View in Telegram
ایران و اسرائیل، سال هاست که با حفظ قواعد نانوشته ای، بدون آن که وارد جنگ تمام عیار با یکدیگر شوند، ضرباتی را در سطوح نظامی، امنیتی، سایبری و تبلیغاتی متوجه یکدیگر می‌کنند ولی هیچگاه خط قرمزی به نام حمله به اماکن دیپلماتیک یکدیگر را نقض نکرده بودند. از این رو، اسرائیل، بازی را یک مرحله مهم بالاتر برده و اگر پاسخ درخور نگیرد، برای افزایش سطح تنش، رغبت بیشتری خواهد داشت. در این میان، یک نظریه این است که اسرائیل می‌خواهد وارد جنگ تمام عیار با ایران شود و نباید با حملات متقابل، در این دام افتاد. در این که نباید ایران خود را درگیر جنگ مستقیم کند شکی نیست انهم با این وضعیت متلاطم اقتصادی! اما اگر اسرائیل خواهان جنگ رو در رو با ایران باشد، تنها در یک صورت به این کار اقدام خواهد کرد و آن، زمانی است که ایران را فاقد اراده لازم و قدرت دفاعی کافی بیابد. جنگ امریکا و متحدانش علیه عراق نیز زمانی آغاز شد که بازرسی های گسترده از عراق، ایالات متحده و اروپا را به این جمع بندی رساند که عراق سلاح کشتار جمعی ندارد و واقعاً ضعیف است و خیلی راحت می شود آن را اشغال کرد. در چنین شرایطی عدم پاسخ قدرتمند ایران به حمله اخیر اسرائیل، نشانه ضعف مفرط ایران خواهد بود و نمایش ضعف نیز به منزله نشان دادن چراغ سبز برای حمله است. از منظر امنیت ملی و فراتر از شعارها و رجزخوانی هایی که فقط به درد تیترهای حماسی و پوسترهای تبلیغاتی می خورند، باید به این نکته تصریح کرد که به ویژه این بار، اقدام متقابل، باید به معنای واقعی کلمه "مقابله به مثل" و دارای "قدرت بازدارندگی" باشد. اگر می خواهیم ایران وارد جنگ فراگیر نشود - که واقعا نمی خواهیم - این ، مهم ترین استراتژی در شرایط کنونی است. این کار فرمول شناخته شده ای هم در دنیای امروز دارد: زدن ضربه و همزمان، انتقال این پیام که نمی خواهیم ادامه دهیم مگر این که ضریه جدیدی دریافت کنیم. https://eitaa.com/amirzahed https://t.center/amirzahed59
Telegram Center
Telegram Center
Channel