نقشه مستاجران و احتکار خانههای خالی
🔹 در عکس زیر نقشهی نسبت اجاره نشینی سال هشتاد وپنج را با دهسال بعدترش یعنی سال نود و پنج مقایسه کنید. تعداد مستاجران به شدت افزایش یافته است.
🔸 عدهای معتقدند دلیل این افزایش رسیدن بوم جمعیتی دهه شصت به مرحله تشکیل خانواده و بالا رفتن تقاضا برای خانه مستقل است. اما آمار سال نود میگوید تعداد خانههای کل کشور از تعداد خانوادههای کل کشور چهارصدهزار دستگاه بیشتر بوده. یعنی مساله تولید مسکن نبوده توزیع مسکن بوده. در همین سال نود تعداد خانههای خالی یک میلیون و ششصد هزار دستگاه بوده. یعنی یک میلیون و ششصد هزار خانه «احتکار» شدهاست. *
🔹 آنچه این روند را نگران کننده تر میکند آن است که تعداد خانههای خالی در سال نود و پنج نسبت به سال نود باز هم بیشتر شده و تقریبا دو برابر شده و به عدد دو میلیون و ششصد هزار رسیدهاست.
🔸 افزایش تعداد مستاجران یعنی خلع مالکیت از طبقات فرودستی که بسیاریشان پس از انقلاب مالک زمین یا مسکن خود شدهبودند. افزایش تعداد مستاجران یعنی صاحب خانه دوم و سوم و چهارم و پنجم شدن طبقات بالا. یعنی فقیرتر شدن دهکهای پایینی و انباشت بیشتر ثروت و زمین و خانه در دستان بالایی ها.
🔹و افزایش مستاجران و فربه شدن صاحب خانهها یعنی از دست رفتن قدرت چانه زنی مستاجران درباره قیمت اجاره. و این دقیقا اتفاقی است که در دو دهه گذشته افتاده است. خانواده ایرانی در سال هفتاد و شش، بیست و شش درصد درامد خود را خرج مسکن میکرده، در سال هشتاد و شش سی و سه درصد و در سال نود و شش سی و شش درصد. در تهران این رقم از سال هشتاد و شش تا نود و پنج از سی و چهار درصد به چهل و هفت درصد رسیدهاست.
🔸 طرفداران بازار آزاد همیشه مدعی کنترل طبیعی قیمتها از طریق نسبت عرضه و تقاضا هستند. در حالیکه اجاره ها برغم دو و نیم میلیون دستگاه خانه خالی بالا رفته است و باز هم در حال بالا رفتن است. حالا شاید بتوان دلیل اینهمه خانههای خالی را بهتر فهمید: کنترل قیمتها از طریق انحصار و مونوپولی. همان احتکار که جز جدایی ناپذیر سرمایهداری است. (کانال تلگرام علی علیزاده: @jedaal )
🔹 این روند، روندی لزوما ایرانی نیست. با کمی اختلاف همان روند سی ساله نئولیبرالیسم جهانی در خلع مالکیت از اکثریت شهروندان عادی جهان است که به افزایش بیسابقه اختلاف طبقاتی در جهان منجر شدهاست. در همین بریتانیایی که من زندگی میکنم براساس آمار گاردین در سال هشتاد و دو مستاجران چهل و هشت درصد درامد ماهیانهشان را خرج اجاره میکردند و امروز پنجاه و دو درصد. اگر در تهران مستاجران نیمی از حقوق خود را برای اجاره میدهند در لندن این رقم امروز به هفتاد و دو درصد درامد کل ماهیانه رسیدهاست.* این به معنای بهتر و بدتر بودن ایران و بریتانیا نیست. به معنای نشان دادن تاثیرات کم شدن تعداد خانههای دولتی و روند خصوصی سازی شدن بخش مسکن است. یعنی امری که حسن روحانی با اشتیاق بر آن تاکید دارد و حتی زمان بحرانی زلزله را از تاکید بر آن از دست نمیدهد.
@jedaal🔸 امروز آسان است که با اشاره به نحوه اجرای پروژه مسکن مهر کل آن را مورد حمله قرار داد. اما باید بیاد آورد که حملات منتقدان مسکن مهر از همان ابتدای این پروژه و پیش از ساخته شدن حتی یک دستگاه آن شروع شدهبود. علت اصلی مخالفت خود ایده انبوه سازی برای دهکهای پایین جامعه بود. فساد و ناکارآمدی در اجرای این پروژه تنها به لیست بهانههای مخالفت اضافه کرد وگرنه علت اصلی مخالفت نگاه ایدئولوژیک نئولیبرالهای ایرانی به مقوله عدالت اجتماعی بود. اینجاست که برغم همه اشتباهاتش، باید خطر کرد و از اصل پروژه مسکن مهر، یعنی بازتوزیع مالیکت دفاع کرد.
🔹چهل سال از انقلابی گذشته که عدالتخواهی بخشی از دی.ان.ای یا ژن اولیهاش بود. چگونه میتوانیم بپذیریم صاحبخانه و مستاجر بودن که نوعی رابطه ارباب رعیتی است رو به رشد باشد نه رو به زوال؟
@ammarpress🇮🇷https://www.instagram.com/p/Be0PgqkhYcn/*
https://goo.gl/gx2PKr http://www.bbc.com/persian/business-42094664
*https://www.theguardian.com/money/2015/jul/16/tenants-in-england-spend-half-their-pay-on-rent