#چالش_امشب_انجمن_ادبی_آن...
#نقد_و_بررسی_اثر_شاعران_حاضردرگروه مدیریت چالش: جناب آقای
#محمد_محمدی زمان شروع چالش:
#جمعه_ها ۲۲:۰۰ تا ۲۳:۳۰
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰🌹اثراول
👇رقصیدن
یک درخت در باد
و زوزه کشیدن برگهایش
ازترس افتادن
یعنی
به ساز دنیا رقصیدن
میرقصم
ومغرورم
ازچشمهای تو.....
ازدل یک مرد کسی خبر ندارد
از تنهایی
ودردهایش
وعاطفه ای که زنها بنام خودزده اند...
که بروز بی مهابایش
نقض میکند من را...
ومن
همچنان
مغرورم.....
#محمد_محمدی 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰جناب آقای
اسامه جوشن:
پر از تکرار هایی که میشه توی اکثر شعر ها دید یعنی رقص بر اثر باد و زوزه ی برگ ها بر اثر وزش باد ک تداعی گر اون صداییه ک سبب شده ام غیلان و خار مغیلان رو نام گذاری کنن ک اصلا مطلوب نیست که تو یه شعر در این حد بدون بداعت و آفرینش باشیم.بیشتر به یه مشق میخورد تا یه اثر کامل
اولش ک خودش خارج از بحث نباشه ک یه طرح هستش ک برای اتصال ب تنه ی دومی اومدن گفتن ک "یعنی و..."یعنی تکنیک خاصی اتفاق نیفتاد در زبان برای تداعی اتصال.
خب واقعا اصلن تنه ی دوم شعر نبود و توضیح تصویر و ایماژ بالا بود ک فقط آزاد بودن تنه ی اول رو از بین برد ک آزادانه فکر کنیم روی تصویر...
متشکرم از شاعرش
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰جناب آقای بیژن رجایی فر:
درود دوستان
🌸🌺✋با سلام خدمت شاعر سروده
🌺🌸✋و عرض معذرت با اجازشون شعر رو بازنویسی میکنم و نثر و شعر رو جدا
🙏رقصیدن یک درخت در باد و زوزه کشیدن برگهایش ازترس افتادن یعنی به ساز دنیا رقصیدن
نثر
👆میرقصم
ومغرورم
ازچشمهای تو.....
شعر
👆ازدل یک مرد کسی خبر ندارد ، از تنهایی ودردهایش وعاطفه ای که زنها بنام خودزده اند که بروز بی مهابایش نقض میکند من را
نثر
👆فقط یک مورد جابجایی ارکان هست در جمله ی " من را نقض میکند "
ومن
همچنان
مغرورم.....
شعر
👆نظر شخصی
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰🌹اثردوم
👇....
دوباره گونه بچسبانم از تو به شیشه
تگرگ چنگ بیاندازد از ابابیلان
به خاطراتِ زنی رفته،رفته ام تنها
که روی شیشه دو تا قلب میکشید وُ همان
که مثل تیغ به لب های خونی اش لم داد
دو باره انگشتش.هیس!!!را به جمع داد نشان
شبیه دست تکان دادن از هواپیما
به یک مترسک جامانده توی تابستان
کسی شبیه خودش که همیشه نیست به پا کرد
جدال خونی او با فرشته های زمان
نه...باز چکمه ی او صرف شد به فعلِ "نیامد"
به رمز گفت :دو لب را به گونه ام برسان!
مکالمات سر پایی من و دستش
در انتظار نشسته برای یک پایان
دو ردّپا
و
اتاق پُرو
در آیینه
به سِرو پنجره ها می رود
زنی عریان...
.
.
.
#اسامه_جوشن〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰جناب آقای محمد محمدی:
ممنون ازشاعرخوبمون....
چندتا نکته در مورد این اثر بگم
مطلع کار نقش مهمی توی اثر داره و خیلی باید حساسیت بخرج داد روی این قضیه....
شروع این اثر کمی گنگه و کمی صعف تالیف داره و این به اثر ضربه زده
دوباره گونه بچسبانم از تو به شیشه
کمی ذهن مخاطب رو درگیر خودش میکنه که منطور شاعر چیه دوباره گونه تورابه شیشه بچسبانم یا نه از دست تو گونه ام رابه شیشه بچسبانم اون حالتی که توی ماشین میشینن...واین باعث میشه مخاطب پابه پای شعر جلو نیاد
و مصرع دوم هم همین حالت رو داره...
بیت دوم اثر بازی زبانی صورت گرفت که تاحدودی خوب بود اما میتونست بهترباشه ومصرع دوم از قافیه کارکردی گرفته گرفته نشد فقط بنطرم محض قافیه اومد چون این همان ارتباطی با مصرع بعد و تیغ ایجاد نکرد....
مصرع هیس رانشان میداد خیلی خوب ولی بسترسازی خوبی نشد ...
بیت بعد شبیه دست تکان دادن ازهواپیما به مترسکی جامانده در تابستان باز ارتباط عمودی و افقی حفظ نشد و بازم برای من گنگه که چرا از هواپیما به مترسک دست تکان دادن و چرا مترسکی که توی تابستان جا مانده این ارتباطشو من متوجه نشدم ودرادامه هم همینطور
به نظرم در این اثر باید ارتباطات عمودی و افقی اثر پررنگ تر بشه و به مفهوم و محوریت بیشتر توجه بشه تا شعر بتونا بهتر و بیشتر خودشو نشون بده.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰@an_anjomansher🌹Insta: an_anjomansher
Veblag:
http://anjomanean.blog.ir🌻از حضور سبزتان صمیمانه سپاسگزاریم.
🌻