یه شعری داره برای مادرش که من و یاد خودم و مادرم میاندازه...
اینک
آن دستهای اطمینان بخش را
فقط در رویاها میتوانم ببوسم
و حرف میزنم
کار میکنم
سیگار میکشم
نگرانم...
چگونه رو در روی این همه شب ایستادهام
#جوزپه_اونگارتی
پن:البته من به جای سیگار کشیدن چای مینوشم
@azamsaadatmand