«این همه اعتراض از کجا آمد؟»
آنچه نبود؛ اورژانس و کلید و سرپرست شب و پزشک. آنچه بود؛ ادعا و وقاحت.» پس از شوک وارده به دانشجویان در پی فاجعهی تلخ خوابگاه دانش، اگر چه ایشان به سرعت با اورژانس تماس گرفتند اما برخلاف
ادعای سخنگوی اورژانس تهران، تأخیر قابل توجهی در امدادرسانی متوجه حال دانشجوی آسیبدیده شد.
همسوی با این تأخیر، سرپرست شب -که خود حدود یک سال پیش از دانشگاه فارغالتحصیل شده است-، در غیبت به سر میبرد و فردی را متوجه مسئولیت خود نساخته بود. لذا غیبت وی و ناهماهنگی میان حراست دانشگاه، موجب شد تا اورژانس دقایقی را پشت در قفلشدهی خوابگاه دانش بماند و شکستن قفل در توسط دانشجویان، راه را باز کند. همچنین تعداد کم نیروهای امدادی و تعریف نشدن جایگاه پزشک شبانهروزی، دانشجویان را در امدادرسانی همراه ساخت و پس از تلف شدن دقایقی ارزشمند، امیرمهدی به بیمارستان نیکان منتقل شد.
پس از مدیریت بحران توسط دانشجویان؛ نیروی حراست در صحنه حاضر شد و آثار حادثه پاک شد تا حضور پلیس نه تنها منجر به گزارشی درخور نشد، بلکه با جملاتی بیپایه و اساس در توجیه عدم وجود آمبولانس در محل اسکان بیش از هزار جانِ عزیز در محلهای نامناسب از تهران، تلاش بر فرار از اهمیت بحث استقرار آمبولانس شد.
ذاتِ چنین حادثهای، عزاداران را با شوکی عمیق مواجه میسازد. تمامی این عوامل، به همراه خشمی کهنه و دیرینه از نالایقان حاکم بر ساختمان مرکزی دانشگاه خواجه نصیر، موجب میشود تا آتش اعتراض دانشجویان مجدداً شعلهور گردد.
ایمنی پایین سرای دانشجویی، به تنهایی میتواند عاملی کافی برای نشان دادن ناتوانی مدیران وقت به شمار آید. حتا سناریوی عدم آگاهی از ایرادات جدی در ایمنی خوابگاه نیز لکهی خون را از دامن مسئولین پاک نمیکند؛ چرا که پیگیریهای دانشجویان و تشکلهای محق در این راستا، اگر یک کودک بود، هماکنون قادر به تکلم بود. حال، نتیجه کاملاً مشخص است؛ تحصن، تجمع، شعاردهی علیه بیکفایتی مسئولین، قرائت بیانیه و عزایی که در کنار خود، خشم فروزان را میبیند. جای تعجب ندارد که چنین وضعیتی به وجود آید. بذر این خشم را خودتان پاشیدهاید، حال باید آن را درو کنید. سراسر خواجه نصیر، مملو از خشم است!
▪️▪️▪️@akhbar_eterazat_kntu