View in Telegram
چشم‌انداز آینده زنان بلوچ در جنبش زنان ایران: صدایی که به‌رسمیت شناخته شد جنبش ژینا تصور کلیشه‌ای از زنان بلوچ را شکست. آنها با حضور در میدان مبارزه از مرزهای خانه و خانواده خارج شدند. خدانور لجه‌ای، زنان بلوچ، جمعه‌های خونین زاهدان... در جنبش «زن، زندگی، آزادی» همه‌ تصورات من از بلوچستان شکست. پیش از آن بیشترین دانسته‌هایم از زن بلوچ، سوزن‌دوزی بود؛ پارچه‌هایی ساده که با نخ‌های رنگی تزئین می‌شوند. اما وقتی برای اولین‌بار از حضور زنان بلوچ در اعتراضات خیابانی باخبر شدم تازه فهمیدم درباره آنها هیچ نمی‌دانم. در عین‌حال که از ندانستن‌های خودم خجالت می کشیدم، حسی شبیه خوشحالی و غرور را هم تجربه می‌کردم. پس خواهران ما در چابهار، کنارک و زاهدان هم به خیابان آمده‌اند؛ در شهرهایی که حتی اسم یکی از آنها را پیش از این نمی‌دانستم! با وجود مشکلات زیادی که در استفاده از اینترنت داشتیم، هربار می‌توانستم به اینترنت وصل شوم حتی در همان زمان‌های کوتاه با اشتیاق دنبال خبرهایی درباره زاهدان می‌گشتم تا ردپای خواهران بلوچم را دنبال کنم. حضور باشکوه زنان معترض در جریان مسجد مکی و شعار معروف «چه با حجاب، چه بی‌حجاب» یکی از تکان‌دهنده‌ترین اتفاق‌هایی بود که در جنبش «زن، زندگی، آزادی» می‌توانستم درباره‌اش بشنوم و بخوانم. آنها چادر به سر داشتند، اما برای این به میدان مبارزه آمده بودند که «حق انتخاب» را فریاد بزنند. هرچند که بعدها فهمیدم مبارزه زنان بلوچ بسیار بیشتر از اینها بود. شاید یکی از حوزه‌های مبارزه آنها این بود که تصورات کلیشه‌ای من و بسیاری دیگر را از خودشان تغییر دهند. اگرچه به‌عنوان یک زن با آنها درد مشترک داشتم اما اعتراف می‌کنم که پیش از این تصویری که از زنان بلوچ داشتم این بود که زنانی هستند منفعل، نیازمند کمک و حمایت خیریه‌ها، و قربانی فقر و پدرسالاری. اما این بار داشتم بازوهای قدرتمند دیگری از جنبش را می‌دیدم. آیا زنان بلوچ پیش از این هم حضوری قدرتمند در عرصه‌ جنبش‌های اجتماعی و سیاسی داشتند؟ آیا ما آنها را خوب ندیده بودیم؟ یک‌ سال پس از کشته شدن مهسا امینی، فرصتی پیش آمد تا حرف‌های گروه «بلوچ زالبولانی زرمبش» را بشنوم و جواب برخی سوال‌هایم را از آنها بگیرم. «بلوچ زالبولانی زرمبش»، جمعی از فعالان جنبش زنان بلوچ هستند که در داخل ایران فعالیت می‌کنند و همان روزهای نخست جنبش در اینستاگرام حضور خودشان را اعلام کردند. از آنها پرسیدم که آیا این جنبش توانست گفتمان‌های موجود و رسمی از زنان بلوچ را خدشه‌دار کند؟ و پاسخی که گرفتم این بود: آن‌چه در این یک ‌سال گذشت روایتی شجاعانه، تکان‌دهنده از زنان بلوچ‌ را رقم زد. نقش زنان بلوچ در جنبش ژینا با جریان‌های اعتراضی در بلوچستان، چه در زمان گذشته، چه حال، متفاوت است؛ این بار زنان نه تنها تلاش می‌کنند تا حقوق برابر را مطالبه کنند بلکه حتی حوزه‌های خصوصی زندگی را که در آن مرد/پدرسالاری حاکم است به چالش می‌کشند. به گفته «بلوچ زالبولانی زرمبش» این اعتراضات از سوی زن بلوچ در چارچوب سه‌گانه سرکوب خانواده-مذهب-حاکمیت قرار داشت، چرا که قدرت سرکوب سیاسی-اجتماعی-اقتصادی زنان در آن جا قرار دارد. جامعه مردسالار حضور و‌ نقش زنان را برای مطالبه حق‌ و‌ حقوق خودشان فقط در محدوده چهارچوب‌های سنتی-مذهبی-حکومتی که با آن‌ها مدارا می‌شد - تا جایی که برای پدرسالارهای محافظه‌کار قابل‌قبول بود - می‌پذیرفت. به همین دلیل این اصلاحات محدود بودند و با کنش‌گری در مسائلی مانند کودک‌همسری، چندهمسری، طلاق، بکارت، قتل‌های منتسب به ناموس، خانواده را به عنوان ستون اصلی مردسالاری در ساختار طراحی‌شده به چالش نمی‌کشیدند. که اگر غیر از این می‌بود توسط مذهبیون و محافظه‌کاران مورد انتقاد قرار می‌گرفت. اما جنبش «زن، زندگی، آزادی» فضایی را برای زنان بلوچ فراهم کرد تا از مرزهای خانه و خانواده خارج شوند و در آن شرکت کنند. ایده‌های به حاشیه‌رانده‌شده، نان باینری، سکسشوالیته که در خدمت ساختارهای مردسالار قرار نمی‌گرفت، جایگزین جریان سنتی شد. زنان بلوچ با بازپس‌گرفتن فضاهای عمومی (بین ‌مردم، و فمنیست‌های سنتی) با علم بر اینکه سال‌ها توسط گروه‌های مرکزگرا طرد شده‌، تضعیف شده و به رسمیت شناخته نشده‌اند، و با وارد‌ کردن امر شخصی در امر سیاسی، تصاویر کلیشه‌ای کاذب زن سنتی بدون عاملیت را از بین بردند. ضرورت تعامل با گروه‌های فمینیستی و رسانه‌ها از ‌ «بلوچ زالبولانی زرمبش» درباره رابطه جنبش زنان بلوچ و جنبش فمینیستی ایران می‌پرسم. به باور آنها، «خیزش زنان بلوچ» نه تنها از سوی گروه‌ها و محافل محافظه‌کار سنتی-مذهبی، بلوچ/ غیربلوچ مورد حمله قرار می‌گیرد بلکه توسط بسیاری از فمینیست‌های سنتی نیز مورد انتقاد است.
Telegram Center
Telegram Center
Channel