#مقاله_اجتماعی
#شهر_من_درد_من #آرمان_خواهی_در_شهر_آرمانیهیچ چیز خطرناک تر از این نیست،جامعه ای بسازیم که بیشتر مردم حس کنند که هیچ سهمی در آن ندارند، این جمله مارتین لوتر کینگ شاید مهمترین تفکر نوگرا در لزوم ساختن
#شهر_آرمانی باشد.
از دیر باز
#آرمان_شهر یا همان
#مدینه_فاضله مطلوب تمامی متفکران و عدالت خواهان بوده است و بنابر ماهیت زمانی و جغرافیای مکانی در قالبهای مختلف توسط معلمین و مفسرین تعریف و تفسیر شده است.
اما
#آرمان_شهرخواهی عبارت است از دلبستگی به ایجاد یک نظم اجتماعی برگرفته از فلسفه وجودی انسان در متوازن بودن همه معیارهای برآمده از زیست بوم و منطبق با اصول هم نوع دوستی و همزیستی باشد.
از روزگار افلاطون تاکنون بسیاری از نویسندگان طرح جامعههای آرمانی را مطرح نموده اند، همچنین بسیاری از گروههای دینی و بهبودخواهان سیاسی در جهان کوششهایی برای برپاکردن جامعههای آرمانی کردهاند.
متفكران ايراني چون فارابی،ابن سینا و خواجه نصیرالدین طوسی به پایگاه فرد در اجتماع بر حسب سرشت و استعداد او نظر دارند و بر این باورند که اگر فرد در جامعه به کاری که طبیعت او اقتضا دارد و هر کس بر حسب سرشت و شایستگی ذاتی خویش به کاری بپردازد در سلسله مراتب اجتماعی و سیاسی بر حسب شایستگی افراد تشکیل می شود که این خود تحقق
#مدینه_فاضله در زمین می باشد.
اما ،هدف مشرقین از
#شهر_آرمانی، رسیدن به سعادت و خیر مطلق است .
حال این سوال پیش می آید چیزی که قابلیت اندازه گیری در آن نیست ، چگونه می توان ارزیابی نمود و آیا خیر آن چیزی است، که به وجهی در رسیدن انسان به خوشختي منجر شود .
در فلسفه مشرق زمین همواره آرمان و نهایت، نه در این دنيا محقق میگردد بلکه آنرا فرا زیستی و در رستگاري می داند.
هرچند هدف از آفرینش انسان نیز، رسیدن او به سعادت است، اما لازم است که انسان، نخست سعادت را بشناسد تا راه را به غلط طی طریق ننماید.
پس حلقه ي مفقوده ي عدم تحقق
#آرمان_شهر با این همه الگو و نظریه در ایران چيست؟!
بسیاری از مشکلات ما در عدم تحقق
#آرمان_شهر ، ناشی از اینست که با استراتژیها و الگوهای قدیمی به استقبال شرایط جدید می رویم !
بي شك مديريت شهري در ايران، همانند ساير كشورهاي جهان سوم، درگير كاركرد ظاهري شده و با روح شهروند محوری و كاركرد شهری بر روی بسترهای کلیشه ای وظاهری شده است و از پرداختن به فلسفه های
#آرمانی فاصله گرفته است.
بواقع هر چه جاده، بزرگراه، ساز و كار روان سازي ترافيك در شهر توانمند تر باشد، مديريت شهري پوياتر نمایان خواهد شد، در حالي كه اين هرگز نمي تواند سنجه اي مناسب براي مطلوبيت مديريت شهري و تحقق
#آرمان_شهر باشد، هرچند که بی اثر نخواهد بود.
امروزه كشور هاي در حال توسعه، رضايت بخشي از مديريت شهري را با كاركرد اجتماعي، مورد پایش قرار می دهند.
در مدیریت آرمانی همواره شهر به مثابه زندگی و پویایی حوزه اجتماعي و كنش های ديناميك شهروندان در سازمانهای مردم نهاد، NGO ها و انجمن های خود زیست و بقای آنها جستجو می کنند.
اساسا و در يك عبارت برگ برنده با آن مديريت شهري ست كه "مردم را بيشتر به ميدان مشاركت بكشاند" که چنين ساز و كاري ست از لحاظ كارآمد بودن مي تواند مورد تاييد بيشتري قرار بگيرد.
هرچه بتوان از افكار عمومي و توان بالقوه مردم بيشتر بهره جست، بي شك پيشرفت، ارتقا و بهبودي بيشتري در انتظار شهر خواهد بود. ساختار سازی نوگرا و تلفیق با نمادهای مدرن شهری هرچند می تواند این هویت را تقویت نماید، اما اگر نتواند تفکر شهر آرمانی را با خود همراه نماید، وامدار پيشرفت معنوي و فكري و درگيرانه ي مردم نخواهد بود.
در شهری که محوریت شهر و خدمات شهری از نیازهای اولیه عبور کرده و بنا را روزآمدی مطابق با هویت شهروندان قرار داده باشد، شهروند هویت محور تربیت نموده و قالب از الگوهای روگرفت شده تهی می نماید.
اگر به شهرهای آرمانی و توسعه يافته دنيا نگاه كنيم به راحتي خواهيم دانست كه رمز توسعه در همين حضور فعال و "در متن" شهروندان در پيشبرد شهر بوده است.
پس در می یابیم، اين كه بدون تعليم فرهنگي و اجتماعي مردم، هر گونه ارتقايي نيز ناقص و بي دوام خواهد بود و نتيجه اي در پي نخواهد داشت. با آموزش مردم و تفهيم اين موضوع كه آنها شاه مهره هاي اصلي مديريت شهر هستند، آنها را از حاشيه به متن دعوت كنيم و اثرات ماندگار، درازمدت و قابل ملاحظه ي فعاليت درگيرانه ي آنها را در شهرمان به عنوان مهم ترين فضاي زيستي مشاهده خواهیم کرد.
پس باید مدیران شهری برای مرتفع کردن مشکلات برنامه های خود را در راستای حرکت به سمت آرمانهای برآمده از مردم تنظیم و خط مشی خود را از پایین به بالا ترسیم کنند.
📝 #فرزین_وفائی_نژاد@ArakiBass