View in Telegram
💥💥💥 "از مردان جنگل" بيا ”ترزا“ که اين آقا زبان انگليسی نيز ميداند اگر چه لهجه اش زشت است در اول روز ميپنداشتم آموزشی بس مختصر ديده است در ”ليما“ ولی بشنودم از ”پدرو“ که دانشگاه هم خوانده است                                                   اما اندکی ژوليده انديش است چو اين آواره شاعرمنش کاری دگر پيدا نخواهد کرد و مزدش نيز بالا نيست پذيرفتم که تا شش ماه يا يک سال اين جايش نگه داريم که گاهی از برای خنده خوبست اين چنين مرد و چنين لهجه و شايد هم کسی از دوستان گويد خوشآيند است اين لهجه به لب سيگار برگ دست چندم ايستاده مرد آواره فراز چهره اش ابری ز دودی تلخ و بر لب گوييا دارد سرودی تلخ: ببين ای مرد، ای نامرد به دستور تو در اين هشت ساعت، هشت انبار لبالب را تهی کردم و کالاهای گوناگون آنها را به فرمان تو بر گردونه ها هشتم و چندين بار از سنگينی هر بار زخمی کاشتم بر دوش دريغا گر درختانی که در آن بيشه ها صف بسته بودند از کران تا بيکران                                                                            چون لشکری انبوه به کام آتش ترفند بد خواهان نميرفتند چه ميکردم درين انبار با اين بار الا ای مرد، ای نامرد آگه نيستی از سرگذشت من اگر آن برکه را دست بد انديشان نميخشکاند نميمردند گر آن ماهيان در ريگزاران و بيابانها همين من اين منِ آواره آزرمگين غرنده ببر بيشه ها بودم اگر آن آتش ديرين نمي افسرد مسلسل داشتم بر دوش چه شبهايی که در انبوهه تاريک جنگلها به پيشاپيش همراهان چراغ افراشتم بر دوش بلی فرزانه گان را ناسزاوار است به جايی ميهمان بودن ولی با ميزبانان کينه ورزيدن منم اينسان که خود گفتم شما افشانده ايد اين بذر را درکشتزاران روان من گناهم نيست گر اين واکنش را کينه يی اهريمنی خوانند اگر روزی شوم آگه که يک بار دگر خيل گوزنان بيابانگرد به جنگلهای پارين رو نهادستند مرا ديگر نخواهی ديد در اين شهر با اين کار و با اين مزد الا ای مرد، ای نامرد، ای تنديسه نامردمی ای دزد! خوزه آنتونيو برينال https://t.center/alahiaryparviz38
Telegram Center
Telegram Center
Channel