View in Telegram
🔴چرا حجاب؟ کلمه حجاب یک تعبیر اسلامی است و به پوشاندن عورت انسان‌ها بنابر قرآن گفته می‌شود. برای زنان لباسی که تمام بدن سوای دست‌ها و صورت را بپوشاند و برای مردان حداقل پوشاندن ناف تا زانو در دینمان فرض است. اما امروزه حجابی که برای زنان فرض اعلام شده است، اسارتی خلاف فطرت و امری خارج از تمدن جلوه داده می‌شود. بیایید ببینیم واقعا اینطور است؟ در اصل حجاب برای زنان امری فطری می‌باشد. تقریبا از هر ۱۰ زن در جامعه، ۶ الی ۷ نفر یا پیراند و یا از نظر جامعه زیبا به نظر نمی‌رسند و یا حسودند. و ۲ الی ۳ نفر از آنها هم، جوان و زیبا می‌باشند. زنان پیر از دیده شدن چروک‌های حاصل از پیری احساس ناراحتی کرده و از دیده شدن موهای سفیدشان در جامعه احساس نارضایتی می‌کنند. و با دیده شدن اینها دچار فشارهای روانی می‌شوند. زنانی که از نظر جامعه زیبا به نظر نمی‌رسند، از این امر خجالت می‌کشند و این باعث انزوا از جامعه و گوشه گیری آنها می‌شود. زنان دارای حسادت نیز برای عقب نماندن از زنان زیباتر از خودشان فطرتا دوست ندارند خودنمایی کنند. و زنانی که در جامعه زیبا به نظر می‌رسند، آنها نیز برای محفوظ ماندن از نگاه مردان چشم چران و بیگانه دوست دارند خود را بپوشانند. پس این دستور معجزوی قرآن، یعنی حجاب، همه‌ی این قشرهای زنان و حتی سایر اقشار را نیز به صورت مساوی پوشش می‌دهد و هر کدام از آنها را از مشکلات و ناراحتی‌های ذکر شده نجات می‌دهد و تعادل را بین تمام زنان حفظ می‌کند. معلوم است که انسان از نگاه‌های با دقت کسانی که دوستشان ندارد، معذب و ناراحت می‌شوند. حتی زنان زیبایی که پوشش آزاد دارند، از بین هر ۱۰ مردی که به آنها نگاه می‌کنند تنها ممکن است از نگاه دو سه نفر آنها خوشنود باشد و بدون شک از نگاه باقی این ۱۰ نفر ناراحت خواهند بود. حتی در کشور های بی پوشش اروپایی هم از زنان فراوانی می شنویم که می‌گویند از این نگاه‌های ناراحت‌کننده شاکی هستند و به نزد پلیس‌ها شکایت می‌برند که این افراد پست با نگاه‌هایشان ما را معذب می‌کنند. پس اینکه جامعه‌ی به‌اصطلاح مدرن امروز حجاب را امری غیر فطری می داند، خود یک امر غیر فطری است. به علاوه، زنانی که پوشش غیر اسلامی دارند خود را به تهیه لوازمی مانند کیف و کفش و لوازم آرایش فراوان و مدل‌های مختلف آرایش و لباس مجبور و وابسته می‌دانند. در حالی که یک زن با پوشش اسلامی نیازهای بسیار کمتری دارد. اگر این دو را با هم مقایسه کنیم به راحتی خواهیم دید که حجاب اسارت نیست، بلکه آزادی‌ای آشکار است. پس از سخنان فوق ممکن است این سوال را بپرسید که چرا به‌جای پوشاندن زنان سعی نمی‌کنیم که مردان را اخلاقی‌تر تربیت کنیم؟ کاملا درست است. چون وقتی به سوره‌ی نور، به آیات مربوط به حجاب، نگاه می‌کنیم، مشاهده می‌کنیم که ابتدا توصیه به چشم‌پوشی مردان و سپس حجاب زنان می‌شود. این آیات زمانی که در جامعه اجرا شوند بسیاری از مشکلات اجتماعی را از بین می‌برند. چطور؟ بدینگونه که اگر یک مرد و زن غیر مسلمان، یعنی غیر متعهد به احکام اسلام را در نظر بگیریم: نگاه‌های مرد و عدم چشم‌پوشی او حس نیاز به زیبا دیده شدن را در زن بیدار خواهد کرد. یا برعکس، اگر زن بدون پوشش باشد حس نگاه کردن را در مرد بیدار خواهد کرد. و چنانچه این امر به صورت عمومی باشد، در گذر زمان یک فساد اخلاقی گسترده را در جامعه به بار خواهد آورد. اما اگر یک مرد و زن مسلمان را در نظر بگیریم: اگر مرد چشمانش را حفظ کند، نیاز به دیده شدن در زن وجود نخواهد داشت. و به‌خاطر عدم وجود سببی برای دیده شدن، حجاب که برای او امری فطری است را رعایت خواهد کرد. و کاملا برعکس، اگر زن خود را به نمایش نامحرم نگذارد، حس نگاه کردن مرد از بین می‌رود و بدینگونه هم امر دین و هم امر اخلاق اجتماعی اجرا و حفظ خواهد شد. خلاصه بنابه دستورات قرآن: اگر مرد نگاه نکند زن عریان نمی‌شود و اگر زن عریان نشود مرد نگاه نخواهد کرد. اما امروزه چون همه‌ی مردها عفتشان را حفظ نمی‌کنند و چون همه‌ی زن‌ها نمی‌خواهند پوشیده باشند، فرد در چنین شرایط نامناسبی باید کاری را که بر عهده خودش است انجام دهد و تلاش کند که الگویی برای سایر انسان‌ها باشد. این سخنی که مردان را از نگاه کردن به زنان باز می‌دارد را باید آویزه گوش‌ها کرد: با نگاه کردن چه چیزی به دست خواهید آورد؟ و با نگاه نکردن چه چیزی از دست خواهید داد؟ و در آخر بر ضد این اسارت و هرج‌ومرجی که بی‌حجابی تحت عنوان تمدن به‌بار آورده است، چنین می‌گوییم: #حجاب‌آزادی‌است @anti_shobahat
Telegram Center
Telegram Center
Channel