سفرنامه جنوب هند (10)
نسیم کمپانی
سینی تالی
ساعت دو بعد از ظهر و همگی گرسنه , برای چند دقیقه ای سکوتی اسرارآمیز بر جمع حاکم شد ولی دوباره پچ پچ و خنده های شاد از گروه برخاست ,خوراک های خوشمزه و ادویه دار هندی همه را مجذوب خود کرده بود بخصوص که ناچار بودی با دست راست غذا بخوری نه با قاشق و چنگال ,در نهایت لشگر گرسنگان سیر شد ولی کسی نای حرکت نداشت.
حمام ملکه در منطقه باستانی هامپی
پس از شستن دست ها و خوردن آب در لیوان های استیل راجو دوباره دستور حرکت به سمت قصری زیبا به نام کملا محل Kamla Mahal را...
@Anthropology_Iran
ادامه متن در:
https://bit.ly/3cuXgYf