کانون هیئات مذهبی نور"بخش بلده نور "

#داستانک
Channel
Logo of the Telegram channel کانون هیئات مذهبی نور"بخش بلده نور "
@baladeh_e_noorPromote
218
subscribers
10.8K
photos
1.73K
videos
1.08K
links
ارتباط با مدیر👇 @hosseini_smbh ارتباط باادمینها👇 @ghasem_bashin @SMYH_AZARY @Mohamad_bahramian اینستاگرام👇 https://instagram.com/_u/baladeh_e_noor ایتا👇 http://eitaa.com/joinchat/157483014C899ce925be سروش👇 https://sapp.ir/baladeh_e_noor روبیکا👇
#داستانک

عبدالملك بن مروان به هنگام مرگ، از كاخش، جامه شویی را كه لباس هاى شسته شده را به زمين مى زد، نگاه كرد و گفت :
اى كاش من لباسشو بودم و عهده دار خلافت نشده بودم!
پس سخنش به ابو حازم رسيد و در پاسخ گفت :
سپاس پروردگار را كه آنان را در مرتبه اى قرار داد كه چون مرگشان فرا رسيد، آرزوى آن كنند كه در مقامى باشند كه ما در آنيم و چون مرگ ما فرا رسد، آرزو نكنيم كه در مقام آنان باشيم.

📗 #کشکول
#شیخ_بهایی

#کانون_هیئات_مذهبی_نور_بخش_بلده_نور
@baladeh_e_noor
#داستانک🍃🌸

روزی حاکمی به وزیرش گفت:
امروز بگو بهترین قسمت گوسفند را برایم کباب کنند و بیاورند.
🌺🍃🌼
💫وزیر دستور داد خوراک #زبان آوردند.
چند روز بعد حاکم به وزیر گفت:
امروز میخواهم بدترین قسمت گوسفند را برایم بیاوری
و وزیر دستور داد باز هم خوراک #زبان آوردند.
🌺🍃🌼
💫حاکم با تعجب گفت:
یک روز از تو بهترین خواستم و یک روز بدترین
هر دو روز را #زبان برایم آوردی چرا؟؟؟
🌺🍃🌼
💫وزیر گفت:
قربان بهترین دوست برای انسان #زبان اوست
و بدترین دشمن نیز باز هم #زبان اوست

🍃🍃🍃
@baladeh_e_noor
🔹🔹🔹🔹

💠 #تـــلنگـــر
💠 #داستانک


روزی دم یڪ روباه در حادثه‌ای قطع شد. روباه‌های گروه پرسیدند دم‌ات چه شد؟
چون روباه‌ها از نسلی مڪار می‌باشند، گفت خودم قطع‌اش ڪردم!!!
گفتند چرا؟ این ڪه بسیار بداست و معلوم می‌شود...
روباه گفت: خیر! حالا آزادم و سبڪ... احساس راحتی می‌کنم! وقتی راه می‌روم فڪر می‌ڪنم ڪه دارم پرواز می‌ڪنم...

یڪ روباه دیگر ڪه بسیار ساده بود، رفت و دم خود را قطع ڪرد. چون درد شدیدی داشت و نمی‌توانست تحمل ڪند، نزد روباه اولی رفت و گفت: برادر تو ڪه گفته بودی سبک شده‌ام و احساس راحتی می‌ڪنم... من‌ڪه بسیار درد دارم!
روباه اولی گفت: صدایش را درنیاور! اگر نه تمام روز روباه‌های دیگر به ما می‌خندند! هرلحظه ابراز خشنودی ڪن و افتخار ڪن تا تعداد ما زیاد شود؛ وگر نه تمام عمر مورد تمسخر دیگران قرار خواهیم گرفت!

همان بود که تعداد دم‌بریده‌ها آن‌قدر زیاد شد ڪه بعداً به روباه‌های دم‌دار می‌خندیدند!

وقتی در یڪ جامعه افراد مفسد زیاد می‌شوند، آن‌گاه به افراد باشرف و باعزت می‌خندند... گاهی هم آن‌ها را دیوانه می‌دانند!
👇👇👇
🆔@baladeh_e_noor
🔹🔹🔹🔹
#‌داستانک_زیبا


روزی ثروتمندی سبدی پر از غذاهای فاسدی به فقیری داد. فقیر لبخندی زد و سبد را گرفته و از قصر بیرون رفت.

فقیر همه آنها را دور ریخت و به جایش گلهایی زیبا وقشنگ در سبد گذاشت و بازگردانید.

ثروتمند شگفت زده شد و گفت: چرا سبدی که پر از چیزهای کثیف بود، پر از گل زیبا کرده ای و نزدم آورده ای؟! فقیر گفت: هر کس آنچه در دل دارد می بخشد!!!

💚‍ درجهان سه چیز است که صدا ندارد :
👌 مرگ فقیر
👌 ظلم غنی
👌 چوب خدا

@baladeh_e_noor
#داستانک_معنوی

اثر محبت اهل بیت (ع)🔰

💠یکی از چیزهایی که انسان را در «قبر» از عذاب و ناراحتی نجات می دهد و از همه اعمال کارسازتر است، محبت اهل بیت عصمت و طهارت (ع) است.

💠حضرت امام رضا، علیه السلام، فرمود: «از مواردی که به زیارت زائرم می آیم شب اول قبر اوست».

مرحوم «محدث قمی» در مفاتیح نقل می کند که:

💠ظالمی پس از مرگ به خواب یکی از علما آمد. مرد عالم از او پرسید چگونه در راحتی بسر می بری حال آنکه باید دچار درد و شکنجه باشی؟ ظالم در پاسخ گفت: تا دیشب در عذاب می سوختم و قبرم مملو از آتش بود، ولی از دیشب تاکنون عذاب بطور موقت از قبرستان برداشته شده. زیرا، حضرت سید الشهداء، علیه السلام، دیشب سه بار به دیدن یک بانوی محترم آمد! مرد عالم به جستجو و تحقیق درباره این یانو پرداخت، تا همسر او را پیدا کرد. از او پرسید: «همسر شما چه اعمال نیکی انجام می داد که امام حسین، علیه السلام، به دیدنش آمده است؟!» مرد مقداری از اعمال صالح همسرش را برشمرد که از جمله آنها این بود که او بر خواندن زیارت عاشورا مداومت داشت. یک عمر زیارت عاشورا می خواند. با این سخن مرد عالم پی برد که چرا امام حسین (ع) در شب اول قبر به دیدن آن زن آمده بود.

☀️منبع : معاد در قرآن؛ ؛ ص140؛ مظاهری، حسین

↶【به ما بپیوندید 】↷
http://telegram.me/baladeh_e_noor