#شاعران_اراک دل کشتی به دریا گشت محصور
گرفتار بلا در آتش و نور
به سوی چین و ماچین رفته بودند
به فکر راحتی اصلا نبودند
که طوفان زد به هر چه هست آنها
نشسته دل به گِل در بست آنها
گرفتارند در انبار کشتی
همه خونین دل از اخبار کشتی
نه یار و یاوری ، نه چاره جویی
غم بی یاوری را با که گویی؟
چو زالو خونمان را می مکد چین
فقط در فکر سود است آن بد آیین
به جای اینکه یاور باشد آنجا
رها کرده است
#سانچی بین دریا
تو ای روبه صفت ای چین بد ذات
تو آدم نیستی ، هیهات ، هیهات
قوی باش ای دلاور ، مرد دریا
ابر مردی در ایران مرد تنها
غیور عرشه های بس سترگی
چو رستم مرد میدان بزرگی
تو را می بینم اینجا بار دیگر
به روی عرشه های غول پیکر
ندارد خانواده صبر اما
تو می آیی به ایران صبح فردا
📝 #احمد_نعیمی_اراک@ArakiBass