View in Telegram
⚡️طرح عنوان شهادت پیامبر(ص) با هدف گسترش تقابل مذهبی/بخش دوم ▪️بازنشر پاسخ به نقدها درباره شهادت پیامبر(ص)/تحریف نظرات علما و تاریخ‌نویسان پس از انتشار یادداشت شهادت پیامبر (ص) نقدها یا سوال‌هایی بیان شد که چند نکته‌ای را درباره آنها عرض می‌کنم: ۱. کسانی که خواهان اثبات شهادت پیامبر(ص) به دلیل سم خوراندن همسران‌ ایشان هستند، می‌کوشند در متن و اصالت مسموم شدن پیامبر(ص) به وسیله زنِ یهودی در واقعه‌ی خیبر تشکیک کنند تا عنوان مسمومیت پیامبر در کلام تاریخ نویسان و علمای شیعه و سنی را به نحوه‌ی مسمومیتی که خودشان می‌پسندند، بازگشت دهند. ولی وقتی موضوع سم‌خوردن در واقعه خیبر منتفی شد، کلاً موضوع مسمومیت پیامبر نفی می‌شود، نه اینکه این عنوان به نفع آنها باقی بماند. ۲. اینکه گاهی بعضی از علمای اهل‌سنت و شیعه با قطعیت از مسمومیت پیامبر(ص) بدون اشاره به حادثه آن سخن گفته‌اند، به خاطر روایات متعددی است که درباره مسمومیت پیامبر در خیبر از طریق شیعه و سنی نقل شده است و رویکرد اخباری بعضی از علما موجب می‌شود تردیدی در دلالت آن نداشته باشند. بر این اساس شیخ صدوق در کتاب الاعتقادات، اعتقاد شیعه را چنین تقریر می‌کند: "و اعتقاد ما در باره پیامبر آن است كه ایشان در جنگ خيبر مسموم شدند و پيوسته همان [اثر] آن خوراک به ایشان بازگشت می‌کرد تا آنكه رگ قلبش را بريد و به همان سبب ارتحال فرمود."(الاعتقادات، ص ۹۷) از این گذشته کسانی که کلی‌گوییِ سخنان علمای اهل‌سنت درباره مسمومیت پیامبر را به مسمومیت ایشان توسط همسران بازگشت می‌دهند، انصاف و اخلاق علمی را در نظر نمی‌گیرد، چون در این‌باره هیچ گزارش تاریخی از اهل‌سنت بیان نشده است و بدیهی است که عالم سنی هیچگاه برخلاف نگرش مذهبی خود، بدون استناد محکم تاریخی با قاطعیت از مسمومیت پیامبر به دست زنان پیامبر سخن نمی‌گوید وگرنه اسم او را نمی‌توان عالم سنی گذاشت. ۳. تعدد روایات و گزارش‌های تاریخی درباره مسمومیت پیامبر در خیبر ما را به این آگاهی می‌رساند که اصل چنین توطئه‌ای روی داده است، ولی درباره جزئیات آن نمی‌توان با قاطعیت سخن گفت. همچنین نمی‌توان با قاطعیت آن مسمومیت را علت رحلت پیامبر(ص) در چند سال بعد معرفی کرد. البته استبعاد و تردیدی که بعضی در باقی ماندن اثر آن سم در بدن پیامبر‌(ص) پس از چند سال بیان می‌کنند، نیز پذیرفته نیست؛ چون ممکن است خود سم در بدن ایشان باقی نمانده باشد، ولی آسیبی که آن سم به کلیه یا کبد یا قلب ایشان زده بود، همچنان اثرش بعد از مدتی ظهور پیدا می‌کرد. این موضوع از روایات نیز قابل برداشت است، چنانچه در روایات آمده که پیامبر هنگام وفات می‌فرمود: "لقمه‌ای که در خیبر خوردم رگ‌های مرا بریده است" بحارالانوار، ج ۱۷، ص ۴۰۵) ۴. درباره موضوع دارو خوراندن پیامبر به نحو اجمال در یادداشت توضیح دادم. نکاتی دیگر اینکه: اولاً؛ این دارو خوراندن در اوج بیماری پیامبر بوده است(هنگامی که تب شدیدی داشتند و بیهوش می‌شدند) پس دارو موجب وخیم شدن حال پیامبر نشد. ثانیاً؛ در روایات متعددی اسماء بنت عمیس طراح و مجری آن معرفی شده است. ثالثاً؛ در آن هنگام علاوه بر زنان پیامبر(ص)، حضرت فاطمه زهرا(س) و حضرت علی (ع) و سایر بنی هاشم گرد پیامبر حاضر بودند، نمی‌توان پذیرفت آنها قبل و بعد از این کار(جنایت و ترور) اعتراض نکرده باشند یا این‌که معترض بودند ولی هیچ‌گزارشی از موافق و مخالف در تاریخ و روایت ثبت نشده باشد. ۵. در یادداشت استدلال بنده به این موضوع بود که اگر عایشه در مسمومیت پیامبر نقش داشت چرا امام علی(ع) بعد از جنگ جمل او را مجازات نکردند و فرمودند: «...وَ لَهَا بَعْدُ حُرْمَتُهَا الْأُولَى وَ الْحِسَابُ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى؛ حرمت اوليه او باقى است، و حسابش با خداوند است.» بعضی پاسخ دادند که امام علی، باید عایشه را به خاطر فتنه جمل مجازات می‌کردند، پس وقتی به خاطر آن عمل مجازات نکردند، در واقعه قتل پیامبر(ص) نیز صلاح دیدند او را مجازات نکنند. در پاسخ باید بگویم: امام به عنوان حاکم و خلیفه اسلامی این اختیار را داشتند که افرادی را که به جنگ با خلیفه برخواسته‌اند، مورد عفو قرار دهند، ولی آیا مجازات قتل و ترور پیامبر(ص) به اختیار خلیفه و امام بود، اگر چنین چیزی را معتقد باشیم شأن و منزلت پیامبر را بسیار پایین آورده‌ایم. اما اینکه ائمه(ع) از سایر قاتلان خویش انتقام نگرفتند ارتباطی به بحث ما ندارد چون در این مورد امام علی هم قدرت و امکان بر مجازات داشتند و هم دلیلی مضاعف برای مجازات. از این‌گذشته، آقایان به جمله امام علی(ع) توجه نمی‌کنند که بخشیدن عایشه را به رابطه همسری وی با پیامبر(ع) معلل می‌کند، و مجددا می‌گوییم: آیا برای کسی در قتل همسرش نقش اصلی داشته حرمتی باقی می‌ماند که امام به آن استدلال می‌کنند؟! ......... @azadpajooh
Telegram Center
Telegram Center
Channel