بچهها واقعا اینکه تو #سنندج چه فاجعهای داره پیش میاد خیلی مهمتر از میهن و کوفت و زهرماره. از سنندج بگو. از خونهایی که دارن میریزن بگو. #سنندج_خونین #مهسا_امينی تاکیید میکنم سنندج توییت نمیخواد سنندج گریه و زاری نمیخواد سنندج فقط فراخوان شهرای دیگه رو میخواد که تمرکز رو از روش بردارن . ریتوییت کنید ساده ازین موضوع حیاتی نگذرید #سنندج #مهسا_امینی هوا بوی خون میدهد٬ باروت گلویات را نمیگیرد؟ یکشنبه ۱۷ مهر #سنندج ٬منطقه جنگی
اگر نیروهای داعش اینجا میبودند٬ گونههایشان از شرم تا بناگوش سرخ میشد. در خیابانهای اصلی شهر که راه میرفتی٬ یا اسلحه به رویات نشانه رفته بود یا دوربین و چشمهایی پر از وقاحت و همچنین ترس. بله٬ ترس را در چشمهای نیروهای سرکوب میشد دید٬ از آن نیروهایی گرفته که خودشان رادر اتوبوسها و ونهایشان قایم کرده و از لای پرده بیرون را نگاه میکردند گرفته تا چشمهای بیرون زده از ماسکهایی که تمام سر را میپوشاند. بله٬ ترس در تمام وجودشان رخنه کرده است. امروز٬ همانند دیروز در سنندج شاهد اعتراضات گستردهای بودیم٬ اما با این تفاوت که این اعتراضات و تجمعات به طرزی بیسابقه گسترده بودند و با گستردگی خود نیروهای را به ستوه آورده بودند. از نایسر و ننله گرفته تا بهاران و ویلاشهر و بسیاری نققات دیگر از شهر. داخل شهر به طرز وحشتناکی ساکت و متروکه بود. چنانکه وحشت را در چشمان نیروهای سرکوب میتوانستی ببینی؛ وحشت از آرامش قبل از طوفانی که قرار است بر رویشان آوار شود. به همین دلیل بود که به طرزی مضحک دست به پخش کردن قرآن از بلندگوهای در دسترشان زدند. امشب بر خلاف دیگر شبها جنگ تمامعیار تا بعد از نیمه شب ادامه داشته و هنوز هم دارد. نیروهایی زیادی که از کرمانشاه و همدان به اینجا گسیل کردهاند در خطوطی باریک بر کل شهر پخش شدهاند. در همه شهر دست به تیر اندازی زدهاند. معترضین را کوچه به کوچه دنبال میکنند و تیرهای سربی را به سوی این معترضین روانه میکنند و بی خبر از اینکه با زدن یک تیر از هر شو به سویشان سنگ و کوکتل و آتش است که روانه میشود. اما این چیزی از قساوت و کشتار این حیوانات درنده کم نمیکند و در مقابل هم چیزی از تنفر مردم هم کم نمیکند که هیچ به آن میافزاید.