💥 سردار در سکون و سکوت👈 کارنامهای برای دبیر شورای عالی امنیت ملی🔹 با مسولیت سردار علیاکبر احمدیان، با تسلطی که او بر مباحث نفوذ داشته و ارتباط ارگانیک عمیق با نهادهای نظامی؛ احساس میشد، قرار است تحولی شگرف در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی (شعام) رخ دهد و او با انرژی و انگیزه بیشتر، دبیرخانه را چابکتر، فعالتر و بههنگام کند اما همه این تصورات، خیال بود و رخ نداد.
🔹 آنچنان راهبرد «سکون و سکوت» در دبیرخانه شعام پیش رفت که در دوره مسولیت سردار احمد وحیدی (وزیر کشور)، شورای امنیت کشور (شاک) که نهادی پاییندستی بود، به اقدامات فراقانونی روی آورد و در خلأ مدیریت و نقشآفرینی دبیرخانه شعام، خود را فربه کرد که آسیب زد به روال نظام حکمرانی در قلمروی دکترین امنیت ملی؛ چراکه شاک بر اساس وظایف سازمانیاش جامعنگر نمیتوانست باشد یا شود. اینگونه شد که در فردایِ شبِ پاسخ موشکی و پهبادی قدرتمندانه و افتخارآمیز ایران به رژیم اسرائیل -به جای تقویت همبستگی اجتماعی و وفاق ملی- طرح جدید گشتارشاد (گذر از درستی-نادرستی) با محوریت شاک اجرایی شد و اهمیت این دفاع مشروع ملی را به حاشیه برد و جامعه را دوتکه کرد و رسانهها را به سوی این نزاع کاذب کشاند. بگذریم از فیلتر کردن فراقانونی واتساپ و اینستاگرام، پلمب کردن اماکن تجاری شهروندان و توقیف اتومبیلهای آنان و دخالت در امور دانشگاهها و... که با نگاه کلان، همهجانبه و هماهنگ با اولویتهای رهبر معظم انقلاب، توسط شعام بررسی و تصمیمگیری نشد و شاک بدون ملاحظه و نگرانی بر شدت و استمرار تصمیمات خود افزود. در این میان، دبیرخانه شعام میتوانست گزارش دقیق، جامع و پیشگیرانه به ریاست و اعضای شورای عالی امنیت ملی درباره اقدامات هزینهزای وزارت کشور یا هر نهاد-ارگانی دهد که به تغییر و توقف اقدامات ناصواب بینجامد اما باز هم در «سکون و سکوت» بود دبیرخانه.
🔹 در این مدت، در برخی رخدادها و بحرانهای امنیتی-حاکمیتی رد پا و نقش دبیرخانه محو بود و سلسله اقدامات بسترساز برای توازن جامع و کامل در مدیریت امنیتی- انتظامی-نظامی دیده نمیشد. در اطلاعرسانی بههنگام، هدفمند و مدیریت راهبردی افکار عمومی هم که گویا اساساً دبیرخانه شعام وجود خارجی ندارد. آخرین نمونه آن، در رخداد ترور جنایتکارانه اسماعیل هنیه توسط رژیم اسرائیل در تهران بود که معلوم نیست این بیتفاوتی رسانهای و فقدان روایتگری دبیرخانه به چه دلیل است که موجب شده نیویورکتایمز منبع اصلی و قطعی این رخداد تروریستی شود و روایت غرب و اسرائیل مسلط گردد.
🔹 در جنگ شناختی-رسانهای، جمهوری اسلامی از فقر و نارسایی مفرط رنج میبرد اما سازمان صداوسیما -به طور ویژه شبکه افق- به ارگانی اقلیتی تبدیل و منافع ملی در آن گم شده است. نامدیریتِ صداوسیما، کارشناسان بیشناسنامه دعوت میکند و ادعاهای نادرست و حتی ضدامنیتی مطرح میکنند اما مسولیتی هم نمیپذیرند؛ چراکه سیاستگذاری، هدایتگری، نظارت هوشمند، توبیخ و برخورد موثر و بهجا از دبیرخانه شعام یا دیگر نهادهای ذیربط صورت نمیگیرد. از دیگر سو، دادستان کل کشور هر زمان بخواهد اطلاعیه خطاب به رسانهها و فعالان رسانهای مینویسد که مشخص نیست بر چه مبنایی و به فرموده کدام نهاد مرتبط، چنین تصمیمی میگیرد که خلاف سیاستهای رئیس قوه قضائیه است و هیچ آوردهای برای حاکمیت ندارد؛ جز تصویر انسداد اطلاعاتی و هراس از رسانه که باب میل دشمنان نظام است و خوراک مسموم روزانه رسانههای آنان در خارج از کشور. اینگونه اطلاعیهها، اساس ناکامی نظام در جنگ رسانهای شده و نتیجه آن به مهندسی معکوس به نفع رسانههایی همچون اینترنشنال، رویترز و نیویورکتایمز انجامیده است اما باز هم دبیرخانه پیگیری و ارزیابی نمیکند و واکنشی نشان نمیدهد و به راهبرد «سکون و سکوت» خو کرده و برایش آرامشبخش است. دیگر نهادهای امنیتی هم در فهم سیاست کلان رسانهای نظام و چگونگی برخورد با رسانهها، ساز خود میزنند که اغلب ناکوک و گوشخراش است و آنچنان دقیق، متمرکز و اثربخش نیست اما بر کرسی عقل کل رسانهای تکیه زدهاند و بر ناکارآمدی مزمن خود آگاهی ندارند.
🔹 نه علیاکبر احمدیان و نه رضا سراج تاکنون کارنامه موفقی در دبیرخانه شعام ارائه نکردهاند که به چشم آید؛ شیوه مدیریتشان محسوس و مشهود است. دبیرخانه عملکرد موفقی در بحرانها و حوادث نداشته؛ گویا قرار است همانند عملکرد منفعلانه و ناکارآمدی رئیس سازمان پدافند غیرعامل (جناب غلامرضا جلالی) آب از سر بگذرد که همگی سکون و سکوت را برگزینیم و بیخیال هرگونه بهبود شویم. شاید هم قرار است هر روز شاهد بحرانی باشیم که قابل پیشگیری بوده اما رخ میدهد؛ آنگاه همه بیانیه میدهند و محکوم میکنند اما باز هم دبیرخانه شعام در «سکون و سکوت» سیر میکند.
🤝 اگر خواندید و پسندیدید، #بازنشر کنیدhttps://t.center/Faridmodaresi 💥آدرسِ کانالِ تلگرام👆