انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قم

#ادبیات_کلاسیک
Канал
Образование
Социальные сети
Новости и СМИ
Блоги
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قم
@anjoman_adabiyat_uni_of_QomПродвигать
240
подписчиков
273
фото
16
видео
63
ссылки
💠انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قم💠 instagram.com/anjoman_elmii_adabiat_qom
پرسید: اندوهِ دوری را چه تسکین است؟
گفتم: خیال
«دل آزاد به پرواز خیالت خوش باد» آدمی تواند جهانی سازد نه از آب و خاک؛ بلکه از رویا و خیال بعید را قریب کند و نزدیک را دور.
«روز و شب از خیالت با دل خویش دارم کنجی و گفت‌وگویی» و شیدایان به بالِ خیال پرواز کنند به آسمانِ سرزمینِ معشوق.

#ادبیات_کلاسیک
#محتشم_کاشانی

@anjoman_adabiyat_uni_of_qom
بیمار درد عشق و پرستارم آرزوست
بهبود زان دو نرگس بیدارم آرزوست

یاران شدند بدتر از اغیار گو به دل
کای یار غار صحبت اغیارم آرزوست

ای دیده خون ببار که یک ملتی به خواب
رفته است و من دو دیدهٔ بیدارم آرزوست

ایران خراب‌تر ز دو چشم تو ای صنم
اصلاح کار از تو در این کارم آرزوست

بیدار هر که گشت در ایران رود به دار
بیدار و زندگانی بیدارم آرزوست

ایران فدای بوالهوسی‌های خائنین
گردیده یک قشون فداکارم آرزوست

خونریزی آنچنان که ز هر سوی جوی خون
ریزد میان کوچه و بازارم آرزوست

در زیر بار حس شده‌ام خسته راه دور
با مرگ گو خلاصی از این بارم آرزوست

بیزار از آن بُدَم که در آن ننگ و عار نیست
امروز از آنچه عمری بیزارم آرزوست

مشت معارف ار دهن شیخ بشکند
زین مشت کم نمونهٔ خروارم آرزوست

حق واقف است وقف به چنگال ناکسان
افتاده دست واقف اسرارم آرزوست

تجدید عهد دورهٔ سلطان حسین گشت
یک مرد نو چو نادر سردارم آرزوست

ما را به بارگاهِ شَه عارف اگرچه راه
نَبوَد و لیک پاکیِ دربارم آرزوست


#عارف_قزوینی
#ادبیات_کلاسیک
🆔@anjoman_adabiyat_uni_of_qom
سخت می‌‌خواهم که در آغوش تنگ آرم تو را
هر قدر افشرده‌‌ای دل را، بیفشارم تو را
عمرها شد تا کمندِ آه را چین می‌‌کنم
بر امید آن که روزی در کمند آرم تو را
از لطافت گر چه ممکن نیست دیدن، روی تو
رو به هر جانب که آرم در نظر دارم تو را
در سرمستی گر از زانوی من بالین کنی
بوسه در لعل شراب آلود، نگذارم تو را
می‌شود نیلوفری از برگ گل، اندام تو
من به جرأت در بغل چون تنگ افشارم تو را؟
از نگاه خشک، منع چشم من انصاف نیست
دست گل چیدن ندارم، خار دیوارم تو را
ناشنیدن می‌‌شود مهر دهانم، بی سخن
گر غباری هست بر خاطر ز گفتارم تو را
از رهایی هر زمان، بودم اسیر عالمی
فارغم از هر دو عالم تا گرفتارم تو را
ای که می‌‌پرسی چه پیش آمد که پیدا نیستی؟
خویشتن را کرده‌ام گم، تا طلب‌کارم تو را
از من ای آرام جان، احوال صائب را مپرس
خاطر آسوده‌ای داری، چه آزارم تو را؟

#صائب_تبریزی
#ادبیات_کلاسیک

🆔@anjoman_adabiyat_uni_of_Qom
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
این که می‌گویند آن خوش‌تر ز حسن
یار ما این دارد و آن نیز هم
یاد باد آن کو به قصد خون ما
عهد را بشکست و پیمان نیز هم
دوستان در پرده می‌گویم سخن
گفته خواهد شد به دستان نیز هم
چون سر آمد دولت شب‌های وصل
بگذرد ایام هجران نیز هم
هر دو عالم یک فروغ روی اوست
گفتمت پیدا و پنهان نیز هم
اعتمادی نیست بر کار جهان
بلکه بر گردون گردان نیز هم

غزل شماره ۳۶۳ از دیوان حافظ
- #حافظ
#ادبیات_کلاسیک

🆔@anjoman_adabiyat_uni_of_qom