و نواختن ویلون را در هنرستان موسیقی نزد «سیاوش ظهیرالدینی» آموخت. از دیگر استادانش: مهربانو توفیق، مهرآذین کاراندیش، مینو افتاده، اکبر محمدی، عماد نکویی، هومان اسعدی، سهیل دهبستی، سیاوش بیضایی، علی‌نقی افشارنیا، تقی ضرابی، مسعود ابراهیمی، جاوید مجلسی و ... بودند. او همچنین با هنرمندان: علیرضا قربانی، حسین علیزاده، فردین خلعتبری، پیمان یزدانیان، فریدون شهبازیان و ... همکاری داشته‌است.
وی در سال ۱۳۹۶ آلبوم مستقلش به نام «از نهان تا بی‌کران» را منتشر کرد که نامزد دریافت تندیس بهترین آلبوم موسیقی پاپ در پنجمین جشن سالانه موسیقی ما شد. موسیقی فیلم «ماسو» به کارگردانی اصغر محبی و فیلم کوتاه «نهان» به کارگردانی محمد هرمزی از ساخته‌های اوست. همچنین قطعه «چوپی» بر اساس موسیقی فولکلور کُردی - لُری، با آهنگسازی و نوازندگی او منتشر شده‌است.
وی در فیلم گزارش مریم به کارگردانی اسماعیل براری در سال ۱۳۸۴ بازی کرده‌است.
او در فروردین ۱۳۹۸ در کنسرت‌های «شهر خاموش» کیهان کلهر به همراه کوارتت «مینیاتور» نیز به‌روی صحنه رفت.

آثار هنری
آلبوم موسیقی:
از نهان تا بیکران
آلبوم EP
رنج آگاه "انتشار در شهریور ۹۹"

از جمله فعالیت‌های هنری:
نوازندگی در ارکستر سمفونیک تهران،
نوازندگی در ارکستر ملی ایران
نوازندگی در ارکستر فیلارمونیک تهران
نوازندگی در ارکستر نیاوران
نوازندگی در کوارتت نواک
همکاری با آنسامبل مینیاتور
همکاری با گروه اشتیاق.

🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ


#نیلوفر_محبی، ز
برگی از تقویم تاریخ

۲۲ آبان سالروز درگدََشت ملک‌مهرداد بهار

(زاده ۱۰ مهر ۱۳۰۸ تهران – درگذشته ۲۲ آبان ۱۳۷۳ تهران) نویسنده و پژوهشگر  "فرزند ملک‌الشعرای بهار"

او در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در رشته ادبیات فارسی نام‌نویسی کرد اما دوسال پس از آن به‌دلیل فعالیت‌های سیاسی از دانشگاه رانده‌شد و به زندان افتاد. در بهار ۱۳۳۴ آزاد شد و دوباره به دانشگاه رفت و سرانجام در ۱۳۳۶ تحصیلاتش را در دوره کارشناسی به‌پایان رساند.
وی در سال ۱۳۳۷ برای ادامه تحصیل به انگلستان رفت و از مدرسه زبان‌های شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن فوق لیسانس گرفت.
سال‌ها پس از آن، با دریافت دکترا به دانشگاه تهران رفت و در رشته اساطیر ایران باستان به تدریس پرداخت.
آرامگاه وی در قطعه هنرمندان است.

آثار:
واژه‌نامه بُندهش "پهلوی - فارسی" انتشارات بنیاد فرهنگ، تهران ۱۳۴۵
جمشید شاه، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، تهران ۱۳۴۶
بَستور، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، تهران ۱۳۴۷
واژه‌نامه گزیده‌های زاداسپرم "پهلوی - فارسی" انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، تهران ۱۳۵۱
اساطیر ایران، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، تهران ۱۳۵۲
پژوهشی در اساطیر ایران، انتشارات توس، تهران ۱۳۶۲ چاپ دوم "با تجدیدنظر و افزوده‌های تازه، انتشارات آگاه، تهران ۱۳۷۵
درباره قیام ژاندارمری خراسان به‌رهبری کلنل محمدتقی‌خان پسیان، انتشارات معین، تهران ۱۳۶۹
بُندهش، فرنبغ دادگی، انتشارات توس، تهران ۱۳۶۹
رستم و دیوسفید، انتشارات نگار، تهران ۱۳۷۰
سخنی چند درباره شاهنامه "پیوست کتاب - داستان‌های شاهنامه فردوسی" انتشارات سروش/نگار، تهران ۱۳۷۲
تخت جمشید "با نصراله کسراییان" تهران ۱۳۷۲
رستم و سهراب، انتشارات نگار، تهران ۱۳۷۳
جُستاری چند در فرهنگ ایران، انتشارات فکر روز، تهران ۱۳۶۳ چاپ دوم ۱۳۶۴
ادبیات مانوی "با ابوالقاسم اسماعیل‌پور" انتشارات زنده رود/نشرکارنامه، تهران ۱۳۹۴
ادیان آسیایی، نشرچشمه، تهران چاپ اول: ۱۳۷۵ چاپ دوم: تابستان ۱۳۷۵
از اسطوره تا تاریخ، نشرچشمه، تهران ۱۳۷۶.

🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ


#مهرداد_بهار، د
برگی از تقویم تاریخ

۲۲ آبان سالروز درگذشت پریرخ دادستان

(زاده ۱ فروردین ۱۳۱۲ – درگذشته ۲۲ آبان ۱۳۸۹ تهران) روانشناس

او که دختر جلال‌الدین دادستان "نوه شاهزاده مهدی‌قلی میرزا" بود، ۱۶ سالگی در آزمون اعزام به خارج از کشور، پذیرفته شد و به سویس رفت. درخشش وی در طول تحصیل قبل از دکترا در دانشگاه ژنو باعث شد ژان پیاژه غول روانشناسی شناختی و تحولی، راهنمایی پژوهش و پایان‌نامه دکترای او را بپذیرد. باور پیاژه به وی آنچنان بود که مسئولیت مرکز شناختی نیویورک را به او پیشنهاد کرد. اما او نپذیرفت و در سال ۱۳۳۹ به کشور بازگشت.
وی پس از ورود به ایران، مسئولیت نخستین مرکز هدایت حرفه‌ای و هدایت تحصیلی را برعهده گرفت و دوسال مسئولیت دفتر روانشناسی دانشگاه پلی‌تکنیک را با نظارت دانشگاه فرانسه و برای هدایت دانشجویان عهده‌دار شد. در سال ۱۳۵۴ به اصرار دکتر علی‌اکبر سیاسی به گروه روانشناسی دانشگاه تهران پیوست.
در سال ۱۳۵۹ به‌عنوان دانشیار و مدیر گروه روانشناسی دانشگاه تهران انتخاب شد و با تلاش در پژوهش وتألیف، توانست به درجه استاد تمامی دانشگاه تهران برسد. وی که که نویسنده ۱۵ کتاب و ۵۰ مقاله بود، عهده‌دار چندین طرح پژوهشی در سطح ملی شد. در سال ۱۳۸۱ در حالی‌که به تازگی به‌عنوان یکی از پُرکارترین استادان دانشگاه تهران شناخته شده بود و تدریس بیش از ۱۷ واحد درسی را به عهده داشت، به اجبار بازنشسته شد، اما شدیداً اعتراض کرد. همگام با او، دانشجویان گروه روانشناسی به این حرکت دانشگاه تهران اعتراض کرده، خواستار لغو حکم بازنشستگی وی شدند.
دکتر دادستان از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۸۹ مدیر دفتر مطالعات و تحقیقات علوم انسانی معاونت پژوهشی و برنامه‌ریزی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب و از ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۹ مدیر گروه روانشناسی سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی (سمت) بود. او در سال ۱۳۸۲ فصلنامه روانشناسان ایرانی را با همکاری دانشگاه آزاد تأسیس کرد.
وی یکی از بنیانگذاران روانشناسی نوین ایران بود و بسیاری او را مادر روانشناسی ایران می‌دانستند.‌ پس از درگذشتش فیلم مستندی از زندگانی و آثارش با عنوان"پرواز ژنو- تهران" به تهیه‌کنندگی محمد فاتحی و کارگردانی مهران فیروزبخت ساخته شد که در دومین سالگرد یادبود وی به نمایش درآمد.

جوایز و افتخارات:
کتاب «روانشناسی مرضی تحول از کودکی تا نوجوانی» تألیف: استاد دادستان، برگزیده دوره دهم کتاب سال ایران.
چهره‌های ماندگار در سال ۱۳۸۱.
برنده جایزه بخش تحقیقات بنیادی علوم انسانی در پانزدهمین جشنواره بین‌المللی خوارزمی (۱۳۸۳).

🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ


#پریرخ_دادستان، د
برگی از تقویم تاریخ

۲۲ آبان زادروز فردوس وزیری

(زاده ۲۲ آبان ۱۳۰۸ کرمان -- درگذشته ۱۸ آذر  ۱۳۵۸ کرمان) نویسنده‌ای از پیشگامان ادبیات کودک ایران                                                    

او در ۱۸ سالگی معلم شد و تا آخرین روزهای زندگی پربارش همچنان به کودکان خدمت کرد و معلمی قصه‌نویس بود که قصه زندگی‌اش، خود حکایتی است از زنده بودن و زندگانی بخشیدن، انسان بودن و انسان زیستن.
وی سال‌ها در دبستان‌های تهران و اهواز آموزش داد و در سال‌های ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۴ در کنار کار معلمی، مدیریت کتابفروشی‌های سخن "در خیابان نادری" و ایران "در خیابان سعدی" تهران را برعهده داشت و توانست پیشرفته‌ترین روش کتابفروشی را در کشورمان پایه‌گذاری کند. او در سال ۱۳۴۴ به شورای نویسندگان مجله‌های پیک در مرکز انتشارات آموزشی وزارت آموزش و پرورش پیوست. وی از آن زمان قلم به‌دست گرفت و برای کودکان با نام فردوس وزیری یا مینو دستور، قصه و داستان نوشت و بازنویسی کرد.
او به خوبی آگاه بود که کودکان از آن زمان که خواندن را آغاز می‌کنند به مواد خواندنی خوب نیازمندند و در آن دوران یعنی سال‌های ۱۳۴۴-۱۳۴۵ که نوشتن برای کودکان را آغاز کرد، انبان ادبیات کودکان کشور ما از داستان‌های نو به‌ویژه کودکان تقریباً تهی بود. از این رو تمامی تلاشش را برای تهیه این مواد خواندنی به کار برد.
وی گنجینه غنی ادبیات کهن ایران را به خوبی می‌شناخت و بدان ارج می‌نهاد و برای نوشتن قصه‌هایش از این گنجینه‌ پربها بسیار سود جست و آن‌ها را دستمایه قصه‌هایش ساخت.
حاصل کار شبانه‌روزی وی برای کودکان حدود ۵۰۰ قصه و داستان بود که طی ۱۴ سال در مجله‌های پیک کودک، پیک نوآموز، پیک دانش‌آموز و پیک نوجوانان و همچنین در "کتاب‌های پیک" و یا در سه کتاب "برایم قصه بخوان" به‌چاپ رسید.

🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ


#فردوس_وزیری، ز
برگی از تقویم تاریخ

۲۲ آبان سالروز درگذشت عباس شباویز

(زاده سال ۱۳۰۸ تهران -- درگذشته ۲۲ آبان ۱۳۸۸ تهران) کارگردان، تهیه‌کننده و بازیگر سینما

او فعالیت هنری‌اش را از سال ۱۳۲۸ با بازی در تئاتر آغاز کرد و از سال ۱۳۳۶ با مدیریت تولید فیلم «مردی که رنج می‌برد» وارد سینما شد و به‌عنوان مدیر تولید، کارگردان و بازیگر فعالیتش را ادامه داد.
در سال ۱۳۴۵ استودیو «آریانا فیلم» را تأسیس کرد که با پایه‌گذاری این شرکت، سنگ بنای ساخت فیلم‌های متفاوتی در سینمای ایران هم‌چون قیصر و خداحافظ رفیق را بنا نهاد و شرایط ورود جوانانی چون مسعود کیمیایی، عباس کیارستمی و امیر نادری را به سینمای ایران فراهم کرد.

فیلم‌شناسی
کارگردان:
دزد سوم (۱۳۵۴)
روسپی (۱۳۴۸)
امروز و فردا (۱۳۴۵)
موطلایی شهر ما (۱۳۴۴)
سه تفنگدار (۱۳۴۳)
فرار (۱۳۴۲)
گل گمشده (۱۳۴۱)
صد کیلو داماد (۱۳۴۰)
دوستان یکرنگ (۱۳۳۹)

نویسنده:
روسپی (۱۳۴۸)
امروز و فردا (۱۳۴۵)
مو طلایی شهر ما (۱۳۴۴)
فرار (۱۳۴۲)
گل گمشده (۱۳۴۱)
صد کیلو داماد (۱۳۴۰)
دوستان یکرنگ (۱۳۳۹)
دزد سوم (۱۳۵۴)

بازیگر:
بدلکاران (۱۳۷۶)
یاغی (۱۳۷۶)
قهرمان قهرمانان (۱۳۴۴)
گنج قارون (۱۳۴۴)
فرار (۱۳۴۲)
کلید (۱۳۴۱)

تهیه‌کننده:
بی نشان (۱۳۵۵)
سینه‌چاک (۱۳۵۵)
بدکاران (۱۳۵۲)
خداحافظ رفیق (۱۳۵۰)
همای سعادت (۱۳۵۰)
دور دنیا با جیب خالی (۱۳۴۹)
رابطه (۱۳۴۸)
قیصر (۱۳۴۸)
چرخ بازیگر (۱۳۴۷)
رودخانه وحشی (۱۳۴۷)
سه دیوانه (۱۳۴۷)
زنی به نام شراب (۱۳۴۶)
امروز و فردا (۱۳۴۵)
مو طلایی شهر ما (۱۳۴۴)
مدیر تولید
وکیل اول (۱۳۶۵)
سه دیوانه (۱۳۴۷)

🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ


#عباس_شباویز، د
برگی از تقویم تاریخ

۲۲ آبان سالروز درگذشت محمدابراهیم شریف‌زاده

(زاده سال ۱۲۹۵ تربت‌جام -- درگذشته ۲۲ آبان ۱۳۹۵ تربت‌جام) خواننده و آهنگساز پیش‌کسوت موسیقی مقامی

او همکاری‌اش با غلامحسین سمندری، از دوتار نوازان شهیر باخرزی ۶۰ سال طول کشید و آلبوم موسیقی "خون‌پاش" و "نغمه‌ریز" حاصل این همکاری بود.
شورای عالی ارزشیابی هنرمندان کشور در زمستان ۱۳۹۴ به وی نشان درجه یک هنری داد.

درباره او:
مستند "دلبر رعنا"به معرفی او اختصاص دارد که آن را مسلم کرمانی، کارگردان مشهدی نوشته و کارگردانی کرده است.
کرمانی می‌گوید:
"چرا صدای هنرمندان، شنیده نمی‌شود؟
چون گوش شنوایی وجود ندارد و سر و صدا هم در جامعه زیاد است؛ صدای اقتصاد و صدای سیاست، مجالی برای صدای فرهنگ نمی‌گذارد.
در این جامعه، هنرمند بعد از مرگش عزت می‌یابد؛ آن هم نه به‌خاطر این که هنرش شناخته می‌شود؛ نه. بلکه به این خاطر که دیگر آزاری ندارد. نیست که بر سر ما داد بزند که معاش کو؟ چرا همه عمرم با فقر دست و پنجه نرم میکنم؟ چرا بیمه نیستم و... بعد از مرگ، هنرمندی که همیشه معترض است و بله قربانگو نیست، دیگر ساکت می‌شود و چه بهتر از یک هنرمند مرده؛ برای آن که پشت سرش بایستیم و ادای فرهنگ‌دوستی و هنرپروری دربیاوریم.
جایی در جشنواره‌ای بودم و حرف از فیلم بود و سینما. آقایی که رئیس فیلمنامه‌نویسان دفاع مقدس است، با چند تا کارشناس از سینما حرف می‌زدند. من دستم را بلند کردم و گفتم: دفاع مقدس برای همه ما عزیز است؛ ارزشی است؛ اصلا هویت ماست که همه تاریخ برای اعتقادمان، جان داده‌ایم؛ اما شما از کدام سینما حرف می‌زنید؟ گفتم شما از همان ابتدا تکلیف‌تان را با سینما و تئاتر و موسیقی و هنر مشخص کرده‌اید. گفتم شما سره را از ناسره تمیز ندادید و نفهمیدید کدام را باید بزنید. شما به‌جای آن که شاخ و برگ های کج و معوج را هرس کنید، ریشه‌ها را زدید و حالا مسئول وضعی هستید که پیش آمده. گفتم آن روزی که برای فلان خواننده هنرمند صاحب سبک، مجوز خنده‌دار حمل ساز صادر می‌کردید، باید امروز را که هنرمندان آنچنانی از همه جا بیرون زده‌اند می‌دیدید و ندیدید. گفتم موسیقی ما شریف بود، قداست داشت، اصالت داشت، برای مردم قابل احترام بود، با تمام شئون زندگی مردم درآمیخته بود. اما شما کاری کردید که الان هیچ شرافتی برای موسیقی باقی نمانده و هرچه هست در یک بی‌مایگی عمیق فرورفته است. موسیقی مطربی لاله‌زار را در همان موقع‌ها، بشنوید تا ببینید که هزار مرتبه از ترانه‌هایی که شب و روز دارد از تلویزیون مملکت پخش می‌شود، فرهنگی‌تر بوده است. این، نشانه‌های همان بلایی است که ما سر فرهنگ خودمان درآورده‌ایم.
داریم از یونسکو پول می‌گیریم برای حفظ میراث زنده بشری؛ اما همین الان به هنرمندی که خودمان به او دکترای افتخاری داده‌ایم، ماهی ۸۰ هزار تومان می‌دهیم. این را کجای دل‌مان بگذاریم؟
فقط این هم نیست. ما هنرمندان‌مان را اصلا نمی‌بینیم. "شریف‌زاده" تازه فوت کرده بود، که یکی از همین مسئولان به من زنگ زد که آقای شریف‌زاده اذانی داشته که چنین و چنان بوده و شما آن را ضبط کرده‌ای؛ آن را به ما بده. من پشت تلفن عصبانی شدم و هرچه به دهنم آمد به او گفتم؛ گفتم این آدم، چهل سال در باخرز اذان گفت؛ اذان گفت، نه که آواز بخواند؛ اذان که دیگر اذان است؛ شما همان را هم، دنبالش را نگرفتید؛ حالا از من چه توقعی دارید؟ گفتم تا من زنده باشم نمی‌گذارم یک پلان از این فیلم به دست شما بیفتد.
آخر فیلم من، شریف‌زاده رو به دوربین پرسشی می‌پرسد؛ پرسشی که بنظرم هیچ کس جوابی برای آن ندارد؛ توی غسالخانه، دارد دور می‌زند و دوربین دنبالش می‌رود. شریف‌زاده برمی‌گردد رو به دوربین، و با آن چشم‌هایش که مثل چشم‌های یک عقاب است، می‌پرسد: «اگر من خواننده‌ام، اگر من هنرمندم، اگر من چند تا کشور رفته‌ام و هنر این مملکت را معرفی کرده‌ام، حالا آخر عمری باید مرده بشویم؟! اگر رحم و انصافی مانده باشد، این حق من نیست» و سکوت می‌کند و فیلم تمام می‌شود.
این پرسشی است که نه فقط شریف‌زاده، بلکه تاریخ دارد از ما می‌پرسد که در این روز و روزگار با شریف‌ترین آدم‌ها که هنرمندان جامعه هستند، چه کرده‌ایم؟"

🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ


#محمد_ابراهیم_شریف_زاده، د
‍ ‍ ‍ برگی از تقویم تاریخ

۲۲ آبان سالروز درگذشت موسی نی‌داوود

(زاده سال ۱۲۸۴ تهران -- درگذشته ۲۲ آبان ۱۳۷۰ آمریکا) موسیقیدان

‌او از خانواده بالاخان موسیقیدان سرشناس بود که موسیقیدانان  بزرگى در آن پیدا شدند و به موسیقى ایران خدمات  شایسته‏‌اى کردند. وی وقتى دست به ساز مى‏‌زد،  دوستداران موسیقى ایرانى را  شیفته ساز و هنرش مى‏‌كرد. انگیزه او، عشق پاك از دست رفته بود، چه در دوران پیرى با لرزه انگشتان وقتى كه آرشه به‌دست مى‏‌گرفت و مى‏‌نواخت، دیگر دست‏‌ها و انگشت‏‌ها ارتعاش نداشت، این است جذبه عشق.
حاصل آن عشق بى‏‌سرانجام پیش‏ درآمدى بود در دستگاه چهارگاه كه این آهنگ را به تمام شاگردانش آموخته بود. استاد عاشق بود ... چه پرویز نى‏‌داوود نیز در همین باره بعدها این عشق را سروده بود.
پیش‏ درآمد چهارگاه كه به نام «عشق بى‏‌حاصل» با شعر خانم نسرین خزاعى مزین شده، با تنظیم  مرتضى نى‏‌داوود به اجرا درآمده و عرضه شده است. همین دختر با استعداد، شاگردى بین شاگردهاى نى‏‌داوود بود و استاد را به سختى تحت تأثیر‌ استعداد خویش قرار داده بود، ناگاه محبوب به یك سفر اجبارى فراخوانده شد، در حالى كه تمام درس‏هاى موسیقى و ترانه‏‌هاى عاشقانه نیمه‏‌كاره مانده بود. خبر رفتن او به سفر، مانند فرود آمدن یك صاعقه بر درختى پر از شكوفه‏‌هاى گیلاس بود. گفتنى است كه «عشق بى‏‌حاصل» روى پیش ‏درآمد «چهارگاه»، حاصل همین ماجراست.
شهرت وی روز به روز بالاتر مى‏‌رفت، در كنسرتى نبود كه نامش نمى‏‌درخشید و اركسترى نبود كه پنجه‌اش زینت‏ بخش آن نباشد. او ویلون را نیز نزد اسماعیل‏‌زاده آموخته بود و بعدها مدرسه‏‌اى به نام «نى‏‌داوود» در یكى از خیابان‏هاى قدیم تهران افتتاح و به تدریس مشغول شده بود.
در بعضی از آثار برادرش مرتضی نی‌داوود، مختصری ویلون نواخت و چند اثر با ایران‌الدوله هلن و ادیب خوانساری نیز ضبط کرد.
شگفتا كه ۲۲ آبان‏ روز درگذشت وی، برابر با همان روز و ماهى بود كه دو دلداده از هم دور شده بودند.

🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ


#موسی_نی_داود، د
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برگی از تقویم تاریخ

۲۱ آبان سالروز درگذشت عیسی بهادری

(زاده ۲۲ دی ۱۲۸۴ کمیجان – درگذشته ۲۱ آبان ۱۳۶۵  پاریس) طراح، نگارگر و نقاش

او در مدرسه صنایع مستظرفه که به سرپرستی کمال‌الملک اداره می‌شد به تحصیل هنر پرداخت و مبانی نقاشی کلاسیک، آناتومی، پرسپکتیو، طبیعت‌سازی و مینیاتور را نزد اسماعیل آشتیانی و حسین بهزاد فراگرفت. سپس برای مطالعه کاشی‌ها، گچ‌بری‌ها و نقاشی‌های بناهای تاریخی، به اصفهان رفت.
وی سپس به استخدام هنرستان هنرهای زیبای تهران درآمد و با راه‌اندازی هنرستان هنرهای زیبای اصفهان، در سال ۱۳۱۵ به سرپرستی این هنرستان انتخاب شد. او در آنجا ضمن تدریس (دروس طراحی فرش، مینیاتور، نقاشی رنگ و روغن) به احیای هنرهای سنتی ایران و نوآوری در طراحی ایرانی پرداخت و در سال ۱۳۴۵ به سمت مدیرکل صنایع اصفهان منصوب شد. وی سال‌های پایان زندگی‌اش را در پاریس نزد دخترش گذراند.
آرامگاه وی در گورستان پرلاشز است.

نوآوری‌ها:
او «در بازسازی طرح‌های سنتی ایرانی بسیار کوشید» در عین حال طراحِ هنرمندی بود که در رشته‌های فرش، منبت، خاتم، موزائیک، کاشی و قلم‌زنی آثار ماندگاری از خود برجای گذاشت. او را در هنرستان هنرهای زیبای اصفهان به عنوان یکی از پیشگامان تأثیرگذار طرح فرشِ اصفهان در سده اخیر قلمداد می‌کنند.
وی مبتکر نقش‌های گل، برگ و پرنده به جای اشکال هندسی بر روی خاتم است و در سال ۱۳۳۸ برای نخستین بار چهره‌بافی را به شیوه نقاشی اجرا کرد.
از شاگردان او جواد رستم شیرازی، محمود فرشچیان، عباسعلی پورصفا، امیر هوشنگ جزی‌زاده، جعفرقلی دادخواه و علی محمودیان بودند.
او موفق به دریافت نشان‌های متعدد از جمله مدال هنر از نمایشگاه کالای ایران، نشان سپاس و علمی و هنر از وزارت معارف، دیپلم دونور و مدال طلا از نمایشگاه جهانی بروکسل و نشان علم و هنر از طرف دولت فرانسه شد.

🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ


#عیسی_بهادری، د
‍ ‍ ‍ برگی از تقویم تاریخ

۲۱ آبان سالروز درگذشت روح‌اله خالقی

(زاده سال ۱۲۸۵ کرمان -- درگذشته ۲۱ آبان ۱۳۴۴ اتریش) موسیقیدان و آهنگساز

او از خانواده‌ای موسیقی دوست بود و پدر و مادرش هردو تار می‌نواختند.
در سال ۱۳۰۲ به مدرسه عالی موسیقی رفت و در آنجا زیرنظر علینقی وزیری آموختن موسیقی و نواختن ویلون را دنبال کرد.
در تابستان سال ۱۳۰۴ چهار کنسرت به رهبری وزیری در مدرسه اجرا شد که خالقی نیز در آنها به‌عنوان نوازنده حضور داشت.
در دو سال آخر تحصیلش، شهرداری تهران کافه بلدیه را بنیاد کرد و تشکیل دادن این دسته به خالقی پیشنهاد شد و او این کار را انجام داد.
او آموزش موسیقی را از ۱۳۰۷ در مدرسه ورزش آغاز کرد. بعد از لیسانس نیز به هنرستان عالی موسیقی رفت و در آنجا تدریس کرد.
در سال ۱۳۱۰ از دارالفنون دیپلم گرفت و وارد دارالمعلمین شد که بعد به «دانشسرای عالی» تغییر نام یافت. وی مدرک لیسانس را از این دانشسرا در رشته فلسفه و ادبیات دریافت کرد و در ۱۳۱۴ وارد خدمت دولتی در وزارت فرهنگ شد و بعد به معاونت دفتر وزارتی رسید. در ۱۳۲۰ به پیشنهاد وزیر، معاون اداره موسیقی کشور و نیز معاون هنرستان عالی موسیقی شد. در ۱۳۲۵ مدتی در وزارت کار و تبلیغات کار کرد. در ۱۳۲۷ متصدی دبیرخانه هنرهای زیبا شد و در ۱۳۲۸ هنرستان موسیقی ملی را تأسیس کرد و رئیس آن شد.
در سال ۱۳۳۴ در چارچوب برنامه‌های انجمن ایران و شوروی، به این کشور سفر کرد. همچنین در ۱۳۳۵ سفرهایی را به کشورهای رومانی، فرانسه و هندوستان انجام داد. دستاورد وی از سفر هند، مجموعه مقالاتی در زمینه موسیقی و رقص در این کشور بود.
وی آهنگساز و موسیقیدان و مورخ تاریخ موسیقی و سردبیر چند نشریه فرهنگی موسیقایی بود. سالها در رادیو ایران نیز فعالیت داشت و از جمله رئیس شورای موسیقی رادیو شد و برنامه‌های رادیویی «یادی از هنرمندان درگذشته» و «ساز و سخن» را راه‌اندازی کرد. او همچنین، سرپرست ارکستر گلها نیز بود.
از آهنگ‌های ساخته خالقی که در این دوره بسیار مورد پسند بود و از رادیو بسیار پخش می‌شد «رنگارنگ شماره یک» در دستگاه اصفهان بود. همکاری او با غلامحسین بنان و نیز مرتضی محجوبی، آثاری ماندگار را در تاریخ موسیقی گلها و نیز موسیقی ایران رقم زد.
از جمله شناخته شده‌ترین ساخته‌های او می‌توان به سرود ای ایران اشاره کرد که از آن به عنوان سرود ملی غیر رسمی یاد می‌شود.
آرامگاه وی در گورستان ظهیرالدوله تهران است.

🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ


#روح_اله_خالقی، د
‍ ‍ ‍ ‍ برگی از تقویم تاریخ

۲۱ آبان زادروز "علی اسفندیاری" نيمايوشيج

(زاده ۲۱ آبان ۱۲۷۶ مازندران -- درگذشته ۱۴ دی ۱۳۳۸ تهران) بنیانگذار شعرنو

او در مدرسه چندان موفق نبود و به تحصيلات آكادميك اهميتی نمی‌داد. انقلاب‏های اجتماعی سال‏های ۱۳۰۰ - ۱۳۰۱ او را به كناره‌گيری از مردم و زندگی در ميان جنگل‏ها و دامان طبيعت و هوای آزاد كشاند و در آن‏جا اشعار بيشتری سرود.
وی از ۱۳۱۱ ساكن تهران شد و تا اواخر عمر در  این شهر ماند. نيما با حركتی كه در طول زندگی خود داشت، نشان داد كه از شعر و هنر، ادراكی عميق و تازه دارد و شايستگی اين را داراست كه در عرصه سرشار و پربار ادب فارسی، بنيانگذار شيوه‌ه‏ای نوين باشد. بنابر اين ، شعری را وارد صحنه ادب فارسی کرد كه در عين نداشتن قافيه و رديف، دارای وزن و هجا بود. اين سبك شعر به شعرنو و شعر نيمايی مشهور است و افراد فراوانی به پيروی از سبك او، هنر آزمايی كرده‏‌اند. شعر آزاد نيمايی تفاوت‏های آشكاری با شعر سنتی داشته، از لحاظ عاطفی بيشتر جنبه اجتماعی و انسانی دارد و تخيل و صور خيال هر شاعر از تجربه شخص او سرچشمه می‌گيرد. او از لحاظ زبان، هر كلمه‌ای را در شعرنو به كار می‌برد، با اين شرط كه با كلمات همجوار، بيگانه و ناساز نباشد. به نظر او وزن بايد تابع احساسات و عواطف شاعر باشد. نيمايوشيج را به حق، پدر شعرِنو فارسی می‌خوانند. از او به غير از مجموعه اشعار، آثار ديگری به چاپ رسيده است از جمله: داستان‏ها، اشعار، آثار تحقيقی، يادداشت و نامه‌ها.
آرامگاه وی در زادگاهش، يوش است.

🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ


#علی_اسفندیاری
#نیما_یوشیج، ز
برگی از تقویم تاریخ

۲۱ آبان زادروز بابک شهرکی

(زاده ۲۱ آبان ۱۳۵۸ تهران) آهنگساز و رهبر ارکستر

او نواختن ویلون را در ۸ سالگی نزد همایون خرم آغاز کرد و با آموزشهای دقیق استادش و پشتیبانی خانواده، نخستین اثرش در ۱۴ سالگی بنام مهرگان با همکاری مسعود جاهد عرضه شد و آن‌را به استاد نامدارش تقدیم کرد.
در ۱۶ سالگی ارکستر خرم را پایه‌گذاری کرد و پس از آن ارکستر ملی فرهنگسرای بهمن را بنا نهاد. وی در جشنواره‌های متعددی به‌عنوان برترین ویلونیست انتخاب شده و در مراسم یکصدمین زادروز استاد ابوالحسن صبا، به‌عنوان تنها سولیست ویلون انتخاب شد و در همان مراسم از استادش لقب فرزند هنری همایون خرم و نوه هنری استاد صبا را دریافت کرد. در سالهای آخر زندگی خرم، وظیفه تنظیم اهنگ‌های ایشان را عهده‌دار بود و تا آخرین لحظات از آموختن تجارب استاد، کوتاهی نکرد و در ادامه راه ایشان، تدریس موسیقی را سرلوحه راه خویش قرار داد و همچنان کلاس درس استاد همایون خرم را اداره می‌کند. او در کنار فعالیت موسیقیایی‌اش، چون از کودکی به صدابرداری موسیقی علاقه بسیار داشت و سبب‌ساز تاسیس استودیو پارت شد "با گرفتن مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد در سال ۱۳۷۷"  سپس شرکت تولید و تکثیر آثار صوتی پارت‌صدا و پس از آن آموزشگاه موسیقی بابک شهرکی را دایر کرد
از البوم های بدون کلام وی میتوان به
مهرگان
گلهای خرم ۱
گلهای خرم ۲
گلهای خرم ۳
آخرین آواز عشق
تار به تار کو به کو
نسیم نی
سخن ساز
در عشق زنده باید
سنگ خارا
کولی کوبی
آنا در باغ
باغ رویاها
اشاره کرد.
آلبومهای با کلام وی (به عنوان آهنگساز و یا تنظیم کننده) عبارتند از:
رسوای زمانه
قلندروار
شهزاده رویا ها
همچون گذشته ها
اشک من هویدا شد
پنجره باز میشود
راه با رفیق
شوکران نوش
اشک و لبخند
غوغا
ای عشق چیستی
سنگ و سبو
سیم آخر
صدای سبز باران
سرود شب
سیراف
بیدل
نم نم باران کجاست
اشک باران
کوچه شب
هر چه بود گذشت (به عنوان نوازنده ی سولیست)
ناز نگه
کیمیای مهر...
از وی موسیقی متن و سریال هایی همچون
زخم کهنه
همسنگار
ابی سی دی
ستاره شرق
تیک آف
دختران زمستان
پینکیو و رئیسعلی
هم قفس
بچه مهندس
به جا مانده است و همچنین تیتراژ برانامه های تلوزیون همچون
خود خواسته
احوالپرسی
آشپزی با مامان
جشن رمضان
پلاک دو
اقیانوس آرام
را ساخته است و در بیش از یکصد فیلم و سریال به عنوان نوازنده نقش آفرینی کرده است.
از دیگر فعالیت های وی میتوان به ساخت موسیقی بیش یکصد تیزر تبلیغاتی تلوزیونی، گردآوری ردیف چپ کوک استاد همایون خرم (نوای مهر) نوشتن کتاب نت تصانیف استاد همایون خرم، تدوین متد آموزشی نی انبان در کنار  محسن شریفیان، تدوین کتاب گامهای ویلن ایرانی اشاره کرد.

🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ


#بابک_شهرکی، ز
‍ ‍ ‍ ‍ برگی از تقویم تاریخ

۲۱ آبان سالروز درگذشت بیژن مفید

(زاده ۲۲ خرداد ۱۳۱۴ تهران -- درگذشته ۲۱ آبان ۱۳۶۳ آمریکا) نمایشنامه‌نویس و کارگردان

او تا به‌حال ۹ نمایشنامه و آثاری دیگر از نوشته‌هایش به‌روی صحنه آمده و بیش از ۱۵۰ نمایشنامه رادیویی و تلویزیونی توسط وی ترجمه و کارگردانی شده‌است که شهر قصه معروفترین آنهاست.
وی فرزند غلامحسین مفید و برادر بهمن، اردوان، هومن و هنگامه مفید است.

نمایشنامه‌ها:
نمایشنامه‌هایی که در طول زندگی وی به‌صورت نوار کاست ضبط و منتشر شدند:
شهر قصه
نویسنده و کارگردان: بیژن مفید
طراح و سازنده ماسکها: مهندس هوشنگ کبیر. آتلیه تئاتر، بیژن محتشم برای دومین جشن هنر شیراز در شهریور ۱۳۴۷ انجمن اطلاعات بانوان ۱۳۴۷ و ۱۳۴۸ پخش تلویزیونی. این نمایش به‌ علت سختی اجرا، چون نمایش موزیکال بود و بازیگران جوان، به‌صورت پلی‌بک اجرا شد.
آوازها: سازنده آهنگها، خواننده و نوازنده پیانو بیژن مفید است. سازنده آهنگ حمومی بیژن مفید و خواننده بهمن مفید. تصنیف زاهدی به‌میخانه بر اساس غزلی از شیخ بهایی است. آواز گندم از اشعار قدیمی ایرانی است. خواننده "کوروس سرهنگ‌زاده" و سازنده آهنگها بیژن مفید است.
شاپرک‌ خانوم
اولین اجرا فرهنگسرای نیاوران ۱۳۵۰
نوار کاست شاپرک: اجرای اول: جمیله ندایی. اجرای دوم سوسن مقصودلو
کوتی و موتی
اجرای دوم کاست صدا
اولین پرواز» "گنجشک کوچولو"
اقتباس از اثر ماکسیم گورکی
کارگردان: بیژن مفید
خاموشی دریا "نمایشنامه رادیویی"
نویسنده: ژان بروله "ورکور"
کارگردان: بیژن مفید

🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ


#بیژن_مفید، د
برگی از تقویم تاریخ

۲۱ آبان سالروز درگذشت جمشید لایق

(زاده ۱ فروردین ۱۳۱۰ تهران -- درگذشته ۲۱ آبان ۱۳۸۸ تهران) بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون

او پس از دریافت مدرک دیپلم ادبی و دیپلم هنرستان هنرپیشگی، در سال ۱۳۳۲ به گروه هنرملی پیوست و از سال ۱۳۳۳ تا ۱۳۳۴ دوره بازیگری و کارگردانی تئاتر را در آمریکا گذراند. پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۳۸ در اداره هنرهای دراماتیک به‌کار مشغول شد و در سال ۱۳۵۳ در مقطع لیسانس رشته کارگردانی و بازیگری در دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت. وی در ایران و دیگر کشورهای جهان با گروه‌های هنری مختلفی همکاری داشت و همچنین در دانشگاه آزاد تدریس می‌کرد و موفق به کسب درجه دکترای هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد شد.
در اولین جشن بازیگران سینمای ایران از او تقدیر شد و علی نصیریان به خاطر هدایتشع به سمت تئاتر، از او تشکر کرد.
از تئاترهای مهم او بازی در نقش «کور» در نمایش پهلوان اکبر می‌میرد ۱۳۴۴ و بازی در نقش «میان آقا» در نمایش میراث ۱۳۴۶ کارِ بهرام بیضایی در تالار ۲۵ شهریور بود. نقش قلی‌خان در سریال تلویزیونی روزی روزگاری و نقش وزیر در سریال سلطان و شبان، از بازی‌های درخشان و ماندگار او در سیمای بعد از انقلاب است.
او در کارهای کارگردانان برجسته‌ای چون عباس جوانمرد، حمید سمندریان، بهرام بیضایی، داریوش مهرجویی، علی حاتمی، داریوش فرهنگ و علی نصیریان بازی کرد و از مکرّرترین بازیگران بیضایی بود.

آثار:
۱۳۸۰ - سگ‌کشی (بهرام بیضایی)
۱۳۷۸ - تهران روزگارنو (علی حاتمی)
۱۳۷۶ - آن سوی آینه (محمدرضا اعلامی)
۱۳۷۶ - تابلویی برای عشق (حسینعلی لیالستانی)
۱۳۷۵ - متهم (کریم آتشی)
۱۳۷۴ - براده‌های خورشید (محمدحسین حقیقی)
۱۳۷۴ - ماه و خورشید (محمدحسین حقیقی)
۱۳۷۰ - مسافران (بهرام بیضایی)
۱۳۶۹ - در آرزوی ازدواج (اصغر هاشمی)
۱۳۶۸ - خواستگاری (مهدی فخیم‌زاده)
۱۳۶۸ - بازی تمام شد (مهدی صباغ‌زاده)
۱۳۶۷ - شاخه‌های بید (امراله احمدجو)
۱۳۶۶ - خارج از محدوده (رخشان بنی‌اعتماد)
۱۳۶۶ - سیمرغ (اکبر صادقی)
۱۳۶۶ - شاید وقتی دیگر (بهرام بیضایی)
۱۳۶۶ - شناسایی (محمدرضا اعلامی)
۱۳۶۶ - محکومین (ناصر محمدی)
۱۳۶۶ - محموله (سیروس الوند)
۱۳۶۵ - ترنج (محمدرضا اعلامی)
۱۳۶۵ - روزهای انتظار (اصغر هاشمی)
۱۳۶۴ - کفش‌های میرزا نوروز (محمد متوسلانی)
۱۳۶۳ - سیاه راه (کوپال مشکوت)
۱۳۶۰ - فصل خون (حبیب‌اله کاوش)
۱۳۵۵ - کلاغ (بهرام بیضایی)
۱۳۵۵ - پسر ایران از مادرش بی‌خبر است (فریدون رهنما)
۱۳۵۳ - دایره مینا (داریوش مهرجویی)
۱۳۵۲ - شهر قصه (منوچهر انور)
۱۳۵۱ - خواستگار (علی حاتمی)
۱۳۵۰ - رگبار (بهرام بیضایی)
۱۳۴۹ - تجاوز (حمید مصداقی)

🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ


#جمشید_لایق، د
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ برگی از تقویم تاریخ

۲۱ آبان سالروز درگذشت هاراطون داویدیان

(زاده ۲ اسفند ۱۳۰۳ تهران – درگذشته ۲۱ آبان ۱۳۸۸ تهران) از بنیان‌گذاران روانپزشکی ایران و استاد روانپزشکی دانشگاه تهران

او در سال ۱۳۲۷ در رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران فارغ‌التحصیل شد و پس از دریافت دکتری پزشکی در سال ۱۳۲۹ به دستیاری بخش تازه تاسیس بیماری‌های روانی، وابسته به دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران انتخاب شد. خدمات دانشگاهی‌اش را از آن تاریخ آغاز کرد و خواستار دستیاری بخش بیماری‌های روانی، وابسته به دانشکده پزشکی شد و به همکاری با دکتر چهرازی و سپس دکتر ناصری در بیمارستان روزبه پرداخت. در سال ۱۳۳۴ با کسب موفقیت در امتحانات انتخاب رئیس درمانگاهی بیماری‌های روانی، به منظور ادامه تحصیل عازم لندن شد و در سال ۱۳۳۷ دیپلم تخصصی بیماری‌های روانی را از دانشگاه لندن (D.P.M) دریافت کرد.
پس از بازگشت به میهن و شروع خدمات دانشگاهی، مدارج مختلف آموزش، دانشیاری، تصدی بخش و ریاست بخش روانی را طی کرد و در سال ۱۳۴۷ مقام استادی رشته بیماری‌های روانی دانشکده پزشکی دانشگاه تهران را گرفت. او در سال ۱۳۷۰ پس از ۴۲ سال خدمت دانشگاهی، بازنشسته و در سال ۱۳۷۷  عضو افتخاری فرهنگستان علوم پزشکی شد.
وی دارای تالیفات منحصر به‌فرد در روانپزشکی و مطالعات بالینی است و تأثیر زیادی بر زبان روانپزشکی نوین ایران داشته است و دارد و یکی از اولین و معدود مولفانی است که در سطح بین‌المللی مطرح بوده‌ است. او سال‌ها تدریس دروس دوره تخصص روانپزشکی به دانشجویان پزشکی در سطوح مقدماتی و پیشرفته را به‌عهده داشته است.

🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ


#هاراطون_داویدیان، د
برگی از تقویم تاریخ

۲۱ آبان زادروز عباس اقبال آشتیانی

(زاده ۲۱ آبان ۱۲۷۵ آشتیان -- درگذشته ۲۱ بهمن ۱۳۳۴ ایتالیا) تاریخ‌نگار، ادیب، نویسنده و مترجم

او در مدرسه دارالفنون تحصیل کرد و به معلمی در همان مدرسه انتخاب شد و پس از تأسیس دارالمعلمین عالی با توجه به درخشندگی خاصی که در دارالفنون از خود نشان داده بود، برای تدریس دعوت شد. وی سال‌ها تدریس ادبیات، تاریخ و جغرافیا در دارالمعلمین عالی و همچنین در مدارس نظام و علوم سیاسی بر عهده داشت. همچنین معلم مدرسه نظام هم بود و در سال ۱۳۰۴ با سمت منشی هیئت نظامی ایران به پاریس رفت و در آنجا به مطالعه و تحقیق در کتابخانه‌ها و تکمیل دانش ادامه داد و دوره لیسانس ادبیات را نیز در دانشگاه سوربن گذراند. او در پاریس با محمد قزوینی مراوده یافت و از همکاری و راهنمایی او در تحقیق و تصحیح متون بهره برد.
پس از بازگشت به ایران از ابتدای تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ به استادی دانشگاه برگزیده شد و در سال ۱۳۱۷ به عضویت فرهنگستان ایران در آمد.
سال ۱۳۲۳ مجله یادگار را در تهران انتشار داد و انجمن نشر آثار ایران را تاسیس کرد و در سال ۱۳۲۸ با سمت رایزن فرهنگی ایران در ترکیه به آنکارا رفت. در بهار ۱۳۳۳ در کنگره هزاره ابن‌سینا در تهران حضور یافت و در حالی که متصدی سمت رایزنی فرهنگی ایران در ایتالیا بود، درگذشت.
وی در سال‌های فعالیت نویسندگی‌اش تعداد پرشماری مقاله در زمینه‌های ادبی، تاریخی و اجتماعی از خود به یادگار نهاد. این مقاله‌ها در مجله‌های بهار، دانشکده، مهر، ایرانشهر، ارمغان، یغما، فروغ و تربیت انتشار یافت.
او را بنیانگذار مقاله‌نویسی به معنی فنی آن در ایران دانسته‌اند.
وی پژوهشگر و مورخ و ادیبی آگاه و ساده نویس بود و پس از محمد قزوینی در شمار معدود پژوهشگرانی است که شیوه جدید تحقیق علمی را در تاریخ‌نویسی و تصحیح متون رواج دادند. نخستین کتابی که از او منتشر شد، دوره تاریخ عمومی برای سال اول دبیرستان بود. هدف وی به گفته خودش آگاه ساختن ایرانیان به سابقه درخشان کشور اجدادی‌اش و وضع جغرافیایی سرزمین ایران بود. در روزگاری که اقبال به نوشتن تاریخ برای دوره متوسطه پرداخت، گذشته از گروهی بسیار معدود، شیوه رایج، بیشتر شیوه مورخان و متکلفان دوران قاجار بود. دوره تاریخ عمومی برای کلاس‌های متوسطه دارای چنان اعتباری بود که تا سال‌ها بعد آنچه تاریخ عمومی برای مدارس ایران نوشته شده تقلید از کتاب او بوده‌ است.

گزیده آثار:
تصحیح‌ها:
حدائق‌السحر فی دقائق‌الشعر، رشیدالدین وطواط ۱۳۰۹
بیان الادیان (۱۳۱۲)
تجارب‌السلف، هندوشاه بن سنجر نخجوانی، ۱۳۱۳
تتمة الیتیمة (به عربی) ۱۳۱۳
شاهنامه فردوسی (با همکاری سعید نفیسی) ۱۳۱۴
طبقات‌الشعراء فی‌مدح الخلفاء و الوزراء، ابن معتز ۱۳۱۷
دیوان امیر معزی ۱۳۱۹
لغت فرس، اسدی طوسی ۱۳۲۰
تاریخ طبرستان ۱۳۲۰
سیاست‌نامه، خواجه نظام‌الملک ۱۳۲۰
کلیات عبید زاکانی ۱۳۲۱
روزنامه میرزامحمد کلانتر فارس ۱۳۲۵
انیس العشاق، شرف‌الدین رامی ۱۳۲۵
تاریخ‌نو، جهانگیر میرزا ۱۳۲۷
شدّالزار فی‌حط‌الوزار عن‌زوارالمزار، جنید شیرازی (با محمد قزوینی) ۱۳۲۸
مجمع‌التواریخ، محمدخلیل مرعشی صفوی ۱۳۲۸
شرح قصیده عینیه ابن‌سینا در احوال نفس ۱۳۳۴

کتاب‌ها:
شرح حال عبداله بن مقفع (۱۳۰۶)
خاندان نوبختی (۱۳۱۱)
تاریخ مفصل ایران از استیلای مغول تا اعلان مشروطیت (۱۳۱۲)
تاریخ ایران بعد از اسلام (۱۳۱۸)
میرزا تقی‌خان امیرکبیر (۱۳۴۰)
تاریخ مفصل ایران از صدر اسلام تا انقراض قاجاریه (۱۳۴۷)
تاریخ مغول، جلد اول از تاریخ مفصل ایران

ترجمه‌ها:
مأموریت ژنرال گاردن در ایران (۱۳۱۰)
سه سال در دربار ایران، خاطرات دکتر ژان باتیست فُوریه (۱۳۲۶)

🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ


#عباس_اقبال_آشتیانی، ز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برگی از تقویم تاریخ

۲۰ آبان زادروز لعبت والا

(زاده ۲۰ آبان ۱۳۰۹ تهران) شاعر، ترانه‌سرا، روزنامه‌نگار و داستان‌نویس

او فرزند محمدحسین والا، ملقب به ظهیرالسلطان و مادرش منیر والا، از اواخر دهه ۲۰ شروع به فعالیت فرهنگی کرد و از سال ۱۳۴۰ به ترانه‌سرایی پرداخت. وی از نخستین دانش‌آموختگان دوره روزنامه‌نگاری دانشکده حقوق دانشگاه تهران است که سال‌ها در مجله هفتگی سیاسی و اجتماعی «تهران‌مصور» که برادرش مهندس عبداله والا، مدیر مسئول آن بود، کار می‌کرد و سردبیر مجله «کوچولوها»  آن نشریه بود. این شاعر و نویسنده، پس از سال‌ها فعالیت در مجله «تهران‌مصور»، کارمند وزارت فرهنگ و هنر، سرپرست شورای تهیه و تنظیم برنامه‌های موسیقی ایرانی در رادیو و تلویزیون و از ترانه‌سرایان گروه‌های موسیقی این وزارتخانه شد. در کارنامه هنری‌اش علاوه بر فعالیت در زمینه ادبیات، تجربه‌هایی نیز در زمینه طراحی داستان، اپرا و باله نیز به چشم می‌خورد.
او در سال ۱۳۵۷ برای ادامه تحصیل به استرالیا رفت و در رشته مطالعات خاورمیانه لیسانس گرفت و سپس مقیم انگلستان شد و مدتی بعد به همکاران روزنامه «کیهان لندن» پیوست.
از این شاعر و نویسنده، تاکنون چهار مجموعه شعر با نام «گسسته» «رقص یادها» «پرگشودن‌ها به هوای پرواز» و «فردایی دیگر» و یک رمان به نام «تا وقتی خروس می‌خواند» منتشر شده‌است. رقص یادها مجموعه دو کتاب قدیم و سروده‌های بعدی این شاعر است که توسط نشر باران منتشر شده‌است

نمونه شعر:
یکی از غزل‌های زیبای او غوغا نام دارد که با مطلع زیر شروع می‌شود:
گر چه چشم تو پی بردن دلهاست هنوز   
دیده منتظرم غرق تمناست هنوز
خنده بر لب زده‌ام تا بتو نزدیک شوم   
بخدا سینه پر از حسرت غمهاست هنوز

🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ


#لعبت_والا، ز
‍ ‍ ‍ برگی از تقویم تاریخ

۲۰ آبان زادروز علی باباچاهی

(زاده ۲۰ آبان ۱۳۲۱ بوشهر) شاعر، نویسنده و پژوهشگر

او در دوره اول متوسطه، به‌ شعر و ادبیات علاقه‌مند شد و در مسابقه ادبی دانش‌آموزی دبیرستانهای بوشهر و سپس شیراز رتبه اول را به‌دست آورد. در این دوره شعرهایش در مجلات تهران، با نام مستعار «ع. فریاد» چاپ می‌شد اما وقتی یکی از شعرهایش در مجله امید ایران به‌ عنوان «بهترین شعر هفته» به‌چاپ رسید،‌ او اشعارش را به امضای خودش در مجلات منتشر کرد.
وی پس از پایان دوره دبیرستان در بوشهر، حدود سال ۴۰–۳۹ به دانشکده ادبیات شیراز راه یافت و در این سالها به اتفاق چند تن از دانشجویان، جلساتی ادبی در دانشکده ادبیات شیراز برگزار کرد.
او مدت ۱۸ سال در بوشهر به تدریس ادبیات پرداخت و بعد از انقلاب در سال ۱۳۶۲ بازنشسته شد. وی در طول مدت تدریس در بوشهر علاوه بر چاپ شعر در مجله پایتخت، از فعالیت مطبوعاتی نیز غافل نبود.

مجموعه شعر:
در بی‌تکیه‌گاهی (۱۳۴۶)  پخش از کتاب زمان
جهان و روشنایی‌های غمناک (۱۳۴۹) پخش از کتاب زمان
از نسل آفتاب (۱۳۵۳) مهرداد، رَز
صدای شن (۱۳۵۶) ابن‌سینا، تبریز
از خاک‌مان آفتاب برمی‌آید (۱۳۶۰) بهنام، تبریز
آوای دریامردان (۱۳۶۸) عصر جدید
گزینه اشعار - چاپ اول (۱۳۶۹) ویس
گزینه اشعار - چاپ دوم (۱۳۷۲) دُرسا
منزل‌های دریا بی‌نشان است (با تأخیر)  (۱۳۷۶)  تکاپو
نم‌نم بارانم - چاپ اول (۱۳۷۵) دارینوش/چاپ دوم (۱۳۹۱) نشرچشمه
عقل عذابم می‌دهد (۱۳۷۹) همراه/چاپ دوم (۱۳۹۲) نشر زاوش
قیافه‌ام که خیلی مشکوک است (۱۳۸۱) نوید شیراز، نشر راشین - تهران
رفته‌بودم به صید نهنگ (۱۳۸۲) انتشارات پاندا - مشهد
گزینه اشعار - چاپ اول (۱۳۸۳) انتشارات مروارید
گزینه اشعار - چاپ سوم (۱۳۹۰) چاپ چهارم، قطع جیبی - انتشارات مروارید
پیکاسو در آبهای خلیج فارس - چاپ اول (۱۳۸۸) چاپ دوم (۱۳۹۰) نشرثالث
فقط از پریان دریایی زخم زبان نمی‌خورَد (۱۳۸۸) نشرنوید شیراز (حلقه نیلوفری)
هوش و حواس گل شب‌بو برای من کافی‌ست (با تأخیر) (۱۳۹۱) نشرثالث
گلِ بارانِ هزار روزه (۱۳۹۰) انتشارات مروارید
دنیا اشتباه می‌کند (۱۳۹۱) نشر زاوش
بیا گوش‌ماهی جمع کنیم (شعرک‌ها) (۱۳۹۱)  نشرثالث
به شیوه خودشان عاشق می‌شوند (عاشقانه‌ها) (۱۳۹۱) انتشارات مروارید
باغ انار از این‌ طرف است (۱۳۹۱) انتشارات نگاه
در غارهای پر از نرگس (۱۳۹۲) انتشارات نگاه
مجموعه اشعار (جلد اول) (۱۳۹۲) انتشارات نگاه
این کشتی پُر اسرار (۱۳۹۳) انتشارات نگاه
اتاق بر آب راه می‌روم (۱۳۹۴) انتشارات سرزمین اهورایی
قشنگی دنیا به همین است (۱۳۹۵) انتشارات دریچه
آدم‌ها در غروب اسم ندارند (۱۳۹۵) انتشارات نگاه
آئورا و دیگران من (۱۳۹۵) انتشارات پاتیزه‌

نقد و بررسی:
گزاره‌های منفرد (بررسی انتقادی شعر امروز ایران) جلد یک (۱۳۷۶) نارنج
گزاره‌های منفرد (مسائل شعر و بررسی شعر جدید و جوان امروز) جلد دو (دو کتاب)  (۱۳۸۰) سپنتا
گزاره‌های منفرد (سه جلدی) چاپ دوم  (۱۳۸۹) دیبایه
سه دهه شاعران حرفه‌ای (۱۳۸۱) انتشارات ویستار
بیرون پریدن از صف (گفتگو، نقد و نظر، مقاله) به کوشش مازیار نیستانی (۱۳۸۵)  مفرغ‌نگار
عاشقانه‌‌ترین‌ها (گزینش و بررسی شعرهای ۱۳۸۰–۱۳۰۰) (۱۳۸۴) نشرثالث
شعر امروز، زن امروز (گزینش و بررسی) (۱۳۸۶) - انتشارات ویستار
گزاره‌های پیوست (۹۰سال شعرنو فارسی) - (۱۳۹۳) نشر دیبایه
تحقیق و تألیف[ویرایش]
شروه‌ سرایی در جنوب ایران (۱۳۶۹) اقبال لاهوری
گزینه اشعار منوچهر شیبانی (گزینش و بررسی) (۱۳۷۳) انتشارات مروارید
این بانگ دلاویز (شعر و زندگی فریدون توللی) (۱۳۸۰) نشرثالث
گزینه اشعار منوچهر نیستانی (۱۳۸۴) انتشارات مروارید
زیباتری از جنون (زندگی و شعر اسماعیل شاهرودی) (۱۳۸۷) نشرثالث
شعر کودک
سوغات بهار (۱۳۳۷) ابن‌سینا/تبریز
چه کسی درِ قفس را باز کرد؟ (۱۳۵۶) ابن‌سینا/تبریز
گفتگوها و مصاحبه‌ها
تاریخ شفاهی ادبیات معاصر ایران، مجلد ۵ (گفتگوی سادات مدنی با علی باباچاهی) (۱۳۸۴) زیر نظر محمدهاشم اکبریانی - نشر روزگار
دری به اتاق مناقشه، مجموعه مصاحبه‌ها  (۱۳۹٤) انتشارات نگاه

🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ


#علی_باباچاهی، ز
Telegram Center
Telegram Center
Channel