سلام
بنده اهل روستام از نوجوانی اهل نماز و روزه هستم ولی بعضی وقتها در دوراهی گیر میکردم، خسته میشدم. قرآن رو فقط روخوانی میکردم با خودم میگفتم من که معنی نماز و قرآن رو بلد نیستم به چه دردم میخوره.
بهخاطر مشکلات دچار افسردگی شدم و خیلی عصبی بودم. تصمیم گرفتم برم یه شهر دیگه و دور از خانواده زندگی کنم. رفتم به یک شهر بزرگ. اونجا آدمهای زیادی با مشکلات عجیب و غریب دیدم. آدمهایی که باهاشون رفت و آمد داشتم اصلاً قرآن رو باور نداشتند، به پیامبر افترا میبستند میگفتند قرآن شر و ور هست پیامبر زنباز و دزد و.... بودند. خیلی عصبی میشدم وقتی اینها را میشنیدم. به خودم نهیب میزدم، تو مثلاً مسلمانی؟ به خودت بیا.
از قضا دو سال بعد با یک نفر در گروهی آشنا شدم. این شخص کانال داشت مطالبش در مورد آیات قران، مذهب و امثالش بود، خیلی خوب و رسا آیات رو معنی و تفسیر میکرد. وقتی مطالبش را مطالعه میکردم واقعاً لذت میبردم و آرامش خاصی به من دست میداد و رفته رفته ایمانم قوی شد.
در آخر این رو بگم که متأسفانه این شخص در حال حاضر مبتلا به سرطان هست. از شما خواهش میکنم که در حقش دعا کنید چون ایشون من رو که داشتم گمراه میشدم به راه درست هدایت کرد.آنتیشبهات:
خواهر گرامی، الله متعال شما رو ثابتقدم نگه داره و به ایشون سلامتی عطا کنه. آمین
«انجمن آنتیشبهات»
@anti_shobahat