دولت اشغالگر که قصد داشت بخشی از کریدور شرق به غرب ذیل پرچم آمریکا باشد و خود را به عنوان قدرت منطقهای اثبات کند، توسط یک گروه کوچک به چنان چالشی کشیده شد که در پنجاه سال گذشته بیسابقه بوده است.
مشکل از همان هفته اول بروز کرد. جایی که اهداف اعلامی، بیش از حد بزرگ بود. برگرداندن اسرا و نابودی حماس با واقعیت روی زمین حتی اگر به اندازه چند بمب هستهای روی آن بریزند، همخوانی نداشت لذا به اهداف خود نرسیده است و به همین علت قصد دارد دایره جنگ را گسترش دهد یا با اقداماتی، اذهان عمومی را از شکست خود منحرف کند. از همین جهت سردار موسوی و معاون حماس را در دمشق و بیروت به شهادت و به عملیات انتحاری در کرمان میرسد. هدف یا گسترش جنگ با حضور آمریکا است یا اینکه اگر نشد و پاسخی دریافت نکرد، دستاوردتراشی برای خود خواهد بود. فراموش نکنیم که بازگرداندن اعتماد به نفس، یکی از ذاتیات حفظ مهاجرین اشغالگر در سرزمینهای اشغالی و البته حفظ نتانیاهو در قدرت است. اینجاست که اگر پاسخ لازم در سطح حملات و با همان شکل علنی داده نشود، خطوط جدید علیه ایرانِ اسلامی و کل محور مقاومت ترسیم خواهد شد. نباید اجازه داد ضربه مهم طوفان الاقصی، ترمیم شود. این پاسخ هم نباید صرفا از یک عضو جبهه مقاومت صورت گیرد تا رژیم امکان پاسخ یک به یک را داشته باشد. پاسخی یکپارچه با همان عظمت هفت اکتبر لازم است تا کمپین ترور متوقف گردد. رژیم نشان داده که صرفا با مشت محکم متوقف خواهد شد و نه با تحلیلهایی که میگوید باید سکوت کنیم.
https://t.center/amirzahed59
https://eitaa.com/amirzahed