شعر ، ادبیات و زندگی

#محمد_مختاری
Channel
Art and Design
Books
Music
Humor and Entertainment
Persian
Logo of the Telegram channel شعر ، ادبیات و زندگی
@alahiaryparviz38Promote
267
subscribers
7.65K
photos
4.62K
videos
17.2K
links
کانال شعر ، ادبیات و زندگی
To first message
💥💥💥

مجال

نرفته باز میائی
و چرخ می‌خوری و آفتاب پائیزی
نشان پروازت را
بر خاک
چو نقطه‌ای کمرنگ
و دور می‌یابد.

چه تنگ حوصله است آسمانت
که سایۀ برگی لرزان می‌پوشاندت.

نگاه کن
نگاه استوائی
تمام قاره‌ها را گرم کرده است.
و آن زمان که در اقصای نور
ستاره‌ای دنباله‌دار
مدار عالم را می‌گسترد
همین توئی که در این دایره
مجال کوتاهت را دوره می‌کنی
و بال می‌زنی و چشمانت
از گشتن تیرگی و خون و باد
می‌لرزد.

دمی به جانب دریا نگاه کن
کلنگ‌ها پیکان پردرخشش پروازشان را
به جانب افق دوردست رها کرده‌اند.
کنار نیزران
خاکستر سپیدی موج می‌زند
و ساعتی دیگر
کبودی خاموش
تمام نیزاران را
می‌پوشاند
و آخرین بال
به سینۀ افق دوردست
فرو می‌رود.

دمی نمی‌گذرد
شامگاه خستۀ پائیزی
می‌بیند
کزین مدار فراتر نرفته
دوارت
فرود آورده‌ست
و بال‌هایت را
خاک و باد
ببازی
گرفته‌اند...

#محمد_مختاری
https://t.center/alahiaryparviz38
💥💥💥

«پس عشق بود؟
گسترده بود نقشه ی میدان مرگ
و عشق بود؟»
این واژه را چگونه به خاطر آوردم؟
باید کسی دوباره آن را بر زبان آورده باشد
که اکنون پژواکش را می شنوم.
وقتی که آیه های غیبت هر روز در محله ای خوانده می شد
یک روز کودکی که پای طناب ایستاده بود
و گوش ماهی بزرگی را به گوش چسبانده بود
ناگاه سر بر آورد و بی تحاشی چیزی گفت و گریخت.
و من هنوز ایستاده بودم
بین تمام جمعیت
پژواک گام هایش را می شنیدم
می شنوم
غوغای استخوان هایش را می شنیدم
می شنوم
انگار آن صدف را بر گوشم نهاده ام
می لرزد از طنینش لب هایم
سنگینی زمین گویی در انگشتانم مانده باشد.

#محمد_مختاری

https://t.center/alahiaryparviz38