مجله ادبی، هنری "الف"

Channel
Logo of the Telegram channel مجله ادبی، هنری "الف"
@alefmagazine1Promote
267
subscribers
از عشق گشته "دال" الف  بی‌عشق "الف" چون دال‌ها ...
Forwarded from mostafa me'mari nia
نمایش «زیرو»

نویسنده ،تهیه کننده و کارگردان :
رسول مجرد کاهانی

بازیگران :
مصطفی معماری نیا
فاطمه حسینی
پریسا حسینی
نفیسا دهقانیان
لیندا شایسته
ناصر نوری
سارا تقوی
زینب طاهری
ساحل حسینی
امید شیدایی
شادی مقدم
نیاش حلوائی
هانیه صدرالسادات
بامعرفی ستایش مبینی

دستیار کارگردان:
ساراگل فخر آبادی
دستیار دو کارگردان:
پریسا حسینی

طراح دکور وصحنه:
حامد پریزاد،محمد مروج

طراح گرافیک:
محمد درودی

طراح گریم:
الهام دری

طراح نور:
محمود کریمی

مدیر فیلمبرداری وعکاسی:
فهیمه دانشی

منشی صحنه :
حوراعلویان

طراح لباس :
اسما مهجوری

انتخاب موسیقی :
شقايق رمضان پور

مجری صحنه:
مائده هادی نژاد
فاطمه سلیمانی


روابط عمومی :
سارا گل فخر آبادی
۰۹۳۰۴۹۰۲۳۴۸
.

تاریخ اولین اجرا:
هجدهم آبان ماه 1402
🕗ساعت 20

مکان :
مشهد، بلوار وکیل آباد، بلوار باهنر، با هنر 5 پردیس اردیبهشت

خرید اینترنتی بلیط :
https://gishot.ir/e?m=164291
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.


چمدانی نشسته بر دوشت
زخمهایی به قلب مغلوبت

پرتگاهی به نام «آزادی»
مقصد راه آهنت باشد



خسته از «انقلاب» و «آزادی»
           فندکی در می‌آوری شاید،

                 «هجدهِ تیرِ» بی سرانجامی
                         توی سیگار «بهمن»‌ت باشد ...

برشی از شعر #سید_مهدی_موسوی
#علیه_فراموشی
#هجدهم_تیر_۱۳۷۸
#کوی_دانشگاه
#دانشجویان_پیشرو
#توقیف_روزنامه_سلام
#حملات_گاز_انبری
#سرقت_ریش_تراش
#صف_شکنان
#زن_زندگی_آزادی
#یک_ایران_نه

@ALEFmagazine1
خیلی قدیم ترها سر را که میبریدند روی dryaserrahmanirad گردن روغن داغ می ریختند اینطوری جلوی خونریزی گرفته می شد، خون در داخل بدن گردش داشت و قلب میتوانست خون را پمپاژ کند شخص بی سر همینطوری می چرخید دور خودش می چرخید و می رقصید. اسمش را گذشته بودند رقص بسمل برای رقص بسمل، سرلازم
نبود.
حال و روز این روزهایمان را که میبینم به این فکر میکنم که انگار از بدو تولد به جای ،ناف سرمان را بریده.اند فقط دور خودمان می چرخیم دور خودمان می.گردیم زندگی کردن ،ما کم از رقص بسمل ندارد. خوش به حال آنها سرشان گیج نمی رفت....



برای او که وزن دلایلش برای پایان دادن به زندگی خیلی بیشتر شده بود تا ادامه دادن

#پانته‌آ_اقبال‌زاده

@ALEFmagazine1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قلندرانِ حقیقت به نیم جـــــــــــو نخرند
قبایِ اطلس آن کس که از #هنر عاریست ...
(حضرت حافظ)


... هیچ حرفی با شما نداریم، الا یک کلمه : #نه

#دانشگاه_هنر
#یک_ایران_نه
@ALEFmagazine1
#وحید_افکاری


در فضاهای سترون و تُهی
بسا خورشیدها می‌گردند
به همه‌ی آن چیزها
که تاریکی‌ست
با روشنی خویش سخن می‌گویند
در برابر من سکوت می‌کنند.
آه، این است دشمنیِ روشنی
با روشنگر؛
او بی‌رحمانه
مدارش را می‌چرخد،
ناراست، از صمیم قلب برابر روشن‌گر سرد،
برابر خورشید
چنین ره می‌سپارد هر خورشیدی.
به کردار توفان، خورشیدها
مدار خویش را می‌پروازند،
این است چرخششان!
آنان پیروِ اراده‌ی سنگ‌دلانه‌ی خویشند
این است سردیشان!


#فریدریش_نیچه
ترجمه علی عبداللهی
اکنون میان دو هیچ


@ALEFmagazine1
۲۱ فوریه(دوم اسفند)
#روز_جهانی_زبان_مادری





هیچ جنگ سردی با گلوله های برفی آغاز نشده است
یا با هجوم زمستان

جنگ سرد
از یاد بردن زبان مادری
در کلاسهای تابستانی است.


علی داوری ترشیزی
@ALEFmagazine1
با هشتک #علیه_فراموشی از جاویدنام #محمد_مرادی یاد کنیم که چهل روز پیش تا نهایتِ دریاهای آزاد شنا کرد تا نگاه مردمان جهان را به ماهیان دربند بدوزد...


نخواب، نازنین!
پرندگان خودکشی می‌کنند
آن‌گاه که ماه فرو‌می‌ریزد
به‌سانِ آبگینه‌های شکسته
سایه، ننگِ مارا می‌نوشد
و گریزِ خود را پنهان می‌کنیم
آن‌گاه که ماه فرومی‌ریزد
عشق حماسه‌ای ‌می‌شود...

برای چهلمین روز از مرگ #محمد_مرادی ...
#علیه_فراموشی
@ALEFmagazine1
#فرهاد_میثمی
#تلخ‌تر_از_زهر
#طاقت_بیار_رفیق





حوصله کن مجروح من
مجروح خارزار بی چلچله!
این‌طور هم نمی‌ماند
که علف در دهان داس بمیرد و
باد برای خودش
هی به هوچی و هلهله.

من به تو قول می‌دهم
بهارزایی هزار خرداد خوش‌ خبر
از جان‌پناه امید و ستاره در پی است.
حالا هی قدم بزن
قدم به قدم
به قدرِ همين مزار بی‌نام و سنگ،
سنگ بر سنگِ خاطره بگذار
تا ببينيم اين بادِ بی‌خبر
کی باز با خود و اين خوابِ خسته،
عطرِ تازه‌ی چای و بوی روشنِ چراغ خواهد آورد!

راستی حالا
دلت برای ديدنِ يک نم‌نمِ باران،
چند چشمه، چند رود و چند دريا گريه دارد!؟

حوصله کن بلبلِ غمديده‌ی بی‌باغ و آسمان
سرانجام اين کليد زنگ‌زده نيز
شبی به ياد می‌آورد
که پشت اين قفل بد قولِ خسته هم
دری هست، ديواری هست
به خدا ... دريايی هست!


#سیدعلی_صالحی
@ALEFmagazine1
درختان جوان را در خیابان دفن میکردیم برادرهایمان را زیر باران دفن میکردیم

درختان بریده زیر باران گریه می‌کردند
برادرهایمان در گورهاشان گریه می‌کردند

میان شهر خالی می‌دویدیم و هوا بد بود
صدای تیر سهم هرکسی که حرف می‌زد بود

به نوبت زخم‌هایی گوشه تصویر می‌خوردیم
به نوبت گریه می‌کردیم و درصف تیر می‌خوردیم
کسی هربار می‌افتاد و درخون دست وپا می‌زد
صدایی نام‌مان را پیش از افتادن صدا می‌زد

زمان تکرار می‌شد، درمسیر ابرها بودیم
دوباره در کنار نعشها و قبرها بودیم

کسی می‌شست آنسو دستهای سرخ رنگش را
کسی آن گوشه پر می‌کرد تفنگش را

کسی را دیگران سمت طناب دار می‌بردند
کسی را چشم بسته سینه‌ی دیوار می‌بردند

دوتا ماهی مرده داخل یک طشت خون بودیم
دو شاخه روی نعش یک درخت واژگون بودیم

درختان جوان را زیر باران دفن می‌کردند
جوان بودیم و ما را در خیابان دفن می‌کردند

#حامدابراهیم‌پور
@ALEFmagazine1
در غریو ِ سنگین ِ ماشین ها و اختلاط ِ اذان و جاز
آواز ِ قُمری ِ کوچک را
شنیدم ،
چنان که از پس ِ پرده ای آمیزه ی ابر و دود
تابش ِ تک ستاره یی .

 

آن جا که گنه کاران
با میراث ِ کمرشکن ِ معصومیت ِ خویش
بردرگاه ِ بلند
پیشانی ِ درد
بر آستانه می نهند
و باران ِ بی حاصل ِ اشک
بر خاک
ورهایی و رستگاری را
از چارسوی بسیط ِ زمین
پای در زنجیر و گم کرده راه می آیند ،
گوش بر هیبت ِ توفانی ِ فریادهای نیاز و اذکار ِ بی سخاوت بسته
دو قُمری
بر کنگره ی سرد
دانه در دهان ِ یکدیگر می گذارند

و عشق
بر گرد ِ ایشان
حصاری دیگر است .


#احمد_شاملو

@ALEFmagazine1
#مجیدرضا_رهنورد
#محسن_شکاری

مادران

نیمه شب،
از ناله‌ی مرغی که در ژرفای ظلمت
بال و پر می‌زد
ز جا جستم.
ناله‌ی آن مرغ زخمی همچنان از دور می‌آمد
لحظه‌ای در بهت بنشستم
ناله آن مرغ زخمی همچنان از دور می‌آمد.

ماه غمگین
ابر سنگین
خانه در غربت
ناله‌ی آن مرغ زخمی همچنان از دور می‌آمد
لحظه‌هایی شهر سرشار از صدای ناله‌ی مرغان زخمی شد
اوج این موسیقی غمناک، در افلاک، می‌پیچید!

مانده بودم سخت در حیرت که آیا هیچ‌کاری می‌توانستم؟

آسمان، هستی، خدا، شب، برگ‌ها
چیزی نمی‌گفتند
آه در هر خانه‌ی این شهر،
مادران با گریه می‌خفتند،
دانستم!



#فریدون_مشیری
از دفتر: #تا_صبح_تابناک_اهورایی

شرح عکس:
سحرگاه دوشنبه، ۲۱ آذرماه ۱۴۰۱
محور خروجی مشهد_فریمان
ساعت ۵ صبح
اعدام مجیدرضا رهنورد ...

ما بی چرا زندگانیم
آنان به چرا مرگ خود آگاهانند ...

#باید_خون_گریست


@ALEFmagazine1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
به نام سرخ آزادی
سرودی برای ایران، برای زن، زندگی، آزادی
تقدیم میگردد به تمامی مردمانی که قلبشان برای وطن می‌تپد و خون سرخشان در بستر رگهای آزادی تا ابد جاری میماند.
#مژگان_شجریان
اول دسامبر ۲۰۲۲ / آذرماه ۱۴۰۱ شمسی

آه اگر آزادى سرودى ميخواند
آه اگر به فردا‌ها نويدى ميداد

صدا ميشوى هزاران هزار
رها ميشوى بهاران بهار

تو اى ايران  بمان جاويدان
به نام وطن  تو با من بخوان

بخوان به نام زن
بخوان به نام ايران
بخوان به نام آزادى
بخوان به نام ايران

سرودت را جهان خوانده
چنان خورشيد تابنده
درين خاموش بى پايان
چه دارم در كفم جز جان

بخوان به نام زن
بخوان به نام ايران
بخوان به نام آزادى
بخوان به نام ايران
به نام سـرخ آزادى
بخوان به نام ايران
#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#آزادی_ایران
#کیان_پیرفلک
#نیکا_شاکرمی
#women_life_freedom
@ALEFmagazine1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.


در ظلمت جانکاه شب،
مرغ سحر خوان منی
در حصر هم آزاده‌ای،
تنها تو ایران منی ...


شرح ویدیو: آوای همبستگی
The Song of Solidarity

کاری از
@students_4_iran
توضیحات بیشتر و داده‌ها رو می‌توانید اینجا ببینید.


#ایران_ما
#ما_همه_با_هم_هستیم
#اعتراضات_سراسری
#خیزش_مردمی
#زن_زندگی_آزادی

@ALEFmagazine1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.

اثری فاخر از منزلت این روزهای روشنِ سرزمین ما،
این تقویم تازه در هوای آزاد،
رو به سپیده ای نزدیک،
برای زوال دژخیم،
به احترام این #خیزش_مردمی
برای #زن_زندگی_آزادی



من آن صبحم که ناگاهان چو آتش در شب افتادم
بیا ای چشمِ روشن‌بین که خورشیدی عجب زادم

ز هر چاکِ گریبانم چراغی تازه می‌تابد
که در پیراهنِ خود آذرخش‌آسا درافتادم

چو از هر ذره‌ی من آفتابی نو به چرخ آمد
چه باک از آتشِ دوران که خواهد داد بر بادم

تنم افتاده خونین زیرِ این آوارِ شب، اما
دری زین دخمه سوی خانه‌ی خورشید بگشادم

الا ای صبحِ آزادی به یاد آور در آن شادی
کزین شب‌های ناباور منت آواز می‌دادم

در آن دوری و بدحالی نبودم از رُخت خالی
به دل می‌دیدمت وز جان سلامت می‌فرستادم

سزد کز خونِ من نقشی بر آرد لعلِ پیروزت
که من بر دُرجِ دل مُهری به جز مِهرِ تو ننهادم

به جز دامِ سرِ زلفت که آرامِ دلِ سایه است
به بندی تن نخواهد داد هرگز جانِ آزادم

شعر: #هوشنگ_ابتهاج (#سایه)
آهنگساز و نوازنده سه‌تار: #کوروش_تقوی
خواننده: #می‌گل
کمانچه و قیچک: #سعید_کامجو
میکس و سنتور: #بشیر_فرامرزی

با سپاس از کاربر farhang ،
عضو محترم کانال، برای ارسال کلیپ

@ALEFmagazine1
Vatan (Solo)
Mohsen Namjoo
◾️برای خون‌های ریخته بر خاک این وطن...


بگو به این عجوزه‌ها
به آن کثیفْ پوزه‌ها
به خادمانِ موزه‌ها
به صاحبانِ زوزه‌ها
که گورِ غاصبان کنیم
تمام خاکِ این «وطن» ...


تنظیم و آواز: محسن نامجو
کلام: سردار شمس‌آوری

@ALEFmagazine1
.

طاقت بیار رفیق ...
#حسین_رونقی




در سرزمین من،
روزنامه لال به دنیا می آید،
رادیو کر
و تلویزیون کور...
و کسانی که طالبِ سالم زاده شدنِ این همه باشند را،
لال می کنند می کُشند،
کر می کنند می کُشند،
کور می کنند می کُشند...
در سرزمین من

آه ! سرزمین من !

#شیرکو_بیکس

@ALEFmagazine1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🕊🕊


‍ دوستانی دارم
دوستانی که هرگز همدیگر را ندیده‌ایم،
حتی برای یکبار؛
اما حاضریم بمیریم با هم
برای نان مشترک....
آزادی مشترک....
رویای مشترک....


#ناظم_حکمت


شرح ویدیو:
یکی از زیباترین آثار هنری جامعه بین الملل با جنبش مردمی #زن_زندگی_آزادی که توسط گروه رقص هلندی dc058 و بر روی اثر موسیقایی #شروین_حاجی‌پور اجرا شده است.

@ALEFmagazine1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.



ای در رگانم خون #وطن
ای پرچمت ما را کفن
دور از تو بادا اهرمن
#ایران_من ،
          ایران من،
               ایران من،
                    ایران من ...


#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی


@ALEFmagazine1
تا آخرین نفس | محمدرضا شجریان
Mohammad Reza Shajarian
⚡️ «تا آخرین نفس» - نسخه‌ی کامل

آواز: محمدرضا #شجریان 🎤
شاعر: فریدون #توللی
@ALEFmagazine1
خجسته باد اول مهر، زادروز خسرو آواز ایران، استاد محمدرضا شجریان،
مرغ سحرخوان این مرز و بوم در پی هر ظلمت تاریک...

به میمنت این روز عزیز ، در این شام سیاه میهن، صدای استاد را بر شعری از فریدون توللی در دستگاه ماهور بشنویم به بشارت سپیده ای که از پس این تیرگی سر خواهد زد .
زادروزت هزاران بار فرخنده باد استاد جان 🌺🌺🌺


تا آخرین نفر
تا آخرین نفس
کوشیم و بشکنیم دیوار این قفس
از دامن خلیج
تا سینه ی کویر
تا ساحل ارس

فرجام ننگ و روز جنگ و جنگ زندگیست
آغاز افتخار
پایان بندگیست
پایان این شکنج و رنج و سرفکندگی‌ست

دلها پر از امید، جانها پر از هوس
هنگام گام و گام کام و کام آشناست
نصرت رسیده دوست
دشمن اسیر ماست

با مشت خلق و پشت خلق و عزم رهنماست

کوشیم و برکنیم و بفکنیم و بشکنیم
آن پایه های درد
آن پایه های رنج
تا آخرین نفر
تا آخرین نفس

جوشیم و سرنهیم و جان دهیم و وارهیم
با پشتکارِ خویش
بی انتظارِ کس
تا آخرین نفر
تا آخرین نفس

کوشیم و بشکنیم
دیوارِ این قفس
همدوش و همعنان و هم شعار و هم نفس
تا آخرین نفر
تا آخرین نفس
@ALEFmagazine1
👇
Telegram Center
Telegram Center
Channel