✿﷽┅✿⊹༅🌺🍃༅⊹━┅┄•
«محمد عبدالله القحطانی»
◆ یکی از بزرگترین و پر هیاهوترین مدّعیان دروغین مهدویت بود که نیروهای او موفق به تسخیر مسجدالحرام شده و این مکان مقدس پانزده روز در تصاحب آنان بود . این اقدام به رهبری جهیمان بن محمد بن سیف العتیبی انجام گرفت. اومعتقد بود که شوهر خواهرش محمد عبدالله القحطانی ، همان مهدی موعود است که اسلام را نجات میدهد و صاحب بیعت بین رکن و مقام میباشد.
این فرقه برای اثبات گفتههای خود از احادیث فراوانی سخن میگفت که در آن بازگشت مهدی سخن میگوید . این گروه اولین روز سال ۱۴۰۰ هجری قمری (برابر ۲۰ نوامبر ۱۹۷۹ ) را برای تصرف مسجدالحرام در نظر گرفتند، تا منطبق بر بعضی از احادیث دربارهٔ تاریخ قیام مهدی باشد.
در صبح ان روز هنگامی که امام جماعت مسجد الحرام در حال آماده شدن برای برپایی نماز جماعت برای ۵۰ هزار عبادت کننده در آخرین روز حج بود. شورشیان اسلحههای خود را بیرون آوردند، دروازهها رابستند و ماموران را کشته و مسجد الحرام را به تصرف خود در اوردند و با القحطانی بین رکن و مقام بیعت نمودند.
سرانجام پس از دوهفته درگیری شورشیان تسلیم شدند. در این حادثه ۱۲۷ تن از نیروهای امنیتی و ۲۵۰۰ تن از نیروهای شورشی از جمله شخص القحطانی و جهیمان کشته شدند.
◆◆ اما در اینجا به دو نکتهی جالب و قابل توجه در واقعهی القحطانی اشاره می نمائیم :
◆ پردهی اول : القحطانی باتوجه به نسب و شجرهی خویش ، زمانی که ادعای مهدویت مینماید، از سوی سایرین مورد اشکال قرار میگیرد که مهدی از قریش و از نسل پیامبر ص است ولی تو از قبایل ترک و قحطانی میباشی .
اما القحطانی با ترسیم داستانی ، نسبی جدید برای خود ترسیم می کند و مدعی میشود که انها قریشی و از سادات و اشراف مصر میباشند که چند نسل قبل از او و اجداد او ، توسط ترک ها به اسارت گرفته شده و به ریاض آورده شده اند !!!
و میگوید خانواده آنها در اواخر قرن نوزدهم با قوای ترک به منطقه آمدند و در عسیر ساکن شدند و نسب آنها به اشراف (سادات) می¬رسد و از همین روی بود که ترک¬ها آنها را با خود همراه کردند. این از آداب ترکها بود که برای خوش یُمن بودن و برکت و پیروزی، اشراف را با سپاه خود همراه کنند. پس خاندان قحطانی ابتدا با اهالی جنوب در آمیختند و سپس به ریاض آمدند.
حزیمی در خاطرات خود همین مطلب رابیان میکند: روزی از سعد بن عبدالله القحطانی پرسیدم چطور محمد را مهدی میدانید در حالی که شما از قحطان هستید در حالی که از شروط مهدی این است که از قریش باشد و از نسل رسول خدا (ص)؟
او گفت ما در اصل از قبیله قحطان نیستیم بلکه ما با قحطان حلف و قسم داریم و جد اکبر ما از اشراف (سادات) مصر بود که با ترکها در حملههای محمد علی به این منطقه آمد و در جازان و سپس عسیر منزل کرد و به خاندان الترکی معروف بودند.
✧✧ پیوست ضروری : احمد الدجال همبوشی بصری نیز عینا با تبعیت از سیرهی مدعیان کذاب گذشته ، نسب واضح و اشکار و ثابت خویش را که به تایید نسب شناسان بزرگ بصره و بزرگان عشیره و اقوام او نیز رسیده است را انکار می کند!
و کاملا بی اساس و مضحکانه مدعی میشود که مادر جد چهارم او با امام مهدی عج ازدواج کرده! و نسب او به امام مهدی عج برمیگردد !!!!
◆ پردهی دوم : ارتباط جهیمان با محمد بن عبدالله با تزویج خواهر جهیمان به او محکم تر شد. حزیمی داستان معرفی قحطانی به عنوان مهدی منتظر را چنین نقل میکند:
من از محمد بن عبدالله القحطانی پرسیدم آیا تو مطمئن هستی که مهدی هستی؟ او در جواب گفت: من اول درباره آنچه اخوان درباره مهدي بودن من می¬گفتند قانع نشدم. اما بعد از مدتی از آنها جدا شده و بارها از خداوند طلب خیر کردم و در یک شب سينه من برای این عمل انشراح پیدا کرد. من از او پرسیدم: چه کسی برای بار اول اشاره کرد که تو مهدی هستی؟ او گفت: قبل از اینکه ما به اخوان بپیوندیم این فکر در نزد بعضی از اخوان در مسجد الرویل وجود داشت و گاهی آن را بیان میکردند و من در درون خود به این حرفها میخندیدم و آن را شوخی تلقی میکردم تا اینکه رؤیاها به حد تواتر رسید و از آن زمان آنها را جدی گرفتم .
◆◆ نکتهی مهم آنست که القحطانی دقیقا خواب و استخاره (طلب خیر) را به عنوان شواهد امامت و مهدویت خویش معرفی میکند !
و مدعی میشود که خواب های متواتری دربارهی مهدویت او دیده شده است . و این مسائل رادلیلی متقن بر امامت و مهدویت خویش قلمداد میکند !!
⇩▬⇩▭⇩▬⇩▭⇩▬⇩