نفرین نکنیم!✍ادهم شرقاوی/ ترجمهٔ ام رضوان اسماعیلزهی
مقری تلسمانی در کتاب «أزهار الرياض في أخبار القاضي عياض» مینویسد:
از زمخشری دربارهٔ علت قطعشدن پایش سؤال شد.
گفت: به نفرین مادرم؛ در کودکی گنجشکی را گرفتم و پایش را با نخی بستم و کشیدم، پایش قطع شد. مادرم از این ماجرا آزردهخاطر شد و به نیایش گفت: خدا پایت را قطع کند، همانگونه که پایش را قطع کردی! در جوانی برای طلب علم راهی بخارا شدم. در مسیر از سواری افتادم و پایم شکست و باید قطع میشد.
شکی نیست که مادر زمخشری نیز همانند مادران امروز وقتی او را نفرین کرد، فقط با زبانش نفرین کرد نه از ته دلش. اگر زنده بود و صحنهٔ قطعشدنِ پای پسرش را میدید، و بین قطعشدن پای خود و پای پسرش اختیار داده میشد، قطعًا ترجیح میداد پای خودش قطع شود و پای پسرش سالم بماند.
باری، دعا/نفرین تیری است که خطا نمیرود. با لحظهٔ استجابت مصادف میشود، و پشیمانی دیگر سودی ندارد.
به همینسبب رسولالله صلیاللهعلیهوسلم فرمود: خود و فرزندان و اموالتان را نفرین مکنید. مبادا نفرین شما با لحظهٔ اجابت دعا از سوی الله موافق افتد و مستجاب شود».
ادامه را در صبح تفتان ببینید
#جامعه
#صبح_تفتان
🆔@sobhetaftan_ir |تلگرام
🌐http://sobhetaftan.ir |وبسایت
📮taftankhabar@gmail.com |ایمیل