View in Telegram
از نو شکفت نرگسِ چشم انتظاری‌ام گل کرد خارخارِ شب بی‌قراری‌ام تا شد هزارپاره دل از یک نگاه تو دیدم هزار چشم در آیینه‌کاری‌ام گر من به شوق دیدنت از خویش می‌روم از خویش می‌روم که تو با خود بیاری‌ام بود و نبود من همه از دست رفته‌است باری مگر تو دست برآری به یاری‌ام کاری به کار غیر ندارم که عاقبت مرهم نهاد نام تو بر زخمِ کاری‌ام تا ساحل نگاه تو، چون موج بی‌قرار با رود رو به سوی تو دارم که جاری‌ام با ناخنم به سنگ نوشتم: «بیا»، بیا زآن پیشتر که پاک شود یادگاری‌ام #قيصر_امين‌پور @asru1
Telegram Center
Telegram Center
Channel