View in Telegram
شرق را از خود برد تقليد غرب بايد اين اقوام را تنقيد غرب قوت مغرب نه از چنگ و رباب نی ز رقض دختران بی حجاب نی ز سحر ساحران لاله روست نی ز عريان ساق و نی از قطع موست محکمی او را نه از لادينی است نی فروغش از خط لاتينی است قوت افرنگ از علم وفن است از همين آتش چراغش روشن است حکمت از قطع و بريد جامه نيست مانع علم و هنر عمامه نيست علم و فن را ای جوان شوخ و شنگ مغز می بايد نه ملبوس فرنگ اندرين ره جز نگه مطلوب نيست اين کله يا آن کله مطلوب نيست فکر چالاکی اگر داری بس است طبع دراکی اگر داری بس است گر کسی شبها خورد دود چراغ گيرد از علم و فن و حکمت سراغ ترک از خود رفته و مست فرنگ زهر نوشين خورده از دست فرنگ زانکه ترياق عراق از دست داد من چه گويم جز خدايش يار باد بنده‌ی افرنگ از ذوق نمود می برد از غربيان رقص و سرود نقد جان خويش دربازد به لهو علم دشوار است می سازد به لهو علامه دکتر اقبال لاهوری
Telegram Center
Telegram Center
Channel