داستان شب 🌙
یک نفر عکسی از پاهای تُپل نوزادی را در اینستاگرام به اشتراک گذاشته و زیرش نوشته: اگر میخواهید گاز بگیرید برید ته صف!
صدها نفر برای این پاهای بامزه غش و ضعف رفتهاند، چند نفر نوشتهاند همین فردا میرم «شوهر»! میکنم، دو_سه نفر نوشتهاند اصلاً من به عشق همین پاها میخوام بچهدار شم و...
مردی روی نوک کوهی ایستاده و دستهایش را باز کرده و نوشته: زندگی یعنی فتح قلهها!
زنی در اینستاگرام عکسی از قرمه سبزی که پخته منتشر کرده و نوشته: هرکی هرچی دلش میخواد بگه، من عاشق اینم که برای همسرم قرمه سبزی بپزم، اونم بیاد بشینه موهامو ببافه.
دهها نفر نوشتهاند: آره خوشبختی یعنی همین! خوشبختید شما... حسودیم شد... خوش به حال جفتتون... دلم برای خودم سوخت و...
مردی عکسی از سوئیچ ماشینی که خریده را منتشر کرده و نوشته «بالاخره خریدمش»، جماعتی لایک کرده اند که خوش به حالت و مبارکه و...
اینها همه بُرشهایی از زندگی هستند نه تمام آن، زندگی اسلایسی! آن بخش از زندگی که دست چین می کنیم و به واسطهی شبکه های مجازی به دیگران اجازه می دهیم آن را ببینید و بسیاری بر اساس همین «اسلایس» ما را قضاوت می کنند.
@AmolNoor