#غزل
شرح سرگردانی بادیم در روح بیابان
روح نافرمان فریادیم در متن خیابان
با زلال چشمهها همسایهایم و نطفه بسته
در وجود شعر ما اندیشههای تُرد باران
شعر ما را جز به رنگ سرخ نتوان دید, زیرا
بسته با آلالهکارانِ بیابان عهد و پیمان
جز به نام شورِ عشق و صلح و آزادی نگفتیم
شعر ما را نه صله از شاه بود و نه امیران
"بیش از چلسال دل را دیدهبان بودیم گرچه
حال خود آیینهٔ خویشیم ای آیینهداران!"*
با بهاران عهد بستیم از ازل تا روز موعود
بگذرد از سر اگر سرمای جانسوز زمستان
کودکیهامان به رنگِ شور بود و پیرسالی
باز هم الفت گرفته با سرودِ "باز باران.
__
*چهل سال دیدهبان دل بودم.
اکنون خود آیینهٔ خویشم.
#بایزید_بسطامی
دیماه ١٤٠١
#محمدجلیل_مظفری
https://t.center/barfitarinaghosh