گاهی افراد قوی هم از قوی ماندن و قوی نشان دادن خسته میشوند. خیلی از شبها که برای خیلیها تکیهگاهی بودهاند، تکیهگاهی نمییابند جز زانوهای خودشان! آنها در تاریکترین شبهای اطرافیان خود چراغی برای تاریکی آنان بودهاند و حالا در تاریکترین روزهایشان، سنگ صبوری ندارند!
افراد قوی، در تنهایی گریه میکنند و در تنهایی درد میکشند. آنها نمیتوانند از درد و رنجشان سخنی بگویند. نه به خاطر غرورشان بلکه به این دلیل که قلب بندهی دیگری را به درد نیاورند. قلبی که مطمئن نیستند اندازهی قلب خود، بتواند تحمل شنیدن حرفهایشان را داشته باشد.
آنها تمام زندگیشان را در بین خود و الله تعالی نگه میدارند و از سختی و مرارتهای زندگی نمینالند حتی اگر به استخوانشان برسد. آنها درد میکشند و بیشتر از ما احساس میکنند اما در ظاهر آنان را مثل صخرهای بزرگ میبینی. آنها از جنس خودمان هستند، فقط روح و قلبی بزرگ دارند...
اما این افراد (افراد قوی) گاهی گاهی همانند یک بچه، همانند یک کودک، دلشان یک آدم محکمتر از خودشان میخواهد! آنها هم یک جاهایی بالاخره کم میآورند!
- موحد نوشت.
@alm_haste