🔴برهان فرگشتی علیه طبیعتگرایی
✍برهان فرگشتی علیه طبیعت گرایی از مشکلی که طبیعتگرایی برای علم و توانایی های شناختی ما ایجاد میکند، میگوید.
این مشکل از جایگاهی که دیدگاه جهانی طبیعتگرایانه در جهان برای انسان قائل شده است، متولد میشود.
برای اعتماد به علم باید به کارکردهای عقلی انسان که مولد دانش است اعتماد داشته باشیم.
اینکه انسان به عنوان پُشتهای از چند عدد ماده بتواند دانش حقیقی تولید بکند، بسیار عجیب و غریب خواهد بود.
در صورت تفسیر تئوری فرگشت با دید طبیعتگرایانه، انسان تَلی از تعدادی ماده خواهد بود که عملکردش زنده ماندن و تکثیر یافتن است.
در نتیجه اعتماد به نتایجی که استخراج میکند، کار چندان درستی نخواهد بود.
حتی خود داروین نیز متوجه بود که تفسیر اینچنینی تئوری اش، تهدیدی بر علیه عقلانیت و علم خواهد بود، برای همین در نامه ای که در ۳ ژوئیه ۱۸۸۱ به ویلیام گراهام مینویسد گفته است که ارزشمندن بودن و یا نبودن عقل انسانی که از عقل حیواناتی پستتر فرگشت یافته است و یا درست بودن یا نبودن نتایجی که از آن خارج میشوند، تحت شک و شبهه قرار میگیرد.(۱)
اما مولد این شک و شبهه، تئوری فرگشت نیست، بلکه خوانش طبیعتگرایانه آن است.
اینکه انسان بر اثر شانس کور فرگشت یافته است یا با مدیریت الهی، سوالی فلسفی است که نمیتواند به شکل تجربی و آزمایشگاهی جواب داده شود.
طبیعتگرایان، تماما با دلایل فلسفی، گزینه اول را انتخاب میکنند.
این شک و شبهه را نیز دقیقا همین انتخاب تولید میکند.
بدون شک مهمترین محصول قابلیتهای انسانی، علم است.
در نتیجه میان تفسیر طبیعتگرایانه فرگشت و علم تضادی جدی وجود دارد.
البته فرگشت نیز به عنوان یک تئوری علمی، سهم خودش را از این شک طبیعتگرایی دریافت میکند.
منبع:
1. The Life and Letters of Charles Darwin Including an Auto-biographical Chapter , ed. Francis Darwin (London: John
Murray, Albermarle Street, 1887), Volume 1, p. 315-316.
تهیه شده در انجمن آنتی شبهات
《لذت داشتن عقاید و باورهای تحقیقی را با ما تجربه کنید.》
«انجمن آنتی شبهات»
✾ @anti_shobahat