بسم الله و العون منه
مباهله خنده دار اتباع احمد دجال با همدیگر!!! 📛📛
(تصویر بعد از توضیح به پیوست می باشد)📌
با توجه به دو شقه شدن جریان گروهک احمد دجال مدعی یمانیت و مهدویت، و کشف این خبر که مبالغ هنگفتی از اموال گول خوردگان توسط این جریان بدست افرادی نظیر توفیق مسرور مغربی و واثق الحسینی مصادره و استفاده شخصی شده است، عبدالله هاشم و تنی چند از سایر بزرگان این فرقه از باند قاچاق توفیق مسرور المغربی اعلان برائت و بیزاری کرده و شروع به لعن و نفرین آنان نموده و ادعا کردند «امام احمد الحسن به غیبت رفته است و صوتی که در پالتاک شنیده می شود صدای گوساله سامری و دجال آخر الزمان است»!!!
🔴⚫️⚫️⚫️
این افتضاح باعث گردید تا صدایی بعنوان صدای احمد دجال در فیس بوک منتسب به وی!! آپلود گردد که شباهتی به صدای موجود در تسجیلات قبلی نداشت و در آن عبدالله هاشم و اعوانش موش هایی معرفی شدند که مخالف دعوت احمد دجال هستند.!!
❎❎❎❎
علی ای حال با دو شقه شدن این فرقه تروریستی هرمی که اموال زیادی را به بهانه راه اندازی شبکه و چاپ آثار احمد دجال و ... از اتباع جاهلش بدست آورده بود این دو گروهک به جان هم افتادند و همدیگر را کافر و منافق و معاند فتوی دادند و تا بود خباثت و نیت های شوم جنسی و مالی که قبلاً در خفا بود را علنی کردند...
در همین راستا سامر ایوب از برجستگان شعبه مکتب گروهک احمد دجال حاضر گشت با عبدالله هاشم مباحثه و یا مباهله کند.!!!
بهمین دلیل از انجایی که هر دو یقین بر کذب کل جریان احمد دجال داشتند، تقاضایی از هم کردند که هر دو عاجز از مباحثه به مباهله روی آوردند.!!
در این مباحثه سامر ایوب از عبدالله هاشم این سوال را پرسید:
❎"اگر تو ادعا داری سید احمد الحسن با توست پس از او بخواه تا بگوید من چه وقت و چطور خواهم مُرد؟؟؟"
طبیعتاً سوال سوال سختیست و جز کسی که دست بر عالم غیب داشته باشد جوابی بر این سوال ندارد...
از طرف دیگر عبدالله هاشم نیز که یقین دارد سامر ایوب نیز کذاب است و جریان مکتب یک جریان هرمی برای قاچاق اموال و دزدی از مردم است، دقیقا همین سوال را از سامر کرده و می گوید:
"❎تو هر موقع خبرم کردی که من چه زمانی و چطور خواهم مرد آن موقع بتو خواهم گفت که تو کی و چطور خواهی مرد"
ههههههههه😅😅
خدایی را شکر که دشمنان اهل البیت را مُشتی احمق قرار داد و نور آل محمد(ص) را چونان خورشیدی در میانه روز.
ماجرای این دو گروهک مضحک شبیه همان لطیفه است که یکی گفت ما دیگی داریم که در آن آب یک دریا را می شود ریخت...
در آن حین دیگری گفت.. ما نیز چغندر هایی را داریم که موعد برداشت هر یکی به اندازه یک کوه است..
پس اولی گفت: آن چغندر ها را کجا می پزید؟؟
گفت در همان دیگ شما!!
حال دیگ احمد است یا چغندر.. هر چه باشد باید خندید بحال یک مشت جاهل عوام که امامشان را در خواب می بینند و توقیعاتش را در فیس بوک می یابند و صدای ملکوتی ش را در میکروفون پالتاک می شنوند و معجزاتش را در بین فیلم های یوتیوب می جویند و کل هم و غمشان در آخر الزمان همین است که پست امامشان لایک بخورد!!!
هنیئا لکم.. حقاً که احمد حق شماست و شما لایق احمد احمقید.. مگر کسانی که از سر غفلت و عدم مطالعه خود را پاگیر این فرقه هرمی کرده اند...
تا وقت هست.. تا عذاب خداوند بر شما حتمی نشده، خود را از اینهمه حماقت و جهالت و عناد و تعصب و گناه و ضلالت و انحراف رهایی بخشید..
و الله علی کل شیء شهید...