سناریوهای گازی ارز
قسمت دوم: راه حل جایگزین
🔸در
قسمت اول سعی شد که نشانداده شود که اولا گاز در زمستان ۱۴۰۰ یک کالای بسیار استراتژیک است که در صورت وجود عقلانیت اقتصادی میتوان بهترین استفاده را از آن کرد، ثانیا در صورت اتخاذ راه حل تکراری قبلی چه بسا مصرف بیرویهی گاز در زمستان عامل شعلهور شدن بازار ارز بشود.
❓اما آیا میتوان از شدت این بحران کاست؟
📌به منظور حل بحران گازی زمستان ۱۴۰۰ به نظر میرسد که نیاز به
یک راه حل چند جانبه است که با تکتک مصرفکنندگان گاز رفتار متفاوتی داشته باشد.
در ادامه به ابعاد این راهکار برای هر قسمت از مصرف کنندگان گاز می پردازیم:
1️⃣خانوارها و بخش تجاری:
همانگونه که در اعداد قسمت قبل دیدیم مشکل اصلی در فصل سرد افزایش شدید مصرف بخش خانگی و تجاری است. در نتیجه هر راهحلی که بخشی از آن کاهش معنادار مصرف خانوارها نباشد قطعا تناسبی با ابعاد مشکل زمستان ۱۴۰۰ ندارد.
♦️بیشک بخشی از میزان مصرف بالای انرژی در ایران مربوط به وجود ساختمانهای غیر بهینه است. اما این تنها بخشی از مشکل است.
🔥واقعیت آن است که در قیمتهای فعلی ما ترجیح میدهیم که دمای خانه در زمستان هم بین ۲۲ تا ۲۵ درجه باشد. این در حالی است که در اکثر کشورهای اروپایی دمای داخل خانه در فصل زمستان را در حدود ۱۶-۱۹ درجه نگه میدارند. به عبارت دیگر بخش مهمی از مصرف شدید انرژی ما دقیقا به خاطر رفتار مصرفی خود ما و نه عدم بهرهوری ساختمانها و وسایل گرمایشی ما است.
چه راهحلی برای کاهش مصرف خانوارها وجود دارد؟
⬅️راهحل کوتاه مدت برای زمستان ۱۴۰۰:
🔹تعیین حد استاندارد (متوسط) مصرف متناظر با میزان گاز لازم برای گرم کردن یک خانهی ۱۰۰ متری در دمای ۱۹ درجه وافزایش جدی تعرفهی مصرف گاز بیش از این حد (با راهکاری مشابه سازوکار تبصره ۱۴ ماده واحد قانون بودجه ۱۴۰۰ برای صنعت فولاد – یعنی برابر شدن تعرفهی مصارف بالا با درصدی از نرخ گاز در بورس انرژی)
🔹تجمیع درآمد حاصل از این افزایش قیمت در یک حساب مجزا
🔹توزیع مساوی این درآمد بین تمام ایرانیان
👈دقت بشود که درآمد غیر مستقیم حاصل از کاهش مصرف گاز برای دولت بسیار بیشتر از درآمد مستقیم حاصل از تعرفهی بالاتر است. فلذا نباید در مورد بازتوزیع تمام درآمد مستقیم حاصل از تعرفهی بالاتر خانوارها خست به خرج داد.
(راه حل میانمدت : اختصاص سهمیهی انرژی قابل مبادله به تمام خانوارها و استفاده از سازوکارهای بورس انرژی برای قیمت گذاری آن. موضوعی که در نوبت دیگر به آن میپردازیم. )
آیا راهکار غیر قیمتیای وجود دارد که در آن مصرف مردم در فصل سرما متناسب با استانداردهای اروپا بشود؟ سالهای زیادی است که به دنبال این راهحل گشتهایم و نیافتهایم.
اما آیا تنها افزایش قیمت برای کاهش مصرف کافی است؟ اصلا! مطالعات زیادی نشان میدهد که آگاهی مردم از تعرفهها و فهم ارتباط بین نحوهی زندگیشان و میزان مصرفشان شرط لازم اثرگذاری مکانیسمهای قیمتی است.
2️⃣مقاصد صادراتی:
هنر سیاستگذار آن است که بتواند تسهیل مبادلات مالیش را (و یا خواستههای مهم دیگری که دارد را)در برابر توافق به عدم قطع گاز صادراتی در زمستان بگیرد.
البته این راهکار تنها در صورتی ممکن است که مصرف داخلی در زمستان کنترل بشود. اما توان ایران برای عدم قطع گاز صادراتی در فصل زمستان میتواند آغازگر ارتقا نقش ایران در منطقه باشد.
3️⃣صنایع انرژیبر:
به صنایع انرژیبر این گزینه داده شود که یا تعرفههای فعلی را پرداخت بکنند و در صورت کمبود گاز، گاز این صنایع در اولویت قطع شدن باشند و یا آنکه در سه ماه سرد سال تعرفهی بالاتری را پرداخت کنند ولی گاز آنها در طول زمستان در هر صورت قطع نشود. به این روش اولا صنایعی که ضرر اقتصادی بیشتری از قطعی گاز میبینند از صنایعی که میتوانند تعمیرات سالیانهی خود را در فصل زمستان انجام بدهند و ضرر کمتری ببینند جدا میشوند. ثانیا به صورت درونزا میزان مصرف صنایع کاهش مییابد.
4️⃣ نیروگاهها:
قطعا در میانمدت بهرهوری نیروگاهها باید افزایش یابد. این افزایش بهرهوری میتواند مصرف گاز نیروگاههای فعلی را به میزان ۳۰-۴۰٪ کاهش بدهد. اما تا زمستان ۱۴۰۰ زمانی باقی نمانده و راه حلی جز جلوگیری از افزایش مصرف برق وجود ندارد. در این قسمت هم میتوان از سازکار مشابه سازکار در مورد کاهش مصرف گاز خانوارها استفاده کرد. در واقع عدم هماهنگی تعرفههای گاز و برق خود میتواند باعث روی آوردن خانوارها به وسایل گرمایشی برقی و در نتیجه فشار مضاعف بر مصرف برق در فصل زمستان بشود.
نتیجهی قسمت دوم: میتوان با اتخاذ سیاستهای صحیح گازی هم از شدت بحران زمستان ۱۴۰۰ و سرایت آن به بازار ارز کاست و هم اصلاحاتی را در راستای اصلاحات بلندمدت کشور انجام داد.