🔹درنگی در کم شدن روزهای آزاد بدون برنامه مذهبی و دگرگونی مناسک دینی
بعضی از دوستان سوالات و نقدهایی درباره یادداشت بازنشر شدهی "
اربعین در حاشیه پیادهروی" داشتند. به بعضی از این نقدها در سال گذشته پاسخ گفتم و پاسخهایی نیز امسال در پیامها داشتم. جمعبندی پاسخها در ادامه ارائه میشود:
۱. منطقةالفراغ در اصطلاحی که من از آن بحث میکنم، یعنی روزهای آزاد بدون برنامهی مذهبی. با توجه به اینکه غالب مناسک شیعه با مفهوم سوگواری هویت پیدا میکنند، منطقةالفراغ یعنی روزهایی که مردم میتوانند در آن جشن عقد و عروسی بگیرند، جشن تولد بگیرند، آهنگی شاد گوش دهند، برنامه طنز یا سرگرمی از تلویزیون ببینند و خلاصه مقید به عزاداری نباشند. پس منطقةالفراغ به معنای قطع ارتباط با خدا و ائمه(ع) نیست. بر این اساس، نه در اربعین، بلکه در کل سال هر کسی میتواند با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) برود، یقینا ثواب زیادی هم دارد. اما وقتی ایامی را به پیادهروی اربعین اختصاص دهیم، جنبه فردی ندارد، ابعاد اجتماعی و همگانی دارد، اقتضائات آن زندگی همه مردم را تحت تأثیر قرار میدهد. در ایام سوگواری عمومی اگر کسی نخواهد ماهواره ببیند و به تلویزیون اکتفا کند گزینههای او محدود به تماشای سخنرانی مذهبی، مداحی، مستندی درباره اربعین، فیلمی تراژدیک و ... مانند اینهاست، مگر اینکه مسابقه ورزشی وجود داشته باشد. برنامه عمومی دیگر نیز تحت تاثیر همین سیاست گزاری است.
البته سیطره عزا در تمام ماه محرم و صفر هماکنون اتفاق افتاده است و اجازه برنامههایی چون عقد و عروسی را حداقل برای خانوادههای مذهبی به وجود نمیآورد، اما در سالهای اخیر با گسترش برنامههایی مثل پیادهروی اربعین پروتکلهای سوگواری در ماه صفر شدت و گسترش بیشتری پیدا کرده است و تقریبا کل ماه صفر را در بر گرفته است.
۲. پرداختن به روایات اربعین در یادداشت بنده بدان جهت بود که بگویم اربعین از مناسک قطعی مذهب نیست، چه برسد به پیادهرویاش که آن را یک وظیفه مذهبی برای عموم شیعیان تبلیغ میکنیم و از کسانی در این جمع حضور پیدا نکردهاند، به عنوان جاماندگان یاد میکنیم.
۳. بعضی از دوستان با مطرح کردن فواید معنوی فردی و اجتماعی پیادهروی اربعین، در نظر گرفتن آنها را توجیهکننده شرعی گسترش ابعاد و ایام پیادهروی و اصالت دادن به آن میدانند. بر این اساس تقید به نقل و روایت را در اینجا نوعی تحجر یا نقلگرایی افراطی تلقی میکنند. در پاسخ باید گفت مقام مناسک و عبادات اصولا مقام حکومت و سلطه نقل است، اگر بخواهیم مصلحتسنجی را در این حیطه حاکم کنیم، تمام عبادات و مناسک دینی دستخوش تغییر خواهند شد. البته در دین عموماتی و کلیاتی هست که افراد میتوانند آزادی عبادی و تنوع برنامه در این زمینه داشته باشند. اما مناسکنویسی عمومی و رسمی براساس استحسانات موضوع دیگری است.
ما میتوانیم به صورت فردی هر زمانی برنامه پیادهروی و زیارت و... برای امام حسین(ع) و حتی امامزادگان داشته باشیم، ولی وقتی این اقدامات را در چهارچوب مناسک عمومی مذهبی قرار میدهیم و سپس با استفاده از گزارههای نقلی آن را در چهارچوب مأثورات دینی میگنجانیم، این کار در واقع نوعی تشریع است که از آن میتوان به بدعت حسنه یاد کرد.
به هر حال مصلحتگرایی مجوزی برای گسترش مناسک عمومی نیست در غیر این صورت با تمسک به بدعت حسنه، دینداری ما جلوهای متفاوت از اسلام اولیه پیدا خواهد کرد، و مناسک اصلی اسلام فراموش میشوند و مناسکی جدید جای آنها را خواهند گرفت.
.......
@azadpajooh