View in Telegram
🔻 توافق برای حل مسائل مزمن: بیشترین اثر، کمترین تنش ✍️ علی ربیعی، لیلی فلاحتی "قسمت دوم" در اینجا وفاق عمودی به عنوان راهبردی برای جاری‌سازی و نهادینه نمودن آن مطرح می‌شود که می‌تواند هم رو به بالا (راس حاکمیت) و هم رو به پایین (شهروندان) پیاده‌سازی شود. بنابراین تلفیق وفاق عمودی و افقی الزامی است که بدون آن، هیچ تحولی برای دراز مدت شکل نخواهد گرفت. در وفاق عمودی رو به بالا، دولت به معنای اخص آن باید بتواند با حاکمیت پیرامون برنامه‌های اصلاحی به تفاهمی روشن و جامع دست یابد که عناصر قدرت‌های پراکنده در کشور نه تنها از آن برنامه‌ها احساس خطر نکرده بلکه این برنامه ها را در جهت ثبات تلقی نموده و نوعی شراکت و پیروزی همگانی برای عناصر حاکمیت و دولت در آن دیده شود. اما در سوی دیگر این بردار، وفاق عمودی رو به پایین و به عبارت دیگر وفاق با جامعه قرار دارد که نیازمند صورت‌بندی چندوجهی است. در این گشتاور، نهادهای مدنی به عنوان مرکز ثقل نقش محوری و با استفاده از ظرفیت‌هایی همچون انجمن‌های ‌علمی، سازمان‌های مردم نهاد، خیریه‌ها، سندیکاها و اتحادیه‌ها امکان نفوذ به عمق جامعه تا خانواده به عنوان هسته بنیادین جامعه را دارند. این سطح از وفاق بسیار انتزاعی و ذهنی بوده و از همین رو نیازمند ایجاد افق مشترک پیرامون «آینده ایران» است. بخاطر داشته باشیم که در نتیجه فرسایش سرمایه اجتماعی در دو دهه گذشته، شکاف دولت-ملت به اشکال متنوعی از ستیزهای درون گروهی بین مردم، اقشار مختلف، قومیت‌ها، اصناف و ...تسری یافته و انسجام اجتماعی را دچار زوال نموده است. در بسیاری از جوامع دوگانگی ارزشی به عنوان امری پذیرفته شده وجود دارد که نه تنها تیز و برنده نیستند، بلکه به عنوان دماسنج حکمرانی عمل می‌کنند؛ اما شواهد تجربی و اتفاقات رخ داده در ایران، به خصوص در سالهای اخیر که به خیابان کشیده شده نشان از یک چندگانگی ارزشی حاد، برنده و متمایل به رادیکالیسم دارد. استمرار در این رویه، نتیجه‌ای جز تخریب امکان زیست مسالمت‌جویانه در مسیر اهداف مشترک ملی نخواهد داشت. در شرایط فعلی، امکان‌ها در برابر ما بسیار محدود و قابلیت‌ها نیز بسیار کم‌توان هستند و بنابراین نیازمند وفاق حاکمیت با دولت، دولت با جامعه، جامعه با مردم و مردم با مردم در قالب همدلی، حمایت‌گری، گفتگو و تعامل هستیم. در این فرایند استراتژی‌هایی همچون شفافیت، انتقادپذیری، امن‌سازی به جای امنیتی‌سازی، درک متقابل از نیازها و مطالبات و حفظ حقوق و کرامت شهروندان پاشنه‌های آشیل این فراگشت محسوب می‌شوند. علاوه بر این ایجاد تفاهم معنایی، اشتراک ذهنی و کنشی حول محور «حل مساله ایران ما» در همه سطوح اهمیت ویژه دارد. وفاق برای حل این مسئله باید در نقطه مطلوب بین سه منحنی مسایلی با «بیشترین اثر» و «کمترین تنش در جامعه» و «امکان تفاهم‌پذیری» انتخاب تا بیشترین سطح از نتیجه حاصل شود. بدون تردید، دو مفهوم توسعه و وفاق در هم تنیده و لازم و ملزوم یکدیگرند و تحقق آن نیز نیازمند کنشگری لایه‌های مختلف جامعه از کف تا راس آن است و بدون مشارکت سازنده هر یک از این بازیگران، امکان تحقق توسعه فراهم نیست. @alirabiei_ir
Telegram Center
Telegram Center
Channel