☘️نامه سرگشاده گلرخ ایرایی از زندان اوین؛
طعم فریب را چشیدیم و به خانه هایمان کشانده شدیم
✍️“ما که درد را و فقر را و سقوط به قعر دره ی ارتجاع را و بیش از یک قرن استبداد را تاب آوردیم. ما که تازیانه خوردیم و ایستادیم. ...
#ایستادهایم حتی اگر دشنه ی زهرآگین دژخیم، پهلویمان را دریده قصد جان مان را کنند.
ایستادهایم در کنار کارگرانی که حقوق معوقه شان مرز ماه و سال را درنوردیده است. ایستادهایم با رانندگانی که هراسی از شاخ و شانه کشیدن های او که خود را
#قاضیالقضات میخواند به دل راه ندادهاند و مصرند بر احقاق حقوق پایمال شده شان.
ایستادهایم با معلمان در بند که دانشآموزان شان مهر دیگری را بی آنان آغاز کردهاند.
با کولبران کردستان هدف
#گلوله ی کین قرار گرفتیم و با فعالان محیط زیست به آتش کشیده شدیم.
با کودکان
#بلوچ در کپرها کلاس درس برپا نمودیم و دستان یخ زده مان را در تصور کانکسهای وعده داده شده به مردم زلزله زده کرمانشاه گرم نمودیم....
با دهه ی شصت در دشت بی فرهنگی خود غوطه خوردیم و بر تن داریم هنوز ترکه ی بیداد آن را. با قتل های زنجیرهای کاردآجین شدیم و با قیام اعتراضی هشتاد و هشت طعم فریب را چشیدیم و به خانههایمان کشانده شدیم.
با اقلیت های مذهبی از حقوق شهروندی محروم ماندیم و گورستان هایمان زیرو رو شد و به بند کشیده شدیم و وادار به جلای وطن گردیدیم.با هزاران هم وطن در
#دردی_مشترک به تماشا نشستیم مصادره ی اموال هموطنانمان را.
با دختران
#شین_آباد زجر کشیدیم و در اردوهای دانش آموزی دست و پای مان را از دست داده روانه ی بیمارستان و گورستان شدیم. در کوی
#دانشگاه قلع و قمع شدیم و ناپدید شدیم ....
و تا توقف خصوصی سازی ها و بازگرداندن اموال فرودستان از جیبهای غیر بر سر سفره شان حتی اگر دوباره و دوباره به زنجیرمان کشند ایستادهایم و مصریم بر احقاق حقمان در این روزهای پر التهاب که پاسخ اعتراض را به حبس و شکنجه و ترور و اعدام خواهند داد،
” ز ژرفِ آتش و خون،
به صبح توده نوید خواهیم داد،
رهایی خلق ایران را ،
که نبرد ما را آیین است،
حتی اگر کهکشان فردایش
ز خون مان و ز سرخِ چهرهامان آذین بندد”
باشد که تاج استبداد در هم شکنیم.
☘️گلرخ ابراهیمی ایرایی – بند زنان زندان اوین – دیماه ۹۷″.
۱۴ دی
https://t.me/bameiran2017/18706