🔴 سوءاستفاده ملحدین از زلزلهی مسلمین
ملحدین با سوءاستفاده از حوادثی مانند زلزلهی اخیر سعی در ترویج تفکرات مسموم خویش دارند؛ در چنین اتفاقات ناگوار نیز دست از سر مردم برنمیدارند.
میگویند: ممکن نیست خداوندی قادر و رحمن و رحیم، خالق چنین جهانی باشد. ممکن نیست خداوندی خیرخواه، اجازهٔ ظهور این همه شر و رنج را داده باشد...
از آنجا که ترویج حق و جلوگیری از باطل وظیفهٔ ما مسلمانان است.
ما به عنوان انجمن آنتیشبهات وظیفه خود دانستیم که به این شبهه جواب بدهیم:
1⃣ اين دنيا با هدف محلى براى امتحان و آزمايش بودن براى انسانها خلق شده است نه براى اينكه انسانها در آن به شادى، عدالت و خوشىهاى نامحدود برسند.
✔ پس وجود درد و رنج در این دنیا دارای توجیه منطقی است.
● زیرا بدون اینها امتحان بیمعنا میشود، مانند این میماند که بر روی برگهی امتحانی تنها گزینه صحیح وجود داشته باشد.
2⃣ پیش از ورود به این میدان امتحان و دریافت امانت الهی یعنی اختیار، از ما پرسیده شده است و ما بلی گفتهایم و حضور در این میدان امتحان را انتخاب کردهایم. (۷۲، احزاب و ۱۷۲، اعراف)
● در چنین وضعی حق اعتراض و جا زدن و پشیمانی نداریم.
❗️ممکن است بگویید؛ اما من که آن قول خویش را به یاد ندارم!
✅در جواب گفته میشود که اگر آن ارائه شرایط و سوالات امتحان به ما، در ذهن ما حک شده بود، باز هم امتحان بیمعنی میشد، مانند این بود که با کتاب باز بر روی صندلی امتحان بنشینیم.
❗️ممکن است بگویید؛ خداوند که آینده ما را میداند پس چه نیازی به امتحان کردن ما دارد!
✅ در جواب گفته میشود که خداوند نیازی به امتحان کردن ما ندارد، بلکه ما نیازمند این امتحانیم.
● خداوند نتیجه امتحان ما را میداند، این ما هستیم که نمیدانیم.
■ امتحان تنها از روی جهل گرفته نمیشود، بلکه میتواند برای اطمیناندهی به امتحان شونده و ... نیز باشد.
✔ خداوند گذاشته تا ما عملاً امتحانمان را بدهیم، تا در جهان آخرت، هیچ اعتراضی در خصوص نتیجهی امتحانمان نداشته باشیم.
«در وجود شيطان توأم با شرهاى جزيى، مقاصد خيریهٔ كلى و كمالات انسانى فراوانى هست. آرى! به مراتبى كه از دانه تا يک درخت بزرگ وجود دارد توجه كنيد؛ در استعداد ماهيت آنان، مراتبى بيش از آن وجود دارد؛ از ذره تا شمس، درجات هست. بروز اين استعدادها البته نيازمند حركت است. اقتضاى معاملهاى را دارد. به حركت در آمدن و ترقى و پيشرفت در آن معامله نيز با مجاهده امكانپذير است. مجاهدهٔ مذكور نيز با وجود شياطين و چيزهاى مُضر، امكان پذير مىشود؛ وگرنه مقام انسانها نيز مانند فرشتگان ثابت مىماند. در آن صورت نوع انسان فاقد صنوفى كه در حكم هزاران نوع است، میشود. ترک هزاران خير براى اين كه مانع شرّى جزئى شويم با حكمت و عدالت منافات دارد؛ اگر چه بيشتر انسانها به دليل وجود شيطان گرفتار ضلالت مىشوند، ليكن اهميت و قيمت، در غالب مواقع، ناظر بر كيفيت است و به كميت، يا توجه كمى دارد يا اصلاً توجهى ندارد. فردى را در نظر بگيريد كه هزار و ده دانه دارد. فرض كنيد او دانهها را زير خاک مظهر معاملهای شيميايى كند (در خاک بكارد) و ده دانه تبديل به درخت شده و هزار دانهٔ ديگر از بين برود. سودى كه ده دانهٔ درخت شده نصيب آن فرد مى كنند، بیترديد ضرر و زيان هزار دانهٔ از بين رفته را به صفر مىرساند؛ به همين ترتيب منفعت و شرف و ارزشى كه با ده انسان كامل كه به واسطهٔ مجاهده با نفس و شياطين مانند ستارگان موجب افتخار نوع انسان مىشوند و به آن ها روشنايى مىبخشند، نصيب انسانها مىگردد.
بىترديد ضررى را كه اهل ضلالت سفلى -كه در حد نوع حشرات هستند- با كافر شدنشان، متوجه انسان مىكنند، به صفر مىرساند و از مقابل ديدگان محو مى كند؛ اين است كه رحمت و حكمت و عدالت الهى اجازه مىدهد شيطان وجود داشته باشد و شياطين امكان تسلط داشته باشند.
خلق شرّ، شرّ نيست؛ بلكه كسب شرّ، شرّ است؛ زيرا خلق و ايجاد، ناظر بر نتايج عام است. وجود يک شرّ، مقدمهٔ نتايج خير فراوانىست؛ لذا آفرينش شرّ مذكور به اعتبار نتايج، خير مىشود و حكم خير را خواهد داشت؛ براى مثال، آتش صد نتيجهٔ خير دارد و برخى انسانها كه به سبب استفادهٔ سوء از اراده و اختيار، آتش را براى خود شرّ مىكنند نمىتوانند بگويند «خلق آتش، شرّ است.»؛ به همين ترتيب در حالى كه خلق شياطين نتايج حكيمانهٔ فراوانى چون ترقى انسانى را در بر دارد، فردى كه با استفادهٔ سوء از اراده و اختيار و كسب غلط، مغلوب شيطان مىشود نمىتواند بگويد «خلقت شيطان، شرّ است.» او با كسب خويش، شرّ را براى خود كسب مىكند. آرى! كسب نيز چون مباشرت جزایی است؛ مظهر نتيجهٔ شرّ، خصوصى شده و كسب شرّ مزبور، شرّ مىشود؛ ليكن خلق و ايجاد، چون ناظر بر نتايج عام است، ايجاد شرّ، شرّ نيست؛ بلكه خير است.»
💎بدیع الزمان سعید نورسی
«انجمن آنتی شبهات»
✾
@anti_shobahat