آه ای شهـزاده! ای محبوب رؤیایی! ای دو چشمانت رهی روشن بسوی شهر زیبایی ای نگاهت باده ای در جام مینایی آه بشتاب ... ره بسی دور اسٺ لیک در پایان این ره قصر پر نور است...
🟢⚪️🔴 #ایران_فدای_اشک_و_خنده_تو میآیم میآیم میآیم با گیسویم: ادامهی بوهای زیر خاک با چشمهایم: تجربههای غلیظ تاریکی با بوتهها که چیدهام از بیشههای آن سوی دیوار میآیم میآیم میآیم و آستانه پر از عشق میشود و من در آستانه به آنها که دوست میدارند و دختری که هنوز آنجا در آستانهی پرعشق ایستاده سلامی دوباره خواهم داد... ✍#فروغ_فرخزاد
◍⃟🌞 شبـ💫ـتون پرمهر و پر امید ┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
آه ای شهـزاده! ای محبوب رؤیایی! ای دو چشمانت رهی روشن بسوی شهر زیبایی ای نگاهت باده ای در جام مینایی آه بشتاب ... ره بسی دور اسٺ لیک در پایان این ره قصر پر نور است...
آه ای شهـزاده! ای محبوب رؤیایی! ای دو چشمانت رهی روشن بسوی شهر زیبایی ای نگاهت باده ای در جام مینایی آه بشتاب ... ره بسی دور اسٺ لیک در پایان این ره قصر پر نور است...
آه ای شهـزاده! ای محبوب رؤیایی! ای دو چشمانت رهی روشن بسوی شهر زیبایی ای نگاهت باده ای در جام مینایی آه بشتاب ... ره بسی دور اسٺ لیک در پایان این ره قصر پر نور است...
آه ای شهـزاده! ای محبوب رؤیایی! ای دو چشمانت رهی روشن بسوی شهر زیبایی ای نگاهت باده ای در جام مینایی آه بشتاب ... ره بسی دور اسٺ لیک در پایان این ره قصر پر نور است...
آه ای شهـزاده! ای محبوب رؤیایی! ای دو چشمانت رهی روشن بسوی شهر زیبایی ای نگاهت باده ای در جام مینایی آه بشتاب ... ره بسی دور اسٺ لیک در پایان این ره قصر پر نور است...
آه ای شهـزاده! ای محبوب رؤیایی! ای دو چشمانت رهی روشن بسوی شهر زیبایی ای نگاهت باده ای در جام مینایی آه بشتاب ... ره بسی دور اسٺ لیک در پایان این ره قصر پر نور است...
آه ای شهـزاده! ای محبوب رؤیایی! ای دو چشمانت رهی روشن بسوی شهر زیبایی ای نگاهت باده ای در جام مینایی آه بشتاب ... ره بسی دور اسٺ لیک در پایان این ره قصر پر نور است...
آه ای شهـزاده! ای محبوب رؤیایی! ای دو چشمانت رهی روشن بسوی شهر زیبایی ای نگاهت باده ای در جام مینایی آه بشتاب ... ره بسی دور اسٺ لیک در پایان این ره قصر پر نور است...
آه ای شهـزاده! ای محبوب رؤیایی! ای دو چشمانت رهی روشن بسوی شهر زیبایی ای نگاهت باده ای در جام مینایی آه بشتاب ... ره بسی دور اسٺ لیک در پایان این ره قصر پر نور است...
وه چه زیبا بود اگر پاییز بودم وحشی و پرشور و رنگآمیز بودم نغمهٔ من، همچو آوای نسیم پر شکسته عطر غم میریخت بر دلهای خسته پیش رویم چهرهٔ تلخ زمستان جوانی پشت سر آشوب تابستان عشقی ناگهانی سینهام منزلگه اندوه و درد و بدگمانی
آه ای شهـزاده! ای محبوب رؤیایی! ای دو چشمانت رهی روشن بسوی شهر زیبایی ای نگاهت باده ای در جام مینایی آه بشتاب ... ره بسی دور اسٺ لیک در پایان این ره قصر پر نور است...
آه ای شهـزاده! ای محبوب رؤیایی! ای دو چشمانت رهی روشن بسوی شهر زیبایی ای نگاهت باده ای در جام مینایی آه بشتاب ... ره بسی دور اسٺ لیک در پایان این ره قصر پر نور است...
آه ای شهـزاده! ای محبوب رؤیایی! ای دو چشمانت رهی روشن بسوی شهر زیبایی ای نگاهت باده ای در جام مینایی آه بشتاب ... ره بسی دور اسٺ لیک در پایان این ره قصر پر نور است...
آیا دوباره گیسوانم را در باد شانه خواهم زد؟ آیا دوباره باغچهها را بنفشه خواهم کاشت؟ و شمعدانیها را در آسمان پشت پنجره خواهم گذاشت؟ آیا دوباره روی لیوانها خواهم رقصید؟ آیا دوباره زنگ در مرا بسوی انتظار صدا خواهد برد؟ #فروغ_فرخزاد