مرگ انیسه جدگال به دلیل قصور پزشکی در بیمارستان امام علی چابهار و دیگر شرایط مشابه، تبعیض سیستماتیک پزشکی در بلوچستان، براساس نژاد، ملیت، طبقه را نشان میدهد که چگونه مراجعان بلوچ بیمارستان امام علی چابهار، با وجود «حضور» به طور همزمان « نامرئی» میشوند. انکار نژادپرستی سیستماتیک، زیر عنوان «باهمه یکسان برخورد میشود» به عدم بررسی نقشی که طرد اجتماعی طبقهگرایی مرتبط با فقر و تعلقداشتن به گروه اتنیکی خاص ایفا کرده است، منجر میشود، و نه تنها هیچ راهکاری برای برونرفت از وضعیت فعلی ارائه نمیدهد بلکه موارد مشابه در آینده را بیتردید تکرار خواهد کرد.
در مورد خیرالنسا جدگال، زن ۲۳ ساله دیگری که برای زایمان به بیمارستان امام علی چابهار مراجعه کرده بود، کادر درمان با فشار بیش از حد، سر نوزاد را از بدنش جدا میکنند وسپس تنه نوزاد را که در تن مادر باقی مانده است، با جراحی از مادر خارج میکنند که منجر به کما رفتن ومرگ زن میشود. بیمارستان درنهایت درخواست ۱۱ میلیون برای عمل جراحی میکند، خانواده که توانایی پرداخت مبلغ برای تحویل جسد مادر ونوزاد را نداشته است در ازای اینکه موضوع رسانهای شود جسد را تحویل میگیرند.
بررسی این مرگهای مشکوک مادران و نوزدان بلوچ این پرسش را مطرح میکند که چگونه زایمان طبیعی منجر به قطع نوزاد یک سر، ومرگ مادران در قطب اقتصادی ایران منجر میشود. چگونه کلیشهها وتصورات از پیش ساخته شده در مورد مردم بلوچ (میزان بالای زادوولد همزمان با میزان بالای مرگومیر مادران ونوزادان) در سیستم مراقبتهای بهداشتی ایران گنجانده شده است که جان زن وکودک بلوچ تا به این اندازه فاقد اهمیت است که میتواند به راحتی کشته شود وهیچ سازمان وارگانی پاسخگو نباشد. بیمارانی که به دلیل مسائل مالی در راهروهای کثیف بدون امکانات با لنز اجتماعی مغرضانهای بررسی میشوند ومراقبت از مادران در حال زایمان ودیگر بیماران بلوچ با کلیشههای ساختهشده در سیستم آپارتاید پزشکی ایران تبدیل به کماهمیتترین مسئله میشود.
نابرابریهای گسترده برای مردم بلوچ در اشکال مختلفی
وجود داشته ودارد. با وضعیت اجتماعی-اقتصادی پایینتر، عدم دسترسی به مراقبتهای بهداشتی باکیفیت، نیز تشدید میشود. در مناطق روستایی به خدمات بالینی ومراقبت وحملونقل نیز دسترسی ندارند، با این حال نژاپرستی سیستماتیک در سیستم مراقبتهای بهداشتی نقش مهمی در ایجاد پیامدهای سلامتی مردم کمبرخوردار دارد. این تبعیضات فقط به ارائه خدمات بهداشتی محدود نمیشود، بلکه ساختاری عمیقتر در سراسر سیستم مراقبتهای بهداشتی بلوچستان دارد که تاثیرات منفی عمیق بر دسترسی مراقبتهای بهداشتی ونابرابریهای امر سلامت میگذارد وبا درونیسازی انگ وتبعیض همراه با تعاملات اجتماعی پرتنش با بیمار وکادر درمان همراه است.
نژادپرستی تمایل دارد در سطح فردی مفهومسازی شود، اما نفوذ فراگیر آن عمیقاً در ساختارهای اجتماعی گسترش مییابد. این تأثیر در ادراک متخصصان مختلف از جمله پرستاران، پزشکان، مددکاران اجتماعی وحتی مسئول پذیرش مشهود است. این سوگیریها در دیدگاههای آنها در مورد وضعیت فقر، اجتماعی، سلامت، بیماریهای عفونی، بیماریهایی مانند تالاسمی (که آمار بسیار بالایی در بلوچستان دارد)، را آشکار میکند که تقصیر خود مردم بلوچ است ودرک کمی از تعیینکنندههای اجتماعی سلامت ونقشی که تاریخ استعمار، ستم فرهنگی، نابرابریهای اجتماعی-اقتصادی، تبعیض، نژادپرستی بر سلامت مردم بلوچ می گذارد،دارد.
تعداد بالای زادوولد وبالطبع تعداد بالای مرگومیر نوزادانومادران در تاریخ استعمار واستثمار بلوچستان ریشه دارد. شیوهها وسیاستهای استعماری نوین حکومتهای ایرانی از پهلوی تا به امروز، مانند نبود امکاناتهای اولیه، آموزش وبهداشت رایگان، نبود امکانات برای تحصیل، خدمات پزشکی وپرستاری محدود، میلیتاریزهکردن، وفرودستسازی که منجر به فقر شدید شده، بر زندگی جوامع پیرامونی تاثیر منفی زیادی گذاشته است. میزان تحصیلات ودرامد کمتر، به طور جداییناپذیری با افزایش ریسک ابتلا به بیماری مرتبط است. طرد اجتماعی ووضعیت اجتماعی-اقتصادی پایینتر تاثیر منفی براقتصاد وسلامت مردم دارد. سلامت ورفاه مردم بلوچ تقریبا در هر معیاری نسبت به کل جامعه ایرانی عقبتر است. وچابهار هماکنون با پروژهای کلان همچون طرح توسعه سواحل مکران، با بودجههای هنگفت، حقوق اولیه انسانی را از مردم بومی بلوچ دریغ میکند.
شیوههایی که با مردم بلوچ در امر بهداشت رفتار میشود
با انکار مدیران مراقبتهای بهداشتی، وکارکنان خط مقدم همراه است. نژادپرستی در مراقبتهای بهداشتی یک عامل تعیینکننده است وتعامل پیچیده بیعدالتیهای تاریخی، سیاستهای تبعیضآمیز وسوگیریهای اجتماعی همچنان به شکلدهی به سلامت ورفاه مردم بلوچ ادامه میدهد وجان مادران، کودکان ومردم بلوچ را تهدید میکند.