عاشقانه های فاطیما

تو را در آغوش کشیدم
تا تنت را طاقت بیاوری
تا به لب‌هایم برسی
رنج‌هایت را زمین گذاشتی
بر آن ایستادی

بوسه‌ی ما پلی بود
که تنهایی‌ات از آن عبور می‌کرد و
به من می‌رسید ...


از کتاب #نیم‌رخ_برف
#علیرضا_قاسمیان_خمسه

@asheghanehaye_fatima
#داریوش

حریقِ دریا می‌گذره، حریرِ شبنم می‌رسه
به زخمِ کوچه‌های شب، نسیمِ مرهم می‌رسه..

#شهیار_قنبری
#داریوش

@asheghanehaye_fatima

مرا در اوج میخواهی
تماشا کن، تماشا کن...

#نیستی
ترانه سرا: اردلان سرفراز
آهنگساز: فرید زُلاند
تنظیم: منوچهر چشم آذر
اجرا: #داریوش
آلبوم: ای عشق
انتشار: ۱۳۵۷

@asheghanehaye_fatima

تکیه بر باد
#داریوش

@asheghanehaye_fatima

#داریوش
درد مشترک

@asheghanehaye_fatima

جمشید میگم ...


#داریوش_مهرجویی
#رادیو_چهرازی
@asheghanehaye_fatima

«خواب می‌بینم در یک سردابه‌ی قرون وسطایی سلاخی می‌شوم.»

#دیالوگی از فیلم "هامون"


#داریوش_مهرجویی

بخشی از مستند پخش نشده‌ی:
«الماس در گام لامینور»

#داریوش_مهرجویی و
#وحیده_محمدی‌فر

🕊 یادشان ماندگار🌹

@asheghanehaye_fatima

انسان از آن چیزی که بسیار دوست می‌دارد، خود را جدا می‌سازد.
در اوج خواستن نمی‌خواهد
در اوج تمنا نمی‌خواهد.
دوست می‌دارد اما در عین حال می‌خواهد که متنفر باشد.
امیدوار است اما امیدوار است، امیدوار نباشد.
همواره به‌ یاد می‌آورد اما می‌خواهد که فراموش کند...


🎬 #هامون
✏️ #داریوش_مهرجویی
🎭 #زنده‌یاد_شکیبایی

@asheghanehaye_fatima

تنهاتر از اونم که از رفتن بترسونی منو...
#داریوش

@asheghanehaye_fatima

.
تو خوابیدی جهان خوابه



#داریوش_اقبالی


@asheghanehaye_fatima

مرا به خانه ام ببر
#داریوش

@asheghanehaye_fatima

🎼●آهنگ: «شبِ آخر»

🎙●خواننـده: #داریوش_اقبالی

●ترانه‌سرا: #اردلان_سرفراز [ زاده‌ی ۲۴ تیر ۱۳۲۹ ]

●آهنگ‌ساز: #فرید_زلاند

سفر با تو چه زیبا بود، به زیبایی رؤیا بود 
نمی‌دیدیم و می‌رفتیم، هزاران سایه با ما بود 

سکوت‌ات را ندانستم، نگاه‌ام را نفهمیدی 
نگفتم گفتنی‌ها رو، تو هم هرگز نپرسیدی 

@asheghanehaye_fatima

قلب من...

#داریوش

@asheghanehaye_fatima

آهنگ : پرنده‌ی مهاجر
از : #داریوش
ترانه‌سرا : ایرج جنتی عطایی




ای پرنده‌ی مهاجر
ای پُر از شهوتِ رفتن
فاصله ، قدِ یه دنیاست،
بینِ دنیای تو و من!

تو رفیقِ شاپرک‌ها،
من توو فکرِ گَلّه‌مونَم
تو پیِ عطرِ گُلِ سرخ،
من حریصِ بوی نونم!

دنیای تو بی نهایت،
همه‌جاش مهمونیِ نور
دنیای من یه کفِ دست،
روی سقفِ سردِ یک گور!

من دارم توو آدمک‌ها می‌میرم
تو برام از پَریا قصه می‌گی ...
من تووی پیله‌ی وحشت می‌پوسم
برام از خنده چرا قصه می‌گی!


کوچه‌پس‌کوچه‌ی خاکی
در و دیوارِ شکسته
آدمای روستایی
با پاهایِ پینه بسته

پیشِ تو یه عکسِ تازه‌ست
واسه آلبومِ قدیمی
یا شنیدنِ یه قصه
از یه عاشقِ قدیمی

برای من زندگی اینه
پُرِ وسوسه ، پُرِ غم
یا مثلِ نفس کشیدن
پُرِ لذتِ دمادم

ای پرنده‌ی مهاجر
ای پُر از شوقِ پَریدن
خستگی ، یه  کوله‌باره
روی رِخوَتِ تنِ من

مثل یک پلنگِ زخمی
پُرِ وحشته نگاهم
می‌میرم اما هنوزم
دنبالِ یه جون‌پناهم

نباید مثلِ یه سایه
زیرِ پاها زنده باشیم
مثلِ چترِ خورشید
باید روی بُرجِ دنیا باشیم ...
@asheghanehaye_fatima

دستای تو
#داریوش

@asheghanehaye_fatima

" شب آخر "

🎤 #داریوش

چه‌قدر تعداد مکالماتی
که روح درشان حضور ندارد،
زیاد است...


✍ #ویسواوا_ششیمبورسکا


@asheghanehaye_fatima

بدان‌گونه که سکوت صدایی را که طنینِ آن است می‌زاید
و اقیانوس موج‌هایی را که در بر دارد
و مادر، فرزندی را که بر دوش می‌کشد
بدان گونه، روح من به تمامی از آن توست...


#داریوش_شایگان

@asheghanehaye_fatima

زندگی خیلی کوتاهه...

#داریوش_کاردان
#دیالوگ

@asheghanehaye_fatima

#داریوش_اقبالی
#اردلان_سرفراز
#فرید_زلاند
#واها_اسکندریان

#راهی

مرا پس از من بنویس،
به هر کس از من بنویس
ای تو هوای هر نفس، 
هر نفس از من بنویس

مرا به دنیا بنویس،
همیشه تنها بنویس
به آب و خاک،
آتش و باد،
برای فردا بنویس

تو جان من باش و بگو،
به یاد من باشو بگو
میلاد من باش و بگو،
جانان من باش و بگو


نفس اگر امان نداد‌،
روی خوشی نشان نداد
رفت و دوباره برنگشت،
مرا دوباره جان نداد

دست و زبان من تو باش،
نامه رسان من تو باش
حافظه ی تبار من،
نام و نشان من تو باش

بگو حکایت مرا، 
قصه ی هجرت مرا
توشه ای از غزل ببخش راه زیارت مرا


نفس اگر توان نداد،
مرا دوباره جان نداد
به این همیشه ناتمام، 
زمان اگر امان نداد

تو جان من باش و بگو،
زبان من باش و بگو
بر سر گلدسته ی عشق،
اذان من باش و بگو

بگو که مثله من کسی،
به پای عشق سر نداد
از آنسوی آبی آب خبر نشد خبر نداد


@asheghanehaye_fatima