دعا کردن...
دعای مشهور ما انسانها دو نوع است:
۱- فعلی و حالی؛
۲- قلبی و قالی.
برای مثال چنگ زدن به اسباب، دعای فعلیست که در این حالـت
اجتماع اسباب به منظور ایجاد مسبب نیست؛ بلکه به منظور گرفتن وضعیتی بـه خـود، بـرای کـسب رضای
حق تعالی است تا از این طریق مسبب را از
حضرت حق بخواهد. حتی شخمزدن هم به منزلهٔ کوبیدن دروازهٔ خزینهٔ
رحمت الهی است. از آن جایی که این نوع دعـای فعلی، تنها متوجه اسم و عنوان
جواد مطلق است، در بیشتر موارد، قبول میشود.
نوع دوم، دعای زبانی و قلبیسـت؛ یعنـی خواسـتن نیازهـای دور از دسـترس؛ لـذا مهمترین بُعد، زیباترین هدف و شیرین ترین میوهٔ این دعا آن است که دعا کننـده پی میبرد، خدایی هست که زمزمههای قلبش را میشنود و دستش بـه همـه چیـز میرسد؛ میتواند همهٔ آرزوهای او را برآورده سازد و به عجزش رحـم میکنـد و فــقـرش را برطرف سازد.
پس ای انسان عاجز! و ای بشر فقیر! مبادا وسیلهای هم چـون
دعـا را که -
کلیـد گنجینهٔ رحمت و سرچشمهٔ نیرو و قوت است ـ از دست بـدهی؛ پـس بـه آن چنـگ بزن و به
اعلی علیین انسانیت صعود کن و همچون یک سلطان بزرگمـرد، دعاهای تمام کائنات را جزئی از دعاهای خود قرار بده و به عنوان
یک عبـد کل و یـک وکیـل عمومِ مخلوقات ایاك نَستَعینُ بگو و أحسن تقویمِ کائنات شو.
دعا نوعی «
عبودیت» است و ثمرات و فواید عبودیت نیز اخرویست. مقاصد دنیوی دعا نیز به معنی رسیدن وقت آن نوع دعا و عبادت است و آن مقاصد، هدف اصلی نیستند.
برای مثال نماز و دعای طلب باران یک عبادت است و خشکـسالی، زمـان ادای آن میباشد؛ وگرنه این عبادت و دعا تنها برای نزول باران نیست و اگر صرفاً بـه همـین نیت باشد، چون عمل از روی اخلاص انجام نشده، اجابت نمیشود.
همانطور که غروب آفتاب، وقت نمـاز «
مغرب» اسـت، همـان گونـه نیـز خورشـید گرفتگی و ماه گرفتگـی هـم وقـت خـاص ادای دو نمـاز «
کـسوف و خـسوف» اسـت؛ یعنی
حضرت حق به مناسبت زیر نقاب قرار گرفتن نـشانه و دلیـل روز «
خورشـید» و نشانه و دلیل شب
مهتاب که هر دوی این، عظمت الهی را اعلان میکنند، بندگانش را به نوعی عبادت فرا میخواند؛ وگرنه آن نمـاز صرفاً بـرای برطـرف شـدن خـسوف و کسوف نیست؛ زیرا زمان بر طرف شدن آن طبق محاسبهٔ منجمین مشخص است.
به همین ترتیب، بیبارانی و خشکسالی نیز وقت ادای نماز است؛ همچنـین شـیوع امراض و آفات و بلاها نیز، اوقـات مخـصوص بعـضی از دعاهـایی هـستند که در آن هنگام، انسان به عجز و فقرش پی میبرد و با دعا و تضرع، به درگاه
قدیر مطلق پنـاه میبرد.
منبع: بدیع الزمان سعید نورسی، رسائل نور، کلامها، ص ۳۹۸ و ۳۹۹، ترجمهٔ داریوش موسوی، نشر احسان.
✾•┈••✦❀✦••┈✾
انجمن آنتی شبهات
http://bit.ly/37TOzkj
@Anti_shobahat