View in Telegram
شوخی و دروغ ممنوع رحیم قمیشی پس از سه ماه از حملات شیمیایی متعدد به مدارس دخترانه در قم و سپس سایر شهرها، پس از آنکه رسما اعلام کردید سم به‌کار رفته شناسایی شده، پس از آنکه اعتراف کردید نمی‌دانید چه دست‌هایی پشت پردۀ این جنایات قرار دارد، دانش‌آموزی را در خراسان شمالی دستگیر کرده و اعلام می‌کنید در حال رسیدن به سرمنشأ حوادث هستید! خبرنگارِ گزارش دهندۀ جنایت را دستگیر می‌کنید و ادعا می‌کنید بدنبال متهمان اصلی هستید! نمی‌دانم واقعا از درک شدت ناراحتی عمیق مردم بی‌خبرید یا شوخی‌تان گرفته. واقعا نمی‌دانید مردم در این اوضاع، هیچ تمایلی به شنیدن شوخی‌های بی‌مزه شما ندارند. همۀ مردم می‌دانند جریانی طالبانی پشت این حوادث شوم قرار دارد، آن وقت با گفتن اینکه چند تن از معترضین سابق در بین دستگیرشدگان قرار دارند، خود را مضحکه عام و خاص می‌کنید. چرا باور نمی‌کنید مردم بسیار بیشتر از شما می‌فهمند. دوره‌ای که با چند خبر و ادعای بی‌ارزش انتظار داشته باشید جامعه شما را باور کند، گذشته. اعتراف می‌کنم چه بسا اگر من هم دانش‌آموزی نوجوان بودم ممکن بود در این وانفسا به فکر بازیگوشی بیفتم و کلاس یا امتحانی را که دوست نداشتم، با یک ماده بدبو به تعطیلی می‌کشاندم. چرا قدرت درک جریان را از افراد ندارید. مردم منتظرند جریانی را که افکار واپسگرایانه‌اش کشور را با مصائب بیشمار مواجه کرده را شناسایی کنید، هم در موضوع مدارس، هم در اقتصاد، هم در موضوع حجاب دختران، هم در دانشگاه‌ها، هم در تحریم‌ها، آن وقت شما با دستگیری چند موبایل به دست، که از صحنه‌ها فیلمبرداری می‌کنند ما را به این باور برسانید که شما قدرت پیدا کردن مافیاهای موجود در قدرت را دارید؟ چه خبر از قاتلان کیان پیرفلک مظلوم که گفتید تروریست بوده‌اند و بزودی دستگیر می‌شوند؟ چه خبر از اشراری که به‌کار گرفتید تا مردم را سرکوب کنند؟ چه خبر از آمران سرنگونی هواپیمای مسافربری؟ چه خبر از وعده‌هایی که هر روز می‌دهید و هرگز خبری از اجرای آنها نیست. چه خبر از توسعه اقتصادی، از اشتغال جوانان، از حل بحران مسکن، از اجاره‌های سنگین، از سر و سامان دادن به بورس، چه خبر از یک میلیون خانه‌تان، چه خبر از باارزش کردن پول ملی، چه خبر از اقتصاددان‌هایتان، چه خبر از عدالت‌تان. شما واقعا نمی‌دانید مردم دیگر اصلا حال و حوصله هیچ شوخی، و شنیدن هیچ دروغی را ندارند؟! دیروز در بازار خلوت شب عید قدم می‌زدم. طبیعی بود هیچ چیزی هم نخرم. مثل همه مردم. نه فروشنده‌ها دل ودماغی داشتند نه خریداران. پسته درجۀ دو و سه، کیلویی هفتصد هشتصد هزار تومان. فندق ششصد هزار تومان، تخمه آفتابگردان کیلویی دویست هزار تومان! لباس‌فروشی‌ها بسیار خلوت. کفش‌فروش‌ها بی‌کار. دستفروش‌ها هم دیگر خریدار نداشتند و از خلوتی بازار گلایه داشتند. کافه‌چی جوان می‌گفت چه کار باید بکنیم؟ کیفیت غذا را بیاوریم پایین، نمی‌خرند، قیمت را گران کنیم توان خرید ندارند و باز نمی‌خرند. اجاره کافه هم جور نمی‌شود. این شیوه مملکت داری نیست. دستور دهید مراسم نوروز را حذف کنند تا همه شرمنده خانواده‌هایشان نشوند! فرمان دهید سال تحویل نشود. ما از کودکی به آجیل شب عید عادت داشته‌ایم، از کودکی لباس عید می‌خریدیم، از همان دورانی که می‌گویید طاغوت بوده و مردم فقیر بوده‌اند و استکبار از خدا بی‌خبر بوده. باور کنید ما حوصله هیچ شوخی‌ای را نداریم. چرا در متن جامعه قرار نمی‌گیرید، چرا سوار مترو نمی‌شوید، چرا به روستاها سر نمی‌زنید، به محلات متوسط نمی‌روید. چرا از بازنشستگان و کارمندان و کشاورزان و کارگران و معلم‌ها و بیماران و دانشجویان و بازاریان متوسط، یک بار نمی‌پرسید چه وضعیتی دارند. مردم از دست شما خسته‌اند. از پول بی‌ارزش‌تان از خنده‌های مصنوعی‌تان از ادعاهای دروغین‌تان مردم هیچ امیدی به اصلاح شما ندارند. شما خودِ خودِ مشکلید! شما پدیدآورندۀ بدبختی‌های مردم هستید شما بی‌سوادترین حاکمان تاریخ ما هستید متخصصان همه از شما قطع امید کرده‌اند گزارشات چند چاپلوس را بگذارید کنار یک نظرسنجی علمی کنید. یک نظرخواهی عمومی کنید. مردم دیگر قبول‌تان ندارند. با درصد بسیار بالایی. مردم از شما بیزارند و حوصلۀ هیچ شوخی‌ای را ندارند شما بدنبال حل هیچ مسئله و مشکلی نیستید شما توان حل مشکلات را ندارید و ما از شوخی‌های مملکت‌داری شما از اداهای مدیر بودن شما خسته شده‌ایم. و مردم دیگر حوصله شوخی‌ها و دروغ‌های شما را ندارند... کاش سال تحویل نمی‌شد. کاش بچه‌ها نمی‌گفتند عید نزدیک است. کاس رسم ما پوشیدن لباس نو در وقت عید نبود! کاش نمی‌دانستیم آجیل، جزو سفره هفت سین بوده است. از صدها سال پیش! https://t.center/barai234
Telegram Center
Telegram Center
Channel