View in Telegram
Forwarded from نشر ادامه
🎉 کتاب «وقتی موهای بابا فرار کردند» منتشر شد🎉 «وقتی موهای بابا فرار کردند»، داستان موهایی است که از دست شانه و برس، و از یک جا ماندن و آویزان بودن، خسته شده بودند و بالاخره یک روز تصمیم گرفتند فرار کنند و بروند دنیا را ببیند. هر چقدر هم که بابا خط و نشان کشید، بد و بیراه گفت، دنبالشان کرد، با جارو و چسب و تور ماهیگیری و… تلاش کرد گیرشان بیندازد، فایده‌ای نداشت. موها تصمیمشان را گرفته بودند! موها قدیمی‌ترین دوستان بابا بودند... 🔸برای همین این کتاب، ماجرایی بامزه و خنده‌دار است برای وقتی که دوستانمان بی‌خبر غیبشان می‌زند. موها خیلی تیز و فرزند، تا بابا سمتشان می‌رود قایم می‌شوند... 🔹این داستان پر از تصویرسازی‌های بگرد و پیدا کن است، برای بچه‌هایی که کشف قصه از توی تصاویر را دوست دارند. بابا از رفتن موهایش غمگین است اما برای پیدا کردنشان حتی توی قفس شیر هم می‌رود... 🔸شاید بد نباشد اگر کتاب را برای کسانی تهیه کنیم که با پشتکار و جستجوگرند. بازی موش و گربه موها از آریزونا تا بلغارستان و منهتن ادامه پیدا می‌کند... 🔹 یک ماجراجویی متفاوت برای بچه‌ها و بزرگ‌ترهایی که عاشق سفرند. شاید بابا یک روز موهایش را پیدا کند، موهای خود خودش را... 🔸 این کتاب درباره‌ی چیزهای مهمی مثل دلتنگی، پشتکار، پذیرش، نیاز به استقلال و بازگشت حرف می‌زند. 🥇برنده‌ی نشان کلاغ سفید کتابخانه‌ی مونیخ 🥈برنده‌ی جایزه‌ی Leselotse 🥉برنده‌ی جایزه‌ی LUCHS 📬 بچه‌ها و بزرگ‌ترها درباره‌ی کتاب «وقتی موهای بابا فرار کردند» چه گفته‌اند؟ 📍یک پرستار گفته این کتاب را برای بچه‌هایی که توی بیمارستان بستری‌ هستند و باید موهایشان را کوتاه کنند، می‌خواند تا حال‌ آن‌ها «با ساختن قصه‌های خنده‌دار» بهتر بشود. 📍یک کتاب‌فروش گفته که از یکی از مشتری‌هایش شنیده کاش لکه‌های روی دندان و کک‌ومک‌های روی صورت‌مان هم تصمیم می‌گرفتند مستقل باشند و بروند دنبال زندگی خودشان. 📍یک معلم گفته بعد از خواندن این موش‌وگربه‌بازی بامزه‌ بین موها و بابا، بچه‌ها کلمه‌ها و جمله‌های جدیدی یاد می‌گیرند و کتاب‌خوان‌های ماهرتری می‌شوند. این‌طوری می‌توانند ضرب‌المثل‌ها، کنایه‌ها و حرف‌های رمزی آدم‌بزرگ‌ها را راحت‌تر بفهمند. 📍یک مامان هم توی بخش نظرات یک سایت‌ کتاب‌خوانی درباره‌ی این کتاب نوشته کتاب به‌دردبخوری بود چون بچه‌ام دیگر کچل‌مان نمی‌کند که چرا بابابزرگش مو دارد ولی موهای پدرش ریخته‌اند. 📍یک روان‌شناس فکر می‌کند این کتاب به ما کمک می‌کند تا بفهمیم گاهی حتی دوست‌های خیلی قدیمی ما که همه‌جا با هم بوده‌ایم تصمیم می‌گیرند بروند. شاید دل‌مان خیلی برای آن‌ها تنگ بشود اما بعضی وقت‌ها کاری از دست آدم بر نمی‌آید. تازه، از کجا معلوم؟ شاید هم روزی دوستان‌مان برگشتند! 📍و یک پسربچه‌ی بامزه در سایت نویسنده نوشته این کتاب خوب نبود، احمقانه بود، برای همین هم دوستش داشتم! درباره‌ی نشر ادامه: سفر یعنی دیدن چیزهای تازه و جور دیگر دیدن چیزهایی که به دیدن‌شان عادت داریم. نشر ادامه نشر تخصصی سفر و ماجراجویی است. ما در فصل جدید کتاب‌های ادامه سراغ مفاهیمی رفته‌ایم که در چمدان هر مسافری پیدا می‌شود: نیاز به استقلال، دلتنگی، دوستی، خستگی، پذیرش، تلاش برای نگه داشتن دیگران، بازگشت و آزادی. برای آشنایی بیشتر با نشر ادامه می‌توانید صفحه‌ی اینستاگرام ما را دنبال کنید. 📚اطلاعات کتاب ▫️ وقتی موهای بابا فرار کردند ▫️یورک موله ▫️ترجمه‌ی زهرا صنعتگران ▫️72 صفحه ▫️مناسب بچه‌های دبستانی و +5 سال ▫️خرید از کتابفروشی‌ها و سایت نشر ادامه #نشر_ادامه #واحد_کودک_و_نوجوان_اطراف
Telegram Center
Telegram Center
Channel