سال ۲۰۲۲ پایان رسید سال که نه قرن بود. یک تونل زمان بود که با سرعت ما رو به صد سال جلوتر پرت کرد.
برای من بزرگترین دستاورد این سال در چهار ماه پایانی بود. ما دوباره ما شدیم. دگردیسی کردیم. همدل شدیم، هدف مشترکی پیدا کردیم. خاکستر مون از زیر خاک دوباره شعله ور شد. به قدرت جمعی مون پی بریدم. از مرز ناتوانی به خواستن رسیدیم. از شرق به غرب کانال زدیم. دردهای مشترکمون رو شناختیم و فهمیدیم که فقط ما نیستیم که از زخم هامون خون میچکد، بلکه ما ملیونها انسانیم که در دنیا منتشر شدیم.
ما همون داستان خونه مادر بزرگه شدیم که با هم یک چغندر گنده بی خاصیت رو از زیر زمین بیرون میکشیم و داد میزنیم :
#مرگ بر دیکتاتور #زن زندگی آزادی.
ما یکشبه با
#شعارهای گیلان تاکردستان، تهران تا بلوچستان،
تبریز تا ..... از
#اقوام و خلق تبدیل به یک ملت شدیم .
ما تازه فهمیدیم که چقدر دوست داریم زندگی کنیم. به دنیا نشان دادیم که از خاکمان اگر گندم براید ، از آن گر نان پزی مستی فزاید
خمیر و نانوا دیوانه گردد ، تنورش بیت مستانه سراید
ما فهمیدیم که در دور دستهای ایران
#کودکانی خدای رنگین کمان را میپرستند.
#جوانانی زیبا که میخوانند و میرقصند.
#مادرانی که نسل آینده را پرسشگر و کنجکاو پرورش میدهند. ما شهرهایی را در کشورمان شناختیم که حتی اسمش را نشنیده بودیم. رسم جشن و عزا و لباس و مسلکشان را آموختیم.
ما مماشات با دنیا را یاد گرفتیم. ما مردم عادی یاد گرفتیم که برای رساندن صدایمان چطور باید با دنیا حرف بزنیم و چه باید بگوییم تا حرفمان شنیده شود. تمرینی که۴۴ سال فراموش کرده بودیم. ما در این مدت هوشیارتر شدیم، شهروند خبرنگار تر شدیم، مبارز تر شدیم، شجاعتر شدیم، مصمم تر شدیم، همدل تر شدیم.
در این سال جدید آرزوهایم را مانیفست میکنم و با صدای بلند در گوش هستی میگویم تا به ثمر برسد.
برای مردمی که دلم برایشان میطپد آرزوی آرامش، امنیت، صلح ، آبادانی، برکت، شادی و سلامتی میکنم.
برایشان آرزوی خنده های از ته دل میکنم. از همان خنده های سر خوشانه و بی غشی که اشک از چشمانشان سرازیر کند. از همان خنده های مسری که نتوانند تمامش کنند. از همان خنده ها که رد پایش تا طلوع فردا
بر گوشه لب ها میماند.
#ای زن،
#ای زندگی،
#ای آزادی ،
#ای همراه،
#ای ایران
شاد باش و دیر زی
بوی جوی مولیان اید همی
۲ ژانویه
#سال۲۰۲۳محمود معمار نژاد