نقد
امیرمعزی (2)
چشمپوشی از یک تقابل آشکار: دین علی (ع) در برابر دین عثمان
2.1. نگاهی به مقاله «دین علی»
فصل نخست کتاب «تشیّع، ریشهها و باورهای عرفانی» نوشته
امیرمعزی، بر گرد اصطلاح «دین علی» میچرخد که در مباحث بعدی، برای ارائه چهرهای کاملاً باطنی از تشیّع، بهره زیادی از آن خواهد برد؛ به ویژه در ارائه شفاهی که در 12 اردیبهشت 1400 داشت، برداشت خود از دین علی را روشنتر بیان کرد.
این مقاله با یک سؤال جهتدار آغاز میشود:
«... مگر دین علی با اسلام و یا دین حضرت محمد (ص) تفاوت دارد؟» (
امیرمعزی، ص23)
در جای دیگر نیز مینویسد:
«به نظر میرسد که این اصطلاح لااقل برای بعضی از طرفداران علی مشکل ایجاد نموده باشد، زیرا میتوانست سبب شود که میان «دین علی» و اسلام فرقی متصوّر شد.» (
امیرمعزی، ص50)
امیرمعزی ادعا میکند:
«حضرت علی (ع)، البته به غیر از شخص پیامبر (ص)، تنها شخصیتی است از دوران اولیه اسلام که اصطلاح «دین» با نام او گره خورده است. ... استفاده از اصطلاح «دین علی» از آن جا قابل توجه است که وقتی صحبت از مهمترین همعصران حضرت علی (ع) یعنی خلفای راشدین میشود، منابع تاریخی اصطلاح سنت را به کار میبرند، نه دین را.»
(
امیرمعزی، ص26)
سپس با تکیه بر همین نکته، ادعا میکند امیرالمؤمنین (ع) پیرو سنتهای ابوبکر و عمر بوده است و نتیجه میگیرد:
«پس دین علی، بیش از یک سنت و بیش از مجموعهای از الگوهای رفتاری و تصمیماتی مربوط به زندگی دنیوی و یا مذهبی روزمره بوده است. به نظر میرسد که این تعبیر بیشتر اشاره به مجموعه کاملی از عقاید است و میتوان گفت اقرار به ایمان دارد که میتوانست هم بر امور دنیوی و مذهبی و هم بر امور روحانی و جسمانی فرد اثر بگذارد.» (
امیرمعزی، ص27)
امیرمعزی ترجیح میدهد در این بخش از کنار دوگانه «دین علی – دین عثمان» بیسر و صدا بگذرد و تنها به یک اشاره گذرا و تحلیل غیرمستدلّ در پینوشت اکتفا کند:
«... استفاده کمیاب از اصطلاح دین عثمان که احتمالاً در واکنش به اصطلاح دین علی جعل شده بود ...» (امیرمعزی، ص50)
«همین طور گاه اصطلاح «دین عثمان» جایگزین «رأی العثمانیة» گردیده (طبری، تصحیح دخویه، ج2، ص340) که اشارهای است به کسانی که بنیامیه را بر بنیهاشم ترجیح میدادند. به نظر میرسد این پاسخی بوده است به تعبیر دین علی.» (اميرمعزی، ص53)
در حالی که مهمترین نکته برای فهم تعبیر «دین علی» همین تقابل آن با تعبیر «دین عثمان» است.
2.2. دین عثمان
تعبیر «دین عثمان» همپا و در برابر «دین علی» وجود داشته است. مثلاً عبد الله بن زبیر اسدی سروده است: «
ثَمَانُونَ أَلْفًا دِينُ عُثْمَانَ دِينُهم» (أنساب الأشراف، 7/ 23). هر معنایی که برای دین علی، ارائه شود، نمیتواند بدون توجه به تعبیر دین عثمان باشد. حتی اگر چنان که
امیرمعزی -بدون ذکر دلیل- ادعا کرده، تعبیرِ دین عثمان، صرفاً پاسخی ساختگی به تعبیر دینِ علی باشد؛ این دو تعبیر در یک زمان و در برابر هم شکل گرفته و باید در نسبت با هم فهمیده شود. در نظر داشته باشیم:
اوّلاً هیچ کدام از شواهدی که
امیرمعزی آورده به پیش از درگیری هواداران امیرالمؤمنین (ع) و عثمان بازنمیگردد.
ثانیاً شواهدی که برای دو تعبیر دین عثمان و دین علی وجود دارد، تقریباً تقدّم زمانی یکسانی دارد و در همه آنها تقابل علوی-عثمانی آشکار است؛ مثلاً:
- وقتی نافع بن هلال در روز عاشورا گفت:
«أنا الْجَمَلِيّ، أنا عَلَى دين علي.» مزاحم بن حریث پاسخ داد: «
أنا عَلَى دين عُثْمَان» و نافع به او جواب داد:
«أنت عَلَى دين شيطان.» (طبری، 5/ 435)
- در شعر رفاعة بن شداد:
«أنا ابن شداد على دين علي / لست لعثمان بن أروى بولي» (طبری، 6/ 50) دین علی به صراحت در برابر ولایت عثمان قرار گرفته است.
- در نبرد صفین جوانی شامی به میدان آمد و سرود: «
أنا ابن أرباب الملوك غسان / والدائن الْيَوْم بدين عُثْمَان / إني أتاني خبر فأشجان / أن عَلِيًّا قتل ابن عفان» (طبری، 5/ 43).
2.3. سنت عثمان
امیرمعزی همچنین از این نکته غفلت کرده که «سنّة عثمان» نیز مانند «سنة علی» به تنهایی، کاربرد نادری دارد. (مثلاً یک نمونه یافت شد که تصحیف «ستّة عمر» است. قس: المنتظم، 6/ 32 با تاريخ الطبري، 5/ 531) ارجاعاتی که
امیرمعزی آورده از اثباتِ رواجِ تعبیر سنت عثمان، ناتوان است و صرفاً کاربرد سنت شیخین را نشان میدهد یا در برخی موارد، تعابیر عامتر که نظیر آن برای امیرالمؤمنین ع نیز یافت میشود. بنابراین نتایجی که
امیرمعزی با استفاده از مقایسه تعبیر دین و سنت گرفته، صحیح نیست؛ زیرا چنان که گفتیم، تعبیر «دین علی» و «دین عثمان» در برابر هم شکل گرفته و تمایز روشنی میانِ تعبیر «سنت علی» و «سنت عثمان» از جهت نادر بودن، دیده نمیشود.
#امیرمعزی@Alasar_1