رَستَم از این بیت و غزل ای شه و سلطان ازل
مُفتعلن مُفتعلن مفتعلن کُشت مرا
رستم از این نفس و هوا زنده بلا مرده بلا
زنده و مرده وطنم نیست به جز فضل خدا
قافیه و مغلطه را گو همه سیلاب ببر
پوست بود پوست بود درخور مغز شعرا
ای خمشی مغز منی پرده آن نغز منی
کمتر فضل خمشی کش نبود خوف و رجا
#مولوی
کنسرت گروه سرنوشت گنگ در شهر میشلباخ فرانسه هفدهم ژولای دوهزاروبیستوچهار
در این گروه نوازنده تار آهنگساز و خوانندهام. نمیدونم چی شد که ساز میانه آهنگ رها شد و با زبان بدن ادامه دادم.
خیلی به این فکر میکنم که فاصله را بین تماشاچی و هنر بردارم. فکر میکنم باید یکی بشیم، میخوام برم پیششون باهاشون باشم با هم کار کنیم، تولید کنیم و توی خروجی کار شریک باشیم.
به امید دیدارتون در کنسرتهای پیش رو با گروه جدید میکروتُن. میتونید پیجش را از این زیر دنبال کنید و به دوستانتون که خارج از کشورند پیشنهاد بدید تا قرار بعدی را با هم باشیم.
@microton_bande اینستاگرام
#incrediblemektuborchesta
#michelbach